ایدئولوژى و فرهنگ سیاسى گروه‌هاى حاکم در دوره پهلوى

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

در هر جامعه، ایدئولوژى و نگرش سیاسى گروه حاکم قطع‏نظر از اینکه از چه سرچشمه‏هایى پدید آمده باشد نقش بسیار تعیین‏کننده‏اى در توسعه سیاسى دارد. بر این اساس، تغییر در ایدئولوژى و نگرش گروه حاکم نیز بر روند توسعه سیاسى موثر است. در واقع، ایدئولوژى و نگرش سیاسى واسطى متغیر در تعیین شرایط توسعه سیاسى است. با این حال ایدئولوژیها و نگرشهاى سیاسى، بویژه نزد گروه حاکم، منشا عمل و رفتار سیاسى هستند، و ممکن است نسبت‏به رقابت و مشارکت‏سیاسى، مساعد یا نامساعد باشند. در باره ایران، فرهنگ و نگرش سیاسى گروههاى حاکم به دلایل عمیق تاریخى و اجتماعى و روانشناختى، نگرش پاتریمونیالیستى بوده که در آن، ساخت قدرت به عنوان رابطه‏اى عمودى و آمرانه از بالا به پایین میان حکام و مردم تصور مى‏شده است. شکل نهادى این رابطه قدرت عمودى و پدرسالارانه ممکن است در طى تاریخ بویژه در قرن بیستم دگرگون شده باشد; اما رابطه قدرت، على‏رغم ورود عناصر تازه‏اى در آن، اساسا دگرگون نشده است.

عنوان مقاله [English]

ایدئولوژى و فرهنگ سیاسى گروه‌هاى حاکم در دوره پهلوى

نویسنده [English]

  • Hosein Basherieh
چکیده [English]

در هر جامعه، ایدئولوژى و نگرش سیاسى گروه حاکم قطع‏نظر از اینکه از چه سرچشمه‏هایى پدید آمده باشد نقش بسیار تعیین‏کننده‏اى در توسعه سیاسى دارد. بر این اساس، تغییر در ایدئولوژى و نگرش گروه حاکم نیز بر روند توسعه سیاسى موثر است. در واقع، ایدئولوژى و نگرش سیاسى واسطى متغیر در تعیین شرایط توسعه سیاسى است. با این حال ایدئولوژیها و نگرشهاى سیاسى، بویژه نزد گروه حاکم، منشا عمل و رفتار سیاسى هستند، و ممکن است نسبت‏به رقابت و مشارکت‏سیاسى، مساعد یا نامساعد باشند. در باره ایران، فرهنگ و نگرش سیاسى گروههاى حاکم به دلایل عمیق تاریخى و اجتماعى و روانشناختى، نگرش پاتریمونیالیستى بوده که در آن، ساخت قدرت به عنوان رابطه‏اى عمودى و آمرانه از بالا به پایین میان حکام و مردم تصور مى‏شده است. شکل نهادى این رابطه قدرت عمودى و پدرسالارانه ممکن است در طى تاریخ بویژه در قرن بیستم دگرگون شده باشد; اما رابطه قدرت، على‏رغم ورود عناصر تازه‏اى در آن، اساسا دگرگون نشده است.

 
1. براى بحث نظرى، ر.ک:
2.  براى بحث از برخى وجوه فرهنگ سیاسى ایران ر.ک:
3. در قصه‏هاى کودکان و امثال و حکم اسناد و فولکلور، مفاهیمى از قبیل آنچه در پایین ذکر مى‏شود و با روحیه مشارکت و رقابت مغایرت دارد، بسیار رایج‏بوده است: زرنگى، تکروى، واگذاشتن صلاح مملکت‏به پادشاهان، اعتماد نکردن به کسان، از دیگران جز شر انتظار نداشتن، فرصت‏طلبى، خالى بستن، تسلیم در مقابل خصم غالب، سکوت کردن، حدنگه‏داشتن، رازدارى، تملق و چاپلوسى، لاف یارى زدن در نعمت و نظیر اینها. ر.ک:   Westwood op. cit.p.124.
4. برخى از وجوه نظریه ساخت قدرت به عنوان مجراى جامعه‏پذیرى ثانویه را مى‏توان در منابع زیر یافت:  Westwood op. cit.p.124. & Pye and Verba op. cit.p.22.