نوع مقاله : تخصصی
چکیده
عنوان مقاله [English]
آلوین پلانتینجا (1) در کتاب خدا، اختیار و شر (2) ، به صورت گسترده به مساله شر پرداخته است. این کتاب در دو بخش سامان یافته است: 1)الحاد طبیعى (عقلانى) و براهین مربوط به آن، و 2)الهیات طبیعى (عقلانى) و براهین اثبات وجود خدا. در بخش نخست، برخى از براهین الحادى که علیه وجود خدا اقامه شده است، مورد بررسى قرار مىگیرد که بحث پیرامون مساله شرور مهمترین و مفصلترین بخش است. در این بحث، روى سخن پلانتینجا بیشتر با جى. ال. مکى است. مکى در شمار معدود فیلسوفانى قرار دارد که باور به وجود خدا را آنچنان که در ادیان آسمانى تصویر و تبلیغ مىشود با وجود شرور، ناسازگار مىدانند. هرچند پلانتینجابخش نسبتا طولانىاى از کتاب خویش را به این بحث اختصاص داده است، در این نوشتار خواهیم کوشید تا لب و گوهر مباحث او را باختصار طرح کرده، تصویرى اجمالى و حتى المقدور دقیق از آن ارائه دهیم.
پلانتینجا پس از اشارهاى کوتاه به این واقعیت که جهان، حاوى برخى شرور طبیعى و اخلاقى است، مساله شر را از زبان هیوم بازگو مىکند. به گفته هیوم: «آیا او [خدا] مىخواهد از وقوع شر جلوگیرى کند، ولى توانایى این کار را ندارد؟ در این صورت او ناتوان خواهد بود. آیا او قدرت جلوگیرى از شرور را دارد، اما نمىخواهد؟ در این صورت او بدخواه است. آیا او هم قادر بر جلوگیرى است، و هم اراده این کار را دارد؟ در این صورت شرور از کجا مىآیند؟»