نوع مقاله : تخصصی
نویسنده
چکیده
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
احزاب سیاسى، همزاد و به تعبیرى لازمه نظامهاى سیاسى مردمسالار جدید (دموکراسى پارلمانى) هستند. این گونه نظامهاى سیاسى نخستین بار طى چند قرن اخیر در جوامع اروپاى غربى و به دنبال دگرگونیهایى در ساختمان و مناسبات اجتماعى، اقتصادى، فکرى و فرهنگى این جوامع به وجود آمدند. این دگرگونیها بویژه در نحوه توزیع منابع اقتصادى طبقات و گروههاى اجتماعى جدیدى را پدید آورد که موقعیت، منافع و خواستههاى آنان با تداوم حکومتهاى مطلقه سازگار نبود. این گروهها به انحاى مختلف، مسالمتآمیز یا خشونتآمیز، نظامهاى سیاسى مطلقه را به مبارزه طلبیدند. همزمان، این فکر مطرح شد که قدرت سیاسى (حکومت) به فرد یا گروه خاصى متعلق و منحصر نیست، بلکه به همه مردم تعلق دارد. در آن هنگام، حاکمیت مناسبات سرمایهدارى و تبدیل ثروت به موضوع رقابت آزاد افراد و بنگاههاى اقتصادى، طبعا این باور را القا مىکرد که قدرت سیاسى نیز، همچون ثروت، مىتواند به موضوع رقابت آزاد افراد و گروههاى مختلف تبدیل شود. به هر تقدیر، تلاشها و کشمکشهاى طولانى و گوناگون براى تحقق این باورها، بالاخره به تاسیس حکومتهاى مبتنى بر آراى عمومى و پیدایش نهادهایى، همچون پارلمان و سنتهایى نظیر انتخابات، انجامید. احزاب سیاسى نیز بر گرد محور این نهادها و سنتها به وجود آمدند و رفته رفته تحکیم و تثبیتشدند; زیرا رقابت افراد و گروههاى مختلف براى به دستگیرى یا مشارکت در حکومت و سیاست، بهترین شکل خود را در تشکل سیاسى این افراد و گروهها یافت. به علاوه، احزاب سیاسى بتدریج کارویژههاى مهم دیگرى نیز از خود بروز دادند. کارویژههایى نظیر تشکل و انسجام منافع و خواستههاى گروههاى اجتماعى و افکار عمومى و انتقال آنها به نظام سیاسى، تسهیل مشارکتسیاسى (بویژه برگزارى انتخابات ملى و محلى)، نظارت بر سیاستهاى جارى از طریق گفتگوهاى درونحزبى و یا انتقادهاى بینحزبى، تسهیل انتقال مسالمتآمیز قدرت سیاسى، آموزش سیاسى جامعه و...، که همگى نقش مهمى در تثبیت و تحکیم جایگاه احزاب سیاسى و تبدیل آنها به جزء لاینفک نظامهاى سیاسى مردمسالار داشتهاند.