تاریخ‌مندى؛ مفهوم پوشیده و مبهم

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

[کتاب مقدس، کلید طبیعت نیست‏بلکه جزئى از آن است; بنابراین مى‏باید آن را طبق همان قواعدى که براى شناخت هر امر تجربى صادق است، پژوهش کرد.
اسپینوزا] (1)
اشاره مترجم
«نصر حامد ابوزید، متفکر پرآوازه مصرى مى‏کوشد تا از رهگذر قرائت ژرف میراث ادبى‏کلامى، عناصر سازنده عقل اسلامى را بررسى کند. او معتقد است که اگر بتوان تمدن یونان را «خرد بنیاد» دانست، بنابراین مى‏توان تمدن عربى‏اسلامى را نیز «متن‏بنیاد» انگاشت، از این رو کشف معناى متن [ نص] و بررسى سازوکارهاى آن به دغدغه اصلى ابوزید بدل مى‏شود.
قرائتهاى انتقادى ابوزید جملگى پاى در سنت عمیق کلامى‏تفسیرى دارد و متاثر از رویکرد نقد ادبى‏کلامى در پژوهشهاى قرآنى است که چند دهه پیش از این، از سوى شیخ امین الخولی (1966-1895) پى افکنده شد و بعدها با تلاش شاگردانى چون محمد احمد خلف‏الله در کتاب «الفن القصصی فی القرآن الکریم‏» و شکری محمد عیاد در «من وصف القرآن الکریم، یوم‏الدین و یوم الحساب‏»، رو به گسترش نهاد.

عنوان مقاله [English]

تاریخ‌مندى؛ مفهوم پوشیده و مبهم

نویسنده [English]

  • Nasr Hamed Abu Zayd
چکیده [English]

[کتاب مقدس، کلید طبیعت نیست‏بلکه جزئى از آن است; بنابراین مى‏باید آن را طبق همان قواعدى که براى شناخت هر امر تجربى صادق است، پژوهش کرد.
اسپینوزا] (1)
اشاره مترجم
«نصر حامد ابوزید، متفکر پرآوازه مصرى مى‏کوشد تا از رهگذر قرائت ژرف میراث ادبى‏کلامى، عناصر سازنده عقل اسلامى را بررسى کند. او معتقد است که اگر بتوان تمدن یونان را «خرد بنیاد» دانست، بنابراین مى‏توان تمدن عربى‏اسلامى را نیز «متن‏بنیاد» انگاشت، از این رو کشف معناى متن [ نص] و بررسى سازوکارهاى آن به دغدغه اصلى ابوزید بدل مى‏شود.
قرائتهاى انتقادى ابوزید جملگى پاى در سنت عمیق کلامى‏تفسیرى دارد و متاثر از رویکرد نقد ادبى‏کلامى در پژوهشهاى قرآنى است که چند دهه پیش از این، از سوى شیخ امین الخولی (1966-1895) پى افکنده شد و بعدها با تلاش شاگردانى چون محمد احمد خلف‏الله در کتاب «الفن القصصی فی القرآن الکریم‏» و شکری محمد عیاد در «من وصف القرآن الکریم، یوم‏الدین و یوم الحساب‏»، رو به گسترش نهاد.

