تجربه دینى و عرفانى

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

پیش از آن که (رابینسون کرُزوئه)1 واقعاً شخص (جمعه)2 را ببیند, دلیل او براى باور به این که جز او شخص دیگرى نیز در آن جزیره هست, به آثار و نشانه هایى چون ردّ پاهایى که جمعه از خود بر جاى گذاشته بود, مربوط مى شد. شخص با ایمانى که عقیده به خدا را تنها بر پایه براهین اثبات وجود خدا, مانند برهانهاى جهان شناختى3 و فرجام شناختى4 (=غایت شناختى) بنا مى نهد, در وضعى مثل وضع کرزوئه, پیش از مشاهده واقعى جمعه قرار دارد. اعتقاد به خدا بر این باور استوار است که جهان و همبستگى اشیاء با یکدیگر در جهان, نشانه هاى فعل خدایند که وجود نوعى موجود متعالى(برین) را شهادت مى دهند. به هر حال, آنگاه که کرُزوئه واقعاً جمعه را دید, دلایل او براى باور به این که در جزیره یکه و تنها نیست, دیگر به نشانه هاى برجا مانده از جمعه, منحصر نمى شد; [بلکه] شامل آگاهى شخصی مستقیم درباره خود جمعه مى گردید. به همین سان, تجربه [و حال] دینى و عرفانى از سوى کسانى که دستخوش چنین تجربه اى شده اند, غالباً به مثابه آگاهى مستقیم و شخصى در مورد خود خدا, و در نتیجه, به عنوان توجیهى فوق العاده قوى درباره عقیده به خدا در نظر گرفته مىشود. ما در این نوشتار به بررسى تجربه [و حال] دینى و عرفانى خواهیم پرداخت; با این هدف که مشخص کنیم این [احوال و] تجربیات تا چه میزان مى توانند توجیهى عقلانى براى باور توحیدى فراهم سازند.

عنوان مقاله [English]

تجربه دینى و عرفانى

نویسنده [English]

  • William Row
پى نوشتها:
* این مقاله توسط آقاى احمدرضا جلیلى با متن اصلى مقابله شده است.
1. Robinson Crusoe, قهرمان داستان دانیل دِفوئه (Daniel Defoe) (1719م.), دریانوردى است که کشتى اش در یک جزیره استوایى دچار شکستگى و خرابى مى شود و با اسباب و وسایل ساده اى سالها در آن جزیره زندگى مى کند تا این که سرانجام از آنجا رهایى مى یابد. (به نقل از فرهنگ انگلیسى وبستر)
2. Man Friday خدمتکار فداکار رابینسون کرُزوئه. (به نقل از همان منبع)
3. cosmological
4. teleological
5. arbitrary
6. شائول (Saul) که به او پُولُس (paul) و قدیس پال (Saint Paul) هم گفته مى شود, یک یهودى اهل شهر ترسوس (Tarsus) بود که پس از حادثه راه دمشق, به دین مسیحیت گروید و رسول و پیامبر این دین نزد بى دینان شد. او نویسنده چندین رساله در عهد جدید کتاب مقدس است. (به نقل از فرهنگ انگلیسى وبستر)
7. Acts,: 3-9 (Revised Standard Version).
8. Paul the Apostle.
9. dependence
10. otherness
11. union
12. The Idea of the Holy
13. Friedrich Schleiermacher (1768ـ1834) فیلسوف و الهیدان آلمانى و یکى از صاحب نظران بزرگ مذهب پروتستان در قرن نوزدهم. (دائرةالمعارف فارسى)
14. subjectivism
15. Meister Eckhart
16. R.B. Blakney, Meister Eckhart: A Modern Translation (New York: Harper & Row Publishers, 1941), P.200.
17. Blakney, Meister Eckhart: A Modern Translation, P.200-201
18. پلوتینوس (فلوطین) (205ـ270) یکى از پایه گذاران مکتب نوافلاطونى.
