موسیقى از نگاهى دیگر

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

یکى از مهمترین مسائل فلسفه فقه، بررسى رابطه معرفت فقهى و معرفت‏بشرى است. این مساله، همچون سایر مسائل فلسفه علم، صبغه‏اى فلسفى و معرفت‏شناختى دارد و لذا باید از منظرى فلسفى و درجه دوم در آن نگریست. اما در این زمینه نیز ارائه دلیل در قالب شواهد فقهى و پیشبرد بحث‏به گونه تطبیقى و عملى به درک روشنتر مدعا کمک خواهد کرد. این مکتوب به انگیزه بررسى فرافقهى و برون دینى موسیقى و نشان دادن تاثیر این بررسى در تحقیق فقهى و درون دینى این موضوع به رشته تحریر درآمده است. به باور ما شناخت دقیقتر و عمیقتر سرشت موسیقى و قابلیت کاربرد آن در زمینه‏هاى گوناگون، که شناختى بیرون دینى است، در فهم دقیقتر و عمیقتر و بل درست‏حکم شرعى آن، که شناختى درون دینى است، مؤثر است. از این رو چنین تحقیقى به عنوان مقدمه استنباط حکم شرعى موسیقى ضرورى خواهد بود. مشکل عمده و اساسى موسیقى از ابهام و غموض موضوع سرچشمه مى‏گیرد و با رفع این ابهام و تبیین روشن انواع و اقسام موسیقى، ابهام و اختلاف و تشت آرایى که در این زمینه به چشم مى‏خورد، رخت‏بر خواهد بست.

عنوان مقاله [English]

موسیقى از نگاهى دیگر

نویسنده [English]

  • Ali Mahjuob
چکیده [English]

یکى از مهمترین مسائل فلسفه فقه، بررسى رابطه معرفت فقهى و معرفت‏بشرى است. این مساله، همچون سایر مسائل فلسفه علم، صبغه‏اى فلسفى و معرفت‏شناختى دارد و لذا باید از منظرى فلسفى و درجه دوم در آن نگریست. اما در این زمینه نیز ارائه دلیل در قالب شواهد فقهى و پیشبرد بحث‏به گونه تطبیقى و عملى به درک روشنتر مدعا کمک خواهد کرد. این مکتوب به انگیزه بررسى فرافقهى و برون دینى موسیقى و نشان دادن تاثیر این بررسى در تحقیق فقهى و درون دینى این موضوع به رشته تحریر درآمده است. به باور ما شناخت دقیقتر و عمیقتر سرشت موسیقى و قابلیت کاربرد آن در زمینه‏هاى گوناگون، که شناختى بیرون دینى است، در فهم دقیقتر و عمیقتر و بل درست‏حکم شرعى آن، که شناختى درون دینى است، مؤثر است. از این رو چنین تحقیقى به عنوان مقدمه استنباط حکم شرعى موسیقى ضرورى خواهد بود. مشکل عمده و اساسى موسیقى از ابهام و غموض موضوع سرچشمه مى‏گیرد و با رفع این ابهام و تبیین روشن انواع و اقسام موسیقى، ابهام و اختلاف و تشت آرایى که در این زمینه به چشم مى‏خورد، رخت‏بر خواهد بست.

 
1. وسائل الشیعه، چاپ اسلامیه، ج‏12، کتاب التجاره، باب‏15 از ابواب مایکتسب به، ص‏85-84.
2. سنن بیهقى، ج‏10، ص‏228-227.
3. وسائل الشیعه، ج‏4، باب‏24 از ابواب القرائة فى الصلاة، ص‏860-858.
4. همان، حدیث 2و4; «عن ابى الحسن(ع) قال ذکرت الصوت عنده. فقال: ان على بن الحسین(ع) کان یقرا فربما مر به المار فصعق من حسن صوته‏». و نیز: «عن ابى عبدالله(ع) کان على بن الحسین(ع) احسن الناس صوتا بالقرآن و کان السقائون یمرون فیقفون ببابه یستمعون قرائته‏».
5. همان، بابهاى 21 تا 25 از ابواب قرائة القرآن، ص‏860-856.
6. همان، ج‏21، باب‏99 از ابواب مایکتسب به، حدیث‏6، 7، 11، 16، 20 و25.
7. همان، حدیث‏2، 3، 5، 8، 9، 20، 24 و26.
8. همان، حدیث‏13.
9. همان، حدیث‏10،23 و نیز باب 101، حدیث‏1.
10. همان، باب‏99، حدیث‏13، 15 و19.
11. همان، حدیث‏1، 12 و16.
12. همان، حدیث‏22.
13. همان، حدیث‏28.
14. همان، باب‏101، حدیث‏5.