 
1. ارنست کاسیرر، فلسفه روشنگرى، به نقل از «رساله خداشناسى‏سیاسى‏»، تهران، نیلوفر، 1370، ص‏270. (افزوده مترجم) از این پس با علامت‏«م‏» نشان داده مى‏شود.
2. ابوسعید دارمى، الرد على الجهمیه، ص‏98.م
3. «ما بر آنیم که قرآن کلام خداوند، وحى او، مخلوق و نیز محدث است.» عبدالجبار المعتزلی، شرح الاصول الخمسة، تحقیق عبدالکریم عثمان، القاهرة، مکتبة وهبة،ص‏528. م
4. اصطلاح مذکور را دکتر رامیار به کار برده است:
رک: در آستانه قرآن، رژى بلاشر، ص‏33، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1374.م
5. تمهیدات، عین القضاة همدانى، ص‏169، تصحیح عفیف عسیران.م
6. حجر، 9.
7. مشکاة الانوار، الغزالی، ص‏55، تحقیق و تقدیم ابوالعلا العفیفی، الدار القومیة للطباعة والنشر، القاهرة، 1964.م
8. مؤلف در اینجا به سوره نحل، 40 و نیز به سوره یس، 82، اشاره دارد.م
9. البرهان فی علوم القرآن، للزرکشی، بیروت لبنان، دارالمعرفه ج‏1، ص‏6.م
10. مفهوم النص، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 1990، ص‏243.
11. «المرض الخبیث‏»، در فرهنگ عامیانه عربى کنایه از بیمارى سرطان است.م
12. چنین رفتارى در برخى از کشورهاى عربى بویژه مصر متداول است.م
13. ابوالحسن الاشعری، مقالات الاسلامیین، تحقیق محمد محی‏الدین عبدالحمید، صیدا، المکتبة العصریة،ج‏1، ص‏354، اصول‏الدین، عبدالقاهر بغدادى، باب «فی معنى الاسم وحقیقته‏»، ص‏114، همچنین رک: السیوطی، المزهر فی علوم اللغة وانواعها، بیروت، دارالفکر، ج‏1، ص‏48.
14. ابوالفتح عثمان بن جنى در کتاب «الخصائص‏» قائل به جواز اضافه اسم به مسمى’ و مسمى’ به اسم است. او مى‏افزاید که بر صحت چنین اضافه‏اى دلیل قاطعى داریم که راى کسانى را که اسم را همان مسمى مى‏دانند، باطل مى‏کند. اگر اسم همان مسمى باشد اضافه کردن اسم به مضاف (صاحب اضافه)، جایز نخواهد بود زیرا شى‏ء، به خود اضافه نمى‏شود.
و نیز از ابوعلى نقل مى‏کند که احمد بن ابراهیم، استاد ثعلب [از عربها] نقل مى‏کند که مى‏گویند: «هذا ذو زید» که به معناى «هذا زید» است; یعنى صاحب این اسم، زید است.
رک: الخصائص لابن جنى، تصحیح محمد على النجار، بیروت‏لبنان، المکتبة العلمیة، ج‏3، ص‏24و27.م
15. الاتجاه العقلی فی التفسیر; دراسة فی قضیة المجاز فی القرآن عند المعتزلة، بیروت، ص‏8390.
16. ابوعبیدة معمر بن المثنى التمیمی، در تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم‏» مى‏گوید: «بسم‏الله‏» همان «بالله‏» است. زیرا اسم شى‏ء همان شى‏ء است لبید گوید: (الى الحول ثم اسم السلام علیکما)، رک: مجاز القرآن، تحقیق محمد فؤاد سزکین، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1981، ج‏1، ص‏16.م
17. جامع البیان عن تاویل آى القرآن، للطبری، القاهرة، 1954، ج‏1، ص‏53-52، هممچنین رک، شرح الاصول الخمسة، عبدالجبار المعتزلی، ص‏543-542.م
18. رسائل الجاحظ; رسالة فی الجد والهزل، تحقیق و شرح عبدالسلام محمد هارون، دارالجیل، 1991، ج‏1، ص‏262.م
19. «نشانه زبانى نه تنها ارتباط یک شى‏ء و یک نام، بلکه پیوند یک مفهوم یا معنى و یک صورت آوایى است. بر این پایه، هر نشانه زبانى یک معنى را به صورت آوایى مربوط مى‏سازد». رک: سیر زبانشناسى، مهدى مشکوة الدینى، دانشگاه مشهد، 1373، ص‏71.م
20. فردینان دی سوسور، علم اللغة العام، ترجمة الدکتور یوئیل عزیز، بغداد، دارآفاق عربیة، 1985، ص‏85.م
21. بگو اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعا دریا پایان مى‏یابد، هرچند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم.» کهف/109، ترجمه محمد مهدى فولادوند، تحقیق دارالقران الکریم، تهران، 1373.
22. لقمان، آیه 27.م
23. فلسفة التاویل، دراسة فی تاویل القرآن عند محی‏الدین بن عربی، بیروت، 1994.