19. Quoted by Walter T. Stace in Mysticism and Philosophy (New York: J. B. Lippincott Co., 1960), P.233.
20. Comunion ; (آیین عشاء ربّانى یکى از مراسمهاى دینى مسیحیان است که دینداران در آن شرکت مى کنند و به یاد مرگ مسیح(ع) نان و شراب مى خورند.) (به نقل از فرهنگ انگلیسى آکسفورد) توضیح این که این مراسم یادآور آخرین شامى است که مسیح(ع) ساعاتى پیش از آویخته شدن به صلیب, به همراه حواریان و یاران خود صرف کرد.
(مسیح در غروب پنجشنبه وارد شهر اورشلیم شد و در آخرین طعام با حواریان و دوستانش شرکت جست… او نان و شراب را بین حواریان قسمت کرد و اشاره کرد به این که اینها نمادى از جسم مجروح و درهم شکسته و خون ریخته شده او هستند.) (به نقل از ادیان جهان, لوئیس م. هُف, ص337)
(هنگامى که شام مى خوردند عیسى نان را به دست گرفت, آن را برکت داد و پاره کرده بدیشان داد و گفت: (بگیرید و بخورید که این بدن من است.) (سپس جام را به دست گرفت, آیین شکر به جا آورد و به ایشان داد و همه از آن آشامیدند. سپس بدیشان گفت: ساین خون من است از عهد جدید که براى آدمیان ریخته مى شود.ز) (مرقس,24-22:14)
21. Macbeth ; عنوان تراژدى اى که در حدود سال 1606 توسط شکسپیر نوشته شد. مکبث شخصیت اصلى داستان, بى رحمانه از سوى همسر جاه طلب خود تحریک مى شود تا براى به دست آوردن سلطنت, شاه را به قتل برساند. (به نقل از فرهنگ انگلیسى وبستر)
22. delusory
23. veridical
24. Quoted in William James, The Varieties of Religious Experience (New York: The Modern Library, 1936), PP.67-68
25. Credulity
26. Richard Swinburne, The Existence of God (Oxford: The Clarendon Press, 1979), P.254.
27. A trinity of person
28. هرچند ریشه تثلیث (Trinity) را باید در یگانه پرستى (Monotheism) دین یهود جستجو کرد, عقیده مسیحیان به الوهیت عیسى مسیح (Jesus Christ) و روح القدس (Spirit Holy) زمینه پیدایش نظریه تثلیث را فراهم ساخت. بر پایه این نظریه, خداى واحد خود را در قالب سه شخصیت: پدر, پسر (عیسى مسیح) و روح القدس متجلى مى کند. با این حال, این سه وجود متشخص, به لحاظ برخوردارى از یک اصل و داشتن ذات و جوهر واحد, به عنوان امرى واحد در نظر گرفته مى شوند. سرانجام, این نظریه را نخستین شوراها و متألهان به صورت (سه شخص در یک جوهر) (homoousion) پذیرفتند. این اقدام, تلاشى بود براى دفاع و حمایت از جداگانه بودن این اشخاص (پدر, پسر و روح القدس) ـ که افرادى چون سبلیوس (Sabellius FL.) آن را رد مى کردند. و در عین حال, اعتقاد به وحدت, برابرى و جاودانگى آنها ـ که در مقابل جریانهایى چون آریانیزم (Arianism) قرار داشت. از نظر کلیساى غرب, روح القدس از پدر و پسر صدور یافته است (بند و ماده فیلوک که به اعتقادنامه نیسِن افزوده شد). این عقیده را کلیساى ارتدوکس که صدور روح القدس را از طریق یا به واسطه پسر مى دانست, رد کرد.
