هجرت از الحاد به خداباورى

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

در ژانویه 2004 میلادى خبرى منتشر شد مبنى بر این که آنتونى فلو ( ـ1923), فیلسوف ملحد انگلیسى, به خدا ایمان آورده است. این خبر در محافل علمى به ویژه محافل فلسفى و دینى بسیار با اهمیت تلقى شد, نه تنها به این دلیل که یکى از بزرگ ترین ملحدان روزگار ایمان آورده است ـ ملحدى که به زعم عده اى طى 50 سال گذشته مهم ترین ادله را علیه وجود خدا اقامه کرده است ـ بلکه از این حیث مهم تر بود که او اعلام کرد استدلال هاى خداباوران بر وجود خدا ـ به خصوص برهان نظم در تقریر جدیدش ـ بسیار قوى و قانع کننده اند.
این خبر در میان ملحدان نیز پیامدهاى متفاوتى برانگیخت. در حالى که عده اى از آن به (ضربه مهلک) بر پیکره الحاد تعبیر کرده اند, بعضى دیگر آن را کم اهمیت جلوه داده و مسئله را به کبر سنّ فلو مربوط دانسته اند.1 البته بر نگارنده معلوم نیست که ایمان آوردن در سال خوردگى چه عیب و ایرادى دارد؟ به نظر مى رسد این یافته روان شناسان که گرایش به خداباورى در سال خوردگى بیشتر از بقیه سنین است نه تنها چیزى از اهمیت خداباورى نمى کاهد, بلکه آدمى را بیشتر به تأمل وامى دارد به خصوص اگر شخص سال خورده دانشمندى مانند فلو باشد که قوى ترین ادله را علیه خداباورى اقامه کرده است, مگر این که ادعا شود. فلو در اثر کهولت سن, مشاعر خود را از دست داده و هذیان مى گوید. این ادعا نیز چنان که از گفت وگوى وى با گرى هابرماس و حتى کتابى که در دست تألیف دارد برمى آید, ادعاى نادرستى است.
فلو در گفت وگوى نسبتاً مفصل و جامعى با دکتر گرى هابرماس توضیح داده است که چرا از الحاد دست برداشته و به وجود خدا ایمان آورده است. او در گفت وگوى یاد شده مطالب بسیارى در باب ایمان به خدا, وحى, ادیان آسمانى و حیات پس از مرگ طرح کرده است که در عین سودمندى قابل تأمل و نقداند.

عنوان مقاله [English]

هجرت از الحاد به خداباورى

نویسنده [English]

  • Antoni Floow
چکیده [English]

در ژانویه 2004 میلادى خبرى منتشر شد مبنى بر این که آنتونى فلو ( ـ1923), فیلسوف ملحد انگلیسى, به خدا ایمان آورده است. این خبر در محافل علمى به ویژه محافل فلسفى و دینى بسیار با اهمیت تلقى شد, نه تنها به این دلیل که یکى از بزرگ ترین ملحدان روزگار ایمان آورده است ـ ملحدى که به زعم عده اى طى 50 سال گذشته مهم ترین ادله را علیه وجود خدا اقامه کرده است ـ بلکه از این حیث مهم تر بود که او اعلام کرد استدلال هاى خداباوران بر وجود خدا ـ به خصوص برهان نظم در تقریر جدیدش ـ بسیار قوى و قانع کننده اند.
این خبر در میان ملحدان نیز پیامدهاى متفاوتى برانگیخت. در حالى که عده اى از آن به (ضربه مهلک) بر پیکره الحاد تعبیر کرده اند, بعضى دیگر آن را کم اهمیت جلوه داده و مسئله را به کبر سنّ فلو مربوط دانسته اند.1 البته بر نگارنده معلوم نیست که ایمان آوردن در سال خوردگى چه عیب و ایرادى دارد؟ به نظر مى رسد این یافته روان شناسان که گرایش به خداباورى در سال خوردگى بیشتر از بقیه سنین است نه تنها چیزى از اهمیت خداباورى نمى کاهد, بلکه آدمى را بیشتر به تأمل وامى دارد به خصوص اگر شخص سال خورده دانشمندى مانند فلو باشد که قوى ترین ادله را علیه خداباورى اقامه کرده است, مگر این که ادعا شود. فلو در اثر کهولت سن, مشاعر خود را از دست داده و هذیان مى گوید. این ادعا نیز چنان که از گفت وگوى وى با گرى هابرماس و حتى کتابى که در دست تألیف دارد برمى آید, ادعاى نادرستى است.
فلو در گفت وگوى نسبتاً مفصل و جامعى با دکتر گرى هابرماس توضیح داده است که چرا از الحاد دست برداشته و به وجود خدا ایمان آورده است. او در گفت وگوى یاد شده مطالب بسیارى در باب ایمان به خدا, وحى, ادیان آسمانى و حیات پس از مرگ طرح کرده است که در عین سودمندى قابل تأمل و نقداند.