24. النص والسلطة والحقیقة، بیروت، المرکز الثقافی العربی، 1995، ص‏213.
25. اشکالیة القراءة وآلیات التاویل، بیروت، المرکز الثقافی العربی ، 1994.
26. علم اللغة العام، فردینان دی سوسور، ص‏32.م
27. سیر زبانشناسى، مشکوة‏الدینى، ص‏70.م
28. مفهوم النص، ص‏24.
29. لسان العرب، ج‏6، ص‏244.
30. مفهوم النص، الخفاء والتجلى، (محمد احمد خضراوی)، مجلة الفکر العربی المعاصر، بیروت، 1995، ش‏82، ص‏179.
31. الرسالة، للشافعى، تحقیق و شرح احمد محمود شاکر، ص‏14.
32. الکشاف عن حقائق غوامض التاویل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، للزمخشری، بیروت، دارالکتاب العربی، ص‏50.
33. ترجمه مقدمه ابن‏خلدون، ج‏2، ص‏1024، (در خ‏ل بجاى نص، «فص‏» ذکر شده است، رک پاورقى ترجمه مقدمه).
34. همان، ج‏2، ص‏1095.
35. مائده، 114.
36. جامع البیان عن تفسیر آی القرآن، ج‏1، ص‏47.
37. رک: «القرآن، العالم بوصفه علامة‏» در کتاب النص والسلطة و.... ص‏285-213.
این پژوهش اقتباس و ترجمه‏اى است از مقاله «النص و التاویل‏» از کتاب زیر:
النص، السلطة والحقیقة، ص‏171-149; همچنین رک: لغتنامه دهخدا، ج‏13، ص‏19905- 19906; نیز ص‏19934-19933; همچنین نگاه کنید به: «از اثر تا متن‏» از رولان بارت، فصلنامه ارغنون (نقد ادبى نو)، ش‏4، ص‏61، 1373.
38. بقره، 102.
39. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص‏428، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، 1995.
40. رک: بحارالانوار (کتاب السماء والعالم) ج‏60، ص‏42.
41. رک: نقد الخطاب الدینى، ص‏213-211.
42. رک: نگاهى تازه به معنى‏شناسى، پالمر، نشر مرکز، 1366، ص‏54-53.
همچنین نگاه کنید به: «التعیین والتضمین فی علم الدلالة‏»، جوزیف شریم، مجلة الفکر العربی المعاصر ش‏18/19، 1982; نیز: «سوسور والتیار الالسنی فی السیمیاء» د.عادل الفاخوری، مجله الفکر العربى، الانماء العربى للعلوم الانسانیة، بیروت، ش‏42، 1986.
43. الاتقان فی علوم القرآن، ج‏4، ص‏7.
44. رک: البرهان، ج‏2، ص‏90107; والاتقان، ج‏4، ص‏720، همچنین رک: مفهوم النص، باب الاعجاز، ص‏152-145.
45. نقد ادبى، زرین‏کوب، ج‏1، ص‏167، امیرکبیر، تهران، 1361.
46. المغنی فی ابواب التوحید والعدل، عبدالجبار المعتزلی، ج‏16، ص‏199، تحقیق امین الخولی، القاهرة، وزارة الثقافة والارشاد القومی، 1960.م
نیز رک: «معجم المصطلحات البلاغیة وتطورها، احمد مطلوب، بغداد، ج‏3، ص‏334-331.
47. رسائل اخوان الصفاء وخلان الوفاء، ج‏2، ص‏6.
48. موسیقى شعر، شفیعى کدکنى، ص‏238، آگاه، تهران، 1376.
49. الصورة الفنیة فی التراث النقدی والبلاغی، جابر احمد عصفور، دارالمعارف، مصر، ص‏352-347.
50. موسیقى شعر، ص‏31.
51. دلائل الاعجاز، للجرجانی، ص‏8، تحقیق السید محمد رشیدرضا، افست قم، 1404ه. نیز رجوع کنید به ترجمه دلائل الاعجاز از سید محمد رادمنش که از آن نیز استفاده کرده‏ام:
ترجمه دلائل الاعجاز فى القرآن، سید محمد رادمنش، آستان قدس رضوى، 1368.
52. دلائل الاعجاز، ص‏31.
53. موسیقى شعر، ص‏238.
54. دلائل الاعجاز، ص‏401.
55. همان، ص‏369.
56. کلیات سبک‏شناسى، سیروس شمیسا، تهران، انتشارات فردوس، 1372، ص‏268.
57. اللغة والفکر بین علم النفس وعلم اللسانیة، (بسام البرکة)، مجلة الفکر العربی المعاصر، بیروت، 1982، ش‏1819، ص‏68.
58. دلائل الاعجاز، ص‏7.
59. همان، ص‏64.
60. موسیقى شعر، ص‏31.
61. دلائل الاعجاز، ص‏64.
62. همان، ص‏361.
63. همان، ص‏308.
64. همان، ص‏302.
65. همان، ص‏277-276.
66. همان، ص‏277.
67. این بخش فشرده مقاله اى است‏با مشخصات زیر:«مفهوم النظم عند عبدالقاهر الجرجانى; قراءة فی ضوء الاسلوبیة‏» از کتاب: اشکالیات القراءة...، ص‏149-183.