آن چه در این مقاله مى آید تصویرى از چگونگى تأثیر گناه بر معرفت در یکى از مهم ترین آثار آگوستین قدّیس، یعنى اعترافات است. از دید آگوستین قدّیس، گناه جهت عشق هاى انسان را، به جاى خدا، به خود معطوف مى کند. این رویگردانى انسان از خدا به سوى خود، که جهت احساس ها و خواسته هاى او را تغییر مى دهد، در حوزه معرفت و ساحت باورهاى انسان نیز اثر خود را بر جاى مى گذارد و سبب مى شود که در حوزه هاى گوناگون معرفتى، به نسبت هاى مختلف، امکان تحصیل معرفت از انسان سلب شود.
1. آگوستین قدّیس، اعترافات قدّیس آگوستین، ترجمه سایه میثمى، دفتر نشر و پژوهش سهروردى، زمستان 1379. 2. گفتنى است چون تحلیل و تبیین منطقى مکانیسم تأثیر گناه بر معرفت موضوعى است که با توجه به چگونگى تأثیر احساس ها و خواسته هاى آدمى (ساحت هاى عاطفى و ارادى) بر ساحت باورهاى او (ساحت عقیدتى) به دست مى آید و این کار به صورتى مستقل تحقیق شده است ((تأثیر گناه بر معرفت (با تکیه بر آراى آگوستین قدّیس)): موضوع پایان نامه دکترى، زهرا پورسینا، تیرماه1382.)، لذا تلاش ما در این مقاله صرفاً مطالعه اى موردى و ارائه دورنما از بحثى است که در این ارتباط مى توان از اعترافات آگوستین قدّیس به دست داد. 3. از آن جا که همه ارجاعات این بخش به اعترافات آگوستین است، لذا از آوردن کلمه (همان) صرف نظر مى کنیم. 4. موارد فوق تنها نمونه هاى شاخصى از تأثیر گناه بر معرفت است که از اعترافات به دست مى آیند. 5 . تأکید از من است. 6 . تأکید از من است. 7 . از دید آگوستین قدّیس، حیث عالى معرفتى انسان که او را قادر به دست یابى به حقایق و قوانین ازلى مى کند، همان عقل عالى یا عقل شهودى یا قلب است که مى توان حواس باطنى اى چون چشم، گوش و زبان باطنى را به آن نسبت داد. 8 . تأکیدها از من است. 9 . در واقع این اثر دیگرى است که بر گناه مترتب مى شود; یعنى در عین این که قوّه تشخیص حق و باطل ضعیف مى شود، تشخیص این که میان امور مهم کدام مهم تر یا میان خسارت ها کدام عظیم تر است نیز از دست مى رود. 10 . یعنى در هیچ شرایطى حاضر نمى شود خود را مخالف حقیقت ببیند. 11 . باید توجه داشت که، به نظر آگوستین، یکى از اثرات گناه همین رخوت و راحت طلبى اى است که انسان را از جدیت در تحصیل علم باز مى دارد، به همین دلیل هم هست که او انسان را در قبال چنین جمعى مقصّر مى شمرد. وى در کتاب درباره اختیار خود مى گوید: (نفس نه به جهت این که طبیعتاً جاهل و ناتوان است، بلکه بدین سبب که خود را به فراگیرى وا نداشته و نکوشیده تا آرامش را در عمل درستکارانه به دست آورد، تقصیرکار است.)