بسط این دیدگاهها, پیوسته از فلسفه متداول هر دوره اثر پذیرفته است, و نظرهایى که در اینجا عنوان شد, در دوره هاى جدید (براى مثال از سوى متکلمان هر دوره) غالباً مورد اعتراض و نقد واقع شد. حتى در سالهاى حدود 1960 نظریه مرگ خدا زDeath of Godس از سوى برخى مطرح شد. همچنین یک سنت تکرارى مسیحى درباره وحدت گرایى (Unitarianism) وجود داشته است. (رجوع شود به God, Christian Concept of)
توضیح این که مکتب آریانیزم تأکید مى کرد که عیسى مسیح با خدا هم گوهر یا هم ذات نیست. بلکه به عنوان واسطه و میانجى خلقت از سوى خداى پدر خلق شده است. هرچند مسیح ذاتاً خدا نیست,خداوند به سبب خیر مطلق خویش, او را به مقام فرزندى برگزید. نام این مکتب منسوب است به آریوس (/Arius حدود سال 250 تا 366 پ.م.) که در شهر اسکندریه طرفدار و حامى این نظریه بود. نظریات مربوط به آریوس در سال 325 در شوراى نیقیه با تلاش آتانازیوس (/Athanasius حدود سال 373ـ296) محکوم گردید. (به نقل از فرهنگ انگلیسى ادیان, جان هینِلز)
29. Krishna سکریشنا ظهور (ویشنو) ـ یکى از سه خداى مهم در آیین هندو ـ در عصر سوم جهانى است. کریشنا مظهر محبت و خوشبختى است که نابودکننده اندوه و رنج است.ز (به نقل از ادیان و مکتبهاى فلسفى هند, داریوش شایگان, ج اول, ص1ـ270)
30. Brahman سبرهمن یا به صیغه خنثى استعمال مى شود و در این صورت اشاره به ذات نامتناهى و بُعد تنزیهى حق است, و یا به صیغه مذکر مى آید و در این صورت آن را خداى آفرینش و مظهر نیروى انبساط مى دانند. برهمن یکى از خدایان تثلیث هندوان است… (شیوا) اصل فانى کننده, (ویشنو) اصل حفظ کننده و برهمن اصل آفریننده هستیها و کائنات است.ز (همان منبع, ص5 ـ274)
سدر اوپانیشادها, برهمن اصل ممتاز عالم عینى است, چنانکه اصل ممتاز عالم ذهنى آتمان است و اینها دو قطب واقعیت هستند. برهمن هم ساکن است و هم متحرک, هم دور است و هم نزدیک, در همه جا هست, همه چیز از او صادر مى شود و باز به او باز مى گردد…ز (همان منبع, ص105)
31. extrovertive
32. introvertive
33.والتر تِرِنس استیس (W. T. Stace) فیلسوف تجربه باور انگلیسى ـ آمریکایى (1886ـ ) از کتابهاى او مى توان به (تاریخ انتقادى فلسفه یونان) (لندن, 1920), (فلسفه هگل) (لندن, 1924), (نظریه شناخت و وجود) (آکسفورد, 1932), (مفهوم اخلاق) (نیویورک, 1937), (دروازه سکوت) (بوستون 1952), (دین و نگرش نوین) (نیویورک, 1952), (زمان و ابدیت) (پرنیستون, 1952) و (عرفان و فلسفه) (نیویورک, 1960) اشاره کرد. از میان آثار عمده فوق در حوزه فلسفه, به معناى اعم, که در ایران به فارسى درآمده است, مى توان به کتابهاى ارزشمند (فلسفه هگل) ترجمه حمید عنایت, (عرفان و فلسفه) ترجمه بهاءالدین خرمشاهى, (دین و نگرش نوین) ترجمه احمدرضا جلیلى و (گزیده اى از مقالات استیس, ترجمه عبدالحسین آذرنگ اشاره کرد.
34. Stace, Mysticism and philosophy, P.71-72.
35. Stace, Mysticism and philosophy, P.71-72.
36. ن.م. روایت مى کند که پس از مصرف داروى توهم زاى مِسکالین (آلکالوئید) آن تجربه به او دست داده است. مسأله ارتباط بین داروى خاصى که تجربه هایى در پى دارد و تجربه هاى عرفانى, در سالهاى اخیر بسیار مورد بحث واقع شده است.
در این باره, مراجعه کنید به مقاله مختصر و جالب هیوستون اسمیت (Huston Smith) با عنوان (آیا داروها ارزش دینى دارند؟) در مجله فلسفه, 61, ش18 (1964), ص530 ـ517.
