1. ژان میشل بست، جامعهشناسى جنایت، ترجمه دکتر فریدون وحیدا، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوى، 1372، ص16.
2. دکتر موسى جوان، مبانى حقوق، تهران، چاپ رنگین، 1326، ج1، ص7; ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، تهران، انتشارات بهمنشیر، چاپ دوم، 1359، ج1، ص21.
3. خلبل جر، فرهنگ لاروس، ترجمه سید حمیید طبیبیان، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1372، ج2، ص1430.
4. احمد سیاح، فرهنگ دانشگاهى عربى به فارسى، تهران، انتشارات اسلامى، 1372، ص339.
5. مائده، آیه 33.
6. مائده، آیه 85.
7. محمد تقى مصباح یزدى، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1364، ج1، ص81-21 و 228-235.
8. ر.ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، چاپ سوم، 1370، ص367-373.
9. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1372، ص586 و 597 به بعد.
10.
11. ار. جى، هالینگ دیل، مبانى و تاریخ فلسفه غرب، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، سازمان انتشارات کیهان، 1364، ص104.
12. افلاطون، جمهورى، ترجمه فؤاد روحانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348، ص236.
13. فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه یونان و روم، ترجمه سید جلالالدین مجتبوى، تهران، انتشارات سروش، 1368، ج1، ص273.
14. افلاطون، قوانین، دوره آثار، ترجمه محمد حسن لطفى، تهران، چاپخانه گلشن، چاپ دوم، 1367، ج4، ص2406.
15. ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه سید ابوالقاسم پور حسینى، تهران، دانشگاه تهران، 1356، ص140.
16. ژان برن، فلسفه رواقى، ترجمه دکتر سید ابوالقاسم پورحسینى، تهران، کتابخانه سیمرغ، چاپ دوم، 1362، ص158.
17. محمد حسین ساکت، نگرشى تاریخى به فلسفه حقوق، تهران، انتشارات جهان معاصر، 1370، ص58.
18. ضیاء الدین نقابت، مطالعات نظرى و عملى در حقوق جزا، تهران، انتشارات ابنسینا، ج1، ص82.
19. محمد على فروغى، سیر حکمت در اروپا، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، 1367، ج2، ص225.
20. فردریک کاپلستون، کانت، ترجمه منوچهر بزرگمهر و اسماعیل سعادت، ج6، ص318 به بعد.
21. صدرالدین قوامى شیرازى (ملاصدرا)، منطق نوین، ترجمه و شرح عبدالمحسن مشکوةالدینى، تهران، مؤسسه انتشارات آگاه، 1360، ص244.
22. محمد على فروغى، همان، ج3، ص40 به بعد.
23. و. ت. استیس، فلسفه هگل، ترجمه دکتر حمید عنایت، تهران، شرکتسهامى کتابهاى جیبى، چاپ ششم، 1370، ج2، ص540.
24. همان، ص543-542.
25. محمد على فروغى، همان، ص64.
26. فردریک کاپلستون، فیلسوفان انگلیسى، ترجمه امیر جلالالدین اعلم، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم، 1370، ج5، ص62، 148; ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ص52.
27. پرویز صانعى، حقوق جزاى عمومى، تهران، کتابخانه گنج و دانش، چاپ چهارم، 1371 ، ج1، ص77.
28. محمد على فروغى، همان، ج3، ص117-115.
29. محمد حسین ساکت، همان، ص112-110.
30. ژان پرادل، تاریخ اندیشههاى کیفرى، ترجمه على حسین نجفى ابرندآبادى، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى، 1373، ص17.
31. ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ص118.
32. فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه یونان و روم، ص453455.
33. ژان پرادل، همان، ص2325.
34.
35. Ibid, P,774.
36. مارک آنسل، دفاع اجتماعى، ترجمه محمد آشورى و على حسین نجفى ابرندآبادى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1370، ص105.
37. همان، ص106.
38. رضا مظلومان، جرمشناسى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1353، ص133.
39. B. Wootton, Crime and the criminal law,(stevens,London,1963).
40. ر.ک: عبدالحسین علىآبادى، حقوق جنایى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، بىتا، ج1، ص9.
41. افلاطون، رساله اتیفرون، دوره آثار، ترجمه محمد حسن لطفى و رضا کاویانى، تهران، انتشارات خوارزمى، چاپ دوم، 1366، ج1، ص250-243.
42. اسراء، آیه35.
43. ملک، آیه10.
44. فیض الاسلام، نهجالبلاغه، بىتا، بىنا، خطبه اول، ص33.
45. همان، نامه31، ص919.
46. ر.ک: علامه حلى (حسن بن یوسف بن على بن مطهر)، شرح تجرید، مشهد، کتابفروشى جعفرى، بىتا، ص185 به بعد; ابوحامد محمد غزالى، المستصفى من علم الاصول، مصر، بولاق، المطبعة الامیریة، 1324ق.، ص261-260; ابواسحاق شاطبى، الموافقات، بیروت، دارالترجمه، بىتا، ج2، ص76.
47. بقره، آیه 179.
48. اسراء، آیه 39.
49. علامه محمد حسین طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1973، ج13، ص97.
50. ر.ک: مائده، آیه 16; اعراف، آیه28; شورى، آیه17 و رحمن، آیات 78.
