قلمرو فلسفه

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

نویسنده این مقاله بر این عقیده است که، تا در قلمرو فلسفه، یعنى در قلمرو کوشش براى تفکّر واضح و جامع درباره ماهیّت جهان و مبادى رفتار آدمى، گام مى زنیم (پیش فرض هاى اسطوره اى و دینى را در کار نمى آوریم)، انسان را چیزى بیش از یک ساختار فیزیکى پیچیده نمى بینیم، بنابراین، هرگونه انسان مدارى خطاست. لازمه این سخن این است که جهان هستى براى آدمى ساخته و پرداخته نشده است و آدمى چیزى جز جزء کوچکى از این جهان نیست; جهانى که خودش داراى معنا و هدفى نیست و، در نتیجه، آدمى نیز، که جزء آن است، معنا و هدفى ندارد که قابل کشف باشد. اگر معنا و هدفى در زندگى انسان باشد چیزى است که خود انسان آن را جعل مى کند نه کشف.

عنوان مقاله [English]

قلمرو فلسفه

نویسنده [English]

  • G.G.C Esmart
Smart J.J.C، شTheProvince of Philosophyص in Perry John and Bratman Michael (ed.) Introduction to Philosophy Classical and Contemporary Readings (United States of America; Oxford University Press، 1999) pp.12-20.
این مقاله توسط استاد ملکیان با متن انگلیسى مقابله شده است.
1 . من در تصور فلسفه به عنوان بازسازى عقلانى زبان بسیار تحت تأثیر هیلرى پاتنم و دابلیو. وى. کواین بوده ام; براى نمونه نک:
Quine، Word and Object، (Technology Press of M.I.T.، 1960.)
2. macroscopic object
3 . در این باره بنگرید به فصل دوم [از:
Philosophy and Scientific Realism، (Routledge and Kegan Paul، London، 1963.)]
جالب توجه است که هنگام پرداختن به کار خطیر فلسفه، فیزیک دانان نظرى عموماً مایلند پدیدارگرا باشند و زیست شناسان، ماده گرا.
4. intellectual disciplines
5.
evolution
6. natural selection
7. mulation
8. Lewis Carroll، Alice in Wonderland، (Every man edition، J. M. Dent، London، 1952)، P.55.
9 . من در این جا از دیگر شیوه هاى ممکن بحث درباره پارادکس راسل مانند شیوه زرملو (zermelo) چشم مى پوشم. خواننده محتاط باید به مقاله (تمییز میان علم و متافیزیک) از کتاب حدس ها و ابطال هاى پوپر مراجعه کند:
"Demarcation between Science and Metaphysics" in K. R. Popper، Conjectures and Refutations، (Routledge and Kegan Paul، London، 1963)، pp.263-273.
این کتاب هنگامى به دستم رسید که نوشته حاضر در حال چاپ بود. استدلال پوپر این است که مرزبندى
میان بى معنایى و کذب، از مرزبندى اى که من انجام داده ام، کم تر دقیق و قاطع است. این نکته استدلال اصلى این نوشته را که عبارت است از این که فلسفه با جهان بینى سر و کار دارد، تقویت خواهد کرد.
10. reductio ad absurdum
11. intutionists
12. فکر مى کنم این تشبیه در اصل از آنِ ویتگنشتاین است.
13. vitalistic
14 . نک:
Bertrand Russell، Analysis of Mind، Allen and Unwin، London، 1921، PP.159-60.
15 . اگر کسى این ایراد نسبى گرایانه را مطرح کند که (ده دقیقه پیش) معناى روشنى ندارد، مى توانیم در پاسخ او بگوییم: (ده دقیقه پیش با توجّه به یک چهارچوب داورى خاص ساکن بى حرکت)
See Bertrand Russell، Analysis of Mind (Allen and Unwin، London، 1921)، pp.159-60.
16 . تبیین گرایى از نظریه فیلیپ گاس (Philip Gosse) را در منبع زیر مى توان یافت:
Martin Gardner، Fads and PFallacies in the Name of Science، (Dover Inc.، New York، 1957)، PP.124-27.
17 . من هم چنین از ذکر دل خواسته بودن انتخاب معیار هم زمانى (simultaneity) در یک فاصله را که لازمه نظریه نسبیت خاص است، صرف نظر مى کنم.
18. Occamصs razor
19. universals
20. libertarian theory of free-will
21 . این بند، پیش از این که دو یادداشت روشن و شفاف ریچارد اکورث (Richard Acworth) و سى. اِ. کمپل (C.A. Cambell) را در مجله مایند، سال72، 1963 و صفحات72ـ271، صفحات 405ـ 400 ببینم، نوشته شده و به چاپ سپرده شده بود. این دو یادداشت به یکى از مقاله هاى قبلى ام پاسخ مى دهند و یادآور مى شوند که اختیارگرا مى تواند با تقسیم بندى حوزه اى که آن را (اتفاق محض) نامیدم، از خودش دفاع کند.
22. para-cause
23. دابلیو. وى.کواین اخیراً بر ضد دفاع پذیرى تمایز تحلیلى ـ تألیفى استدلال کرده است. نگاه کنید به کتاب او:
Word and Object، op.cit.، also his From a Logical Point of View، (Harvard University Press، 1953.)
24. nominalism
25. null class
26. heap
27 . نک:
W.V. Quine، From a Logical Point of View، (Harvard University Press، 1953)، p.114.
28 . براى بحثى در این باره، به ویژه به منبع پیش گفته از کواین رجوع کنید.
29. abstract entities
30. anthropocentric
31. inside sentience
32. secondary qualities
33. consciousness