1. John Rawls, A Theory of Justic (Cambridge, MA: Harvard University Press, 1971).
2. Gerald. Schroeder, The Science of God: The Convergence of Scientific and Biblical Wisdom (NewYork: Broadway Books, 1998).
3. Letter from Antony Flew, November 9, 2000.
4. Antony Flew, زGod and the Big Bangس (lecture, 2000), 5-6; this is a lecture commemorating the 140th anniversary of the British Association meeting regarding Charles Darwinصs The Origin of the Species.
5. C. S. Lewis, Mere Christianity (NewYork: Macmillan, 1980), especially Book1.
6. Gilbert Ryle, The Concept of Mind (London: Hutchinson, 1948).
7. G. W. Leibniz, Theodicy, ed. A. Farrer, trans. E. M. Huggard (1710: London: Routledge and Kegan Paul, 1965).
8. Donald W. Livingston, Philosophical Melancholy and Delirium: Humeصs Pathology of Philosophy (Chicago: University of Chicago Press, 1998), 150.
9. Antony Flew, Social Life and Moral Judgment (New Brunswick, NH: Transaction, 2003).
10. Matter which Matters.
11. Antony Flew, زSelves,س Mind (1949): 355-8.
12. Antony Flew, The Logic of Mortality (Oxford: Blackwell, 1987).
13. Richard Swinburne, The Evolution of the Soul (Oxford: Clarendon, 1986).
14. Antony Flew, Merely Mortal? Can You Survive Your Own Death? (Amherst, NY: Prometheus, 2000).
15. For many cases see Gary R. Habermas and J. P. Moreland, Beyond Death: Exploring the Evidence for Immortality (Wheaton, IL: Crossway, 1998; Eugene, OR: Wipf and Stock, 2003), chapters 7-9.
16. Leeter from Antony Flew, September 6, 2000.
17. Joseph Butler, Butlerصs Works, ed. W. E. Gladstone (Oxford: Clarendon, 1896), 1:387.
18. Antony Flew, A New Approach to Psychical Research (London: C. A. Watts, 1953).
19. Letter from Antony Flew, September 6, 2000.
20. Flew, زGod and the Big Bang,س2. Habermasصs influence on Flewصs statement here is noted in Flewصs letter of November 9, 2000 (cf.note 11 above).
21. Thomas Aquinas, Summa Theologiae, I,q.23, a.3.
22. Thomas Aquinas, Summa Contra Gentiles, Book3, chapter 67.
23. Thomas Aquinas, Summa Theologiae, III, supp.94, a.1-3.
24. Qurصan 2, trans. Arthur J. Arberry (Oxford: Oxford University Press, 1998).
25.Qurصan 5.
26. ترجمه این دو آیه از قرآن را از ترجمه استاد محمدمهدى فولادوند برگرفته ام.م.

27. Thomas Hobbes, Leviathan, ed. J. C. A. Gaskin (Oxford: Oxford University Press, 1998), 416, chapter 44.
28. با اندکى دخل و تصرف از لویاتان (توماس هابز) ویرایش و مقدمه سى. بى. مکفرسون, ترجمه حسین بشیریه, تهران, نشر نى, 1380, ص509 ـ510.م.

29. This is the version of the Qurصan as زinterpretedس by Arthur Arberry, in the Oxford University Press edition.
30. D. J. West, Eleven Lourdes Miracles (London: George Duckworth, 1957).
31. Bernard Smith, The Fraudulent Gospel: Politics and the World Council of Churches (London: Foreign Affairs, 1977).
32. See, for example, Bertrand Russell, Bertrand Russell Speaks His Mind, ed., Woodrow Wyatt (NewYork: Bard Books, 1960), 19-20.