نوع مقاله : تخصصی
چکیده
عنوان مقاله [English]
آموزه عدل الهى، یکى از تعالیم مهم و گرانسنگ پیامبران الهى است. در عهد عتیق اشاراتى به دادورزى خداوند شده است: ابراهیم، نخستین سرور عبرانیان، خداوند را «داور تمام زمین» خواند. (سفر پیدایش، 18:25) در نزد عالمان یهود، خداوند به عنوان آفریننده جهان و خالق انسان، بندگانش را مسؤول روشى که در زندگى در پیش مىگیرند، مىداند و بندگان مىباید درباره اعمال خود در پیشگاه عدل الهى پاسخگو باشند. داوریهاى خداوند، همواره درست و عادلانه است: «خداوند منصف است، فراموشکار نیست، از کسى ملاحظه نمىکند و رشوه نمىگیرد.» (میشنا آووت، 4:22) (1)
در آیین مسیحیت نیز سخن از عدل الهى رفته است، هرچند متکلمان مسیحى بیشتر بر اوصافى همچون نیکویى و نیکخواهى خداوند تاکید مىورزند. (2)
قرآن کریم، به صورتى آشکارتر، از عدالتخداوند سخن گفته است: (3) «فرمان، جز به ستخدا نیست، که حق را بیان مىکند و او بهترین داوران است.» (انعام/57). خدا به کسى ستم روا نمىدارد: «در حقیقت، خدا هموزن ذرهاى ستم نمىکند...» (نساء/40) بلکه آدمیان، خود در حق خویش ستم مىکنند: «خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمىکند، لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مىکنند.» (یونس/44) او مردم را به عدل و انصاف فرا مىخواند: «در حقیقت، خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مىدهد...» (نحل/90) و دادگران را دوست دارد: «... پس به عدالت در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست مىدارد.» (مائده/42) و داورى الهى برترین داوریهاست: «...و براى مردمى که یقین دارند، داورى چه کسى از خدا بهتر است.» (مائده/50)