پیش از ورود به اصل بحث, بجاست با بررسى ابعاد آن از حیث شرایط, موضوع آن مشخص شود. زیرا تا موضوع به گونه کامل مشخص نشود, فقیه نمى تواند حکم آن را بیان کند. شاید مهم ترین مشکل بر سر راه شناخت حکم به طور دقیق, مشخص شدن موضوع آن باشد. برخى از موضوعات در طول تاریخ مورد بررسى کارشناسانه, براساس ادله معتبر قرار نگرفته و یا اگر قرار گرفته اند, به شرایط زمانى و مکانى و اوضاع جغرافیایى و ویژگیهاى آنها که با تحول زمان متحول مى شوند توجه کافى نشده است; به گمان این که وظیفه فقیه تنها بیان حکم است. با این که تا موضوع مشخص نشود حکم براى آن معنایى ندارد. پس گمان و نظریه مذکور نادرست و ناتمام است. ییکى از موضوعاتى که به گونه کامل جوانب آن و نیز شرایط آن براساس ادله مورد بررسى اندیشه مندان جامعه اسلامى قرار نگرفته و یا اگر قرار گرفته است, به گونه اى واضح و روشن و خالى از هرگونه ابهام, براى دیگران تبیین نشده, موضوع ارتداد است. امروز بیش از زمانهاى پیشین, ضرورت تبیین حدود و شرایط تحقق این موضوع احساس مى شود. زیرا رخدادهاى بحران خیز کنونى در صحنه هاى جهانى و پیدایش شگردها و جریانهاى جدید در صحنه بین المللى از طرف دشمنان اسلام براى مقابله با مسائل دینى و احکام شرعى, و نیز رویدادهاى سیاسى کنونى, در جامعه اسلامى از طرف برخى از سیاست بازان و سودجویان ناآگاه براى مقابله با صاحب نظران و نواندیشان از راه وسیله قرار دادن آن براى به در کردن آنها از مراکز علمى, فرهنگى, سیاسى, اجتماعى و… سبب شده است که این موضوع و حکم آن از زوایاى مختلف و با حساسیت بیشترى مورد نقد و بررسى محافل علمى دینى سیاسى قرار گیرد.