51. شیخ صدوق، علل الشرایع، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1408ق.، ج2، ص253، 262، 263، 266.
52. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403ق.، ج6، ص93106.
53. در این باره بنگرید به: نامه فرهنگ، 1372، شماره 10و11، میزگرد «عدالت و آزادى».
54. در این باره، تلاشهاى فیلسوفانى همچون ابو اسحاق کندى (250-185ق.) معروف به فیلسوف عرب، ابو نصر فارابى (339-259ق.) معروف به معلم ثانى، ابوعلى سینا (428-370ق.) و ابن رشد اندلسى (595-520ق.)، جالب توجه است. در این میان، معلم ثانى بیشتر از همه سهم دارد; وى با تلخیص کتابهاى افلاطون و ارسطو، مجال اندیشهگرى را براى فیلسوفان پس از خود فراهم آورد، در عین اینکه با نظریهپردازى راجع به «نیک شهر اسلامى» آن را بر پایه عدالت که به نظر او بالاترین فضایل است، قرار داد. اما برخلاف افلاطون و ارسطو، حکمران نیک شهر اسلامى، را فیلسوف نمىداند بلکه پیامبر یا امام عادل را در راس حاکمیتسیاسى جاى مىدهد. ر.ک: رضا داورى، فلسفه فارابى، تهران، مرکز مطالعات هماهنگى فرهنگى، 1354، ص112 به بعد;....
55. استاد مرتضى مطهرى، عدل الهى، مجموعه آثار، ج1، ص59.
56. علامه محمد حسین طباطبایى، فیلسوف و مفسر شیعى، نخستین کسى است که در فلسفه اسلامى به تفکیک بین حقایق و اعتباریات پى برد و تمایز علوم حقیقى و پندارى از ابتکارات ایشان است. علامه در مقاله ششم کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» بخوبى بین آنچه «هست» و آنچه «باید» باشد، تمایز مىنهد. و اشتباهاتى را که با خلط این دو معرفتبراى گذشتگان حاصل آمده، آشکار مىسازد. ر.ک: مرتضى مطهرى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج2، ص368; در بین فلاسفه غرب، دیوید هیوم نخستین کسى است که به این تفکیک رسیده است. ر.ک: آر. اف. اتکینسون، درآمدى به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوىنیا، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1370، ص107.
57. پرویز صانعى، حقوق و اجتماع، تهران، کتابخانه گنج دانش، چاپ چهارم، 1371، ص335.
58. دیوید هیوم (D. Hume) با انتشار رسالهاى بین سالهاى 1740-1739 تحت عنوان «جستارى درباره طبیعتبشر» در بخش اول از فصل اول این کتاب، توضیح مىدهد که چرا از عقل و منطق نمىتوان انتظار داشت که قضیهاى ارزشى را به اثبات برساند یا ابطال کند. از نظر او، استنتاج اندیشههاى پندارى از اندیشههاى حقیقى ممکن نست; در این باره، جى. اى. مور (G.E. Moor) با او همعقیده است; او در کتاب مبانى اخلاق که در سال 1903 منتشر ساخت، به تحلیل مفهوم خوب و بد مىپردازد.
59. محمد تقى مصباح، همان، ص232.
60. براتراند راسل، در کتاب philosophical Essays در مقاله اول بر پایه نوشته «مور»، به بحث از خوب و بد و تفکیک آن دو از شناختهاى حقیقى مىپردازد: ر.ک: برتراند راسل، جستارهاى فلسفى، ترجمه میر شمسالدین ادیب سلطانى، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363، ص54.
61. ر.ک: مرتضى مطهرى، نقدى بر مارکسیزم، مجموعه آثار، ج13، ص725 به بعد.
62. ار. اف، اتکینسون، همان، ص143.
63. برتراند راسل، همان، ص65.
64. سعید حکمت، روانپزشکى کیفرى، تهران، انتشارات گوتنبرگ، 1370، ص113115.
65. John, Cottingham, philosophy of punishment,P.778 f.
66. ر.ک: عبدالحسین علىآبادى، حقوق جنایى، ص4.
67. درباره ارزشهاى ثابت و ارتباط آنها با نیازهاى دایمى انسان، بنگرید به: پرویز صانعى، حقوق و اجتماع، ص325 به بعد.
68.
69. رضا مظلومان، جرمشناسى، ص133.
70. امام خمینى، تحریر الوسیله، قم، انتشارات اسماعیلیان، بىتا، ج2، مساله16، ص417; مساله3، ص432; مساله4، ص440; مساله7، ص444.
71. در این باره بنگرید: محمد مجتهد شبسترى، «رابطه دین و عقل»، کیهان فرهنگى، آبان 1366.
72. ر.ک: مواد 22 الى 24، 25 الى 37، 38 الى 44 ق.م.ا.
73. مثلا درباره زنا به مواد 72 الى 81، لواط به مواد 125 و 126، در ساحقه به مواد 132 و 133، در شرب الخمر به مواد 181 و 182 و در مورد سرقتبه بند 5 ماده 200 ق. م.ا. رجوع کنید.
74. Lippman, Metthew,Ibid, P.84.
75. مائده، آیه37.
76. ابوالحسن شعرانى، نشر طوبى، ج2، ص501.
77. آخوند خراسانى، کفایةالاصول، ص309.
78. بقره، آیه 178.