نوع مقاله : تخصصی
نویسنده
چکیده
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
ادیان منظومه هاى عقیدتى هستند که با درجات مختلفى از نظام سازى, نظریه هاى رقیب را در باب معناى زندگى بشر به تصویر مى کشند. تمامى مدعیات این منظومه هاى عقیدتى نمى توانند درست باشند, هرچند بعید [هم] به نظر مى رسد که همه مدعیات هر یک از این نظام هاى عقیدتى نیز در زمانى خاص درست باشند. در عین حال, مى توان مجموعه اى از باورهاى مهم را به عنوان هسته مرکزى مشترک بسیارى از منظومه ها شناسایى کرد; باورهایى که مى توان گفت براى هر دیدگاه فکورانه دینى1 محورى و اساسى اند, و دورنماى دینى خاصى در باب معناى زندگى بشر در اختیار ما قرار مى دهند. پس این امکان هست که بتوان از یک هم گرایى اعتقادى درباره معناى زندگى در میان پاره اى از سنّت هاى عمده دینى سخن گفت, البته تا جایى مى توان از این هم گرایى سخن گفت که سنّت ها بتوانند این هسته مرکزى را داراى اهمیت اساسى تلقى کنند. من در مقام طرح امکان چنین دیدگاه هم گرایانه اى به اجمال به آیین بودا, شاخه اى از آیین هندو (آیین ویشنو) و مسیحیت اشاره خواهم کرد. اما در تحلیل مفصّل معناى زندگى در منظومه هاى مختلف, اختلافاتى باقى خواهد ماند, و در نتیجه در آینده نزدیک, علاوه بر هم گرایى, تعارض نیز همچنان ویژگى ادیان خواهد بود و دیدگاه هاى مختلفى درباره اهمیت و حدود چنین تعارضى وجود خواهد داشت.