لازم به توضیح است که مسکالین دارویى است که از نوعى کاکتوس به دست مى آید و از قرار معلوم شخص با خوردن آن, چیزهایى را مى بیند و تجربه اى به او دست مى دهد که واقعیت ندارد. (به نقل از فرهنگ انگلیسى آکسفورد)
37. Quoted by Stace in Mysticism and philosophy, P.109.
* bliss
38. Blakney, Meister Eckhart. A Modern Translation, P.109
39. Yoga
40. تهیا (تهى وارگى) = emptiness
41. غسق = darkness
42. لاوجود = nothingness
43. برهوت = a wilderness
44. وادى = the desert
45. Blakney, Meister Eckhart: A Modern Translation, P.120.
46. St. John of the Cross
47. St. John of Cross, The Dark Night of the Soul, trans. and ed. K.F. Reinhardt (New York: Ungar publishing Co., 1957), P.51.
48. The unanimity thesis
49. William James (1842ـ1910) فیلسوف و روانشناس امریکایى. (نقل از دائرةالمعارف فارسى)
50. Neoplatnism مکتب افلاطونیان جدید قریب 200م. در شهر اسکندریه تأسیس شد و تعالیم دینى را با فلسفه ارسطو و فلسفه هاى شرقى تلفیق کرد. (به نقل از فرهنگ آریانپور)
هریک از مکاتب فلسفى مبتنى بر فلسفه اصلاح و تعدیل شده افلاطون, بویژه مکتبى که فلوطین (Plotinus) در اسکندریه تأسیس کرد, بدین نام نامیده مى شوند. این مکتب بر وجود منبعى واحد تأکید مى ورزید که همه صورتهاى هستى از آن صادر مى شود و در پى اتحاد با آن است. (به نقل از فرهنگ وبستر)
51. Whitmanism منسوب به یک پیشرو و مبلغ آمریکایى به نام مارکوس (/Marcus 1802ـ1847) در ناحیه نورث وست (the Northwest). (به نقل از همان منبع)
52. William James, The Varieties of Religious Experience (New York: The Modern Library, 1936), P.410.
53. آلدوس لئونارد هاکسلى (1963ـ1984) Aldous Leonard Huxley, نویسنده انگلیسى.
54. Bertrand Russell
55. C.D. Broad
56. Rowe
57. Saint Teresa of Avila یا قدیسه ترزا (1515ـ1582) راهبه و نویسنده اسپانیایى, متولد آویلا. در سال 1534 به فرقه کرملى پیوست. در سال 1562 به اصلاح کلیساى کرملى پرداخت. نوشته هاى ساده او از برجسته ترین آثار ادبیات عرفانى مسیحیت است. از آثارش راه کمال و کاخ روح است که در 1587 انتشار یافت (دائرةالمعارف فارسى).م
58. W.T. Stace, The Teachings of the Mystics (New York: New American Library, 1960), P.10.
59. Santonin یا جوهر کرم نوعى ترکیب بى رنگ, سمّى و بلورین است که از برخى گونه هاى خارا گوش به دست مى آید و در علم پزشکى به عنوان داروى ضد کرم به کار مى رود. (به نقل از فرهنگ وبستر)
60. C.D. Broad, "Argument for the Existence of God.II," The Journal of Theological Studies, XL (1939), P.161.
61. Bertrand Russill, Religion and Science (London: Oxford University Press, 1935), P.187.
62. Russill, Religion and Science, P.188.
63. براود, براهین وجود خدا, ج2, ص164.
64. C.D. Broad, Religion, Philosophy, and Physical Reserch (New York: Humanities Press, 1969), P.17-73.
65. براود, براهین اثبات وجود خدا, ج2, ص163. اصل براود به اصل زودباورى (The Principle of Credulity) شبیه است که پیشتر بحث آن گذشت. تفاوت عمده این دو, در این است که اصل براود یک تجربه را آنگاه که شمارى از تجربه ها با آن موافق و همسان باشند, واقعى مى شمارد (مگر این که دلایل قطعى براى وهمى شمردن آن وجود داشته باشد). اصل زودباورى مستلزم مشاهدات و تجربه هاى همسان و موافق نیست.
66. Broad, "Arguments for the Existence of God, II," P.414.
67. James, The Varieties of Religious Experience, P.414