(On F. Ch."Augustine، Saint، On Free Choice of the Will (De Libero Arbitrio)، translated by Thomas Williams، Hackett Publishing Compang، Indianapolis، Cambridge، 1993، Seventh Printing: 1999. (=On Fr.Ch.)"،3، 22; p.114)
12 . تأکیدها از من است. 13 . این سخن نشان مى دهد که اگر انسان مى خواهد (هیچ چیز از دیده او پنهان نباشد) به این دلیل است که خواهش هاى گناه آلود و منفعت طلبانه اش چنین اقتضایى دارند، اما به محض این که همین روشن شدن حقیقت با منافع او در تعارض قرار گیرد، دیگر نه تنها تمایلى به روشن شدن حقیقت از خود نشان نمى دهد، بلکه برعکس، ذهن وى در جهتى حرکت مى کند که هرچه بیش تر از حقیقت فاصله مى گیرد. 14 . تأکیدها از من است. 15 . به معناى وسیع آن در اندیشه آگوستین، که مابعدالطبیعه و اخلاق را هم دربرمى گیرد. 16 . تحلیل دقیق این آموزه و نقشى که این تحلیل در روشن کردن چگونگى تأثیر گناه بر معرفت، خصوصاً در حوزه هاى گوناگون آن، دارد، در تحقیق مسئله تأثیر گناه بر معرفت به تفصیل آمده است. 17 . تأکید از من است. 18. مثلاً این که: (تعالیم مسیح را حقیر پنداشتند، زیرا (او مهربان و فروتن است، زیرا تو این همه را از چشم حکیمان پوشیده داشتى و بر کودکان هویدا ساختى.) (متّى: 11، 25)) (7، 21، ص227) در ترجمه کتاب مقدّس (عهد جدید، ص18) به جاى کلمه حکیمان، (دانایان و خردمندان) آمده است که به نظر درست تر مى رسد. (کتاب مقدّس، یعنى کتب عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه شده از زبان هاى اصلى عبرانى و کلدانى و یونانى، از روى ویراست سال 1904، بریتانیاى کبیر، 1959) 19و20. تأکید از من است. 21. این که آیا تأثیر گناه در حوزه علم (scientia)، که به نظر آگوستین متمایز از حکمت (sapientia) است، به همین حد محدود مى شود یا نه، بحثى مستقل است که در تحقیق مسئله تأثیر گناه بر معرفت، در تحت عنوان (گناه و تحصیل علم (scientia)) آمده است. 22. تأکید از من است. 23. آگوستین پیش از این مى گوید: (… تا ما در لحظه شگفت رؤیت، بتوانیم همه چیز را به وضوح مشاهده کنیم…) که حکایت از دست یابى به حکمت و حیات سعادت آمیز دارد. (13، 18، ص461) 24. تأکید از من است. 25. تأکید از من است. 26. تأکید از من است. 27. زنده شدن به حیات الا هى براى آگوستین محورى و از اهمیت خاصى برخوردار است. زنده شدن به حیات الا هى نشانه از مردگى درآمدن همه قواى انسانى است. مگر موجود مرده با زنده چه تفاوتى دارد؟ انسانى که مى میرد، علائم حیاتى خود را از دست مى دهد; یعنى دیگر حس نمى کند، فکر نمى کند، نفس نمى کشد، و… . روح انسان نیز، از دید آگوستین، حیات و مماتى دارد. قواى روح در حال ممات همه بى جانند; یعنى حس و دریافت ندارند، این قوا همان چشم و گوش و بینش باطنى اند که در سایه پرهیز از گناه، و زنده شدن به حیات الا هى، حس و دریافت دارند. 28. تأکید از من است. 29. تأکید از من است. 30. کنایه از این که خداوند انسان را به صورت خود و نه بر وفق نوعش آفریده است. 31. تأکید مجدّد از من است. 32. تأکید از من است. 33. تأکید از من است. 34. (نه) در متن ترجمه از قلم افتاده است. 35. تأکید از من است. 26. تأکید از من است. 37. البته باید توجه داشت که تنها در صورتى که میان احساس ها و خواسته هاى گناه آلود ما با حقیقت تعارضى وجود نداشته باشد، روشن شدن حقیقت براى انسان با مانعى به نام گناه مواجه نیست والاّ گاه خود این خواسته ها شخص را در روشن شدن حقیقتى که هم سو با ارضاى خواهش هاى منفعت طلبانه اوست، یارى مى رساند. (بحث تفصیلى در این باره تحت عنوان (گناه و تحصیل علم)، که پیش تر اشاره شد، آمده است.)