تاملی در اقتراح فلسفۀ فقه

نوع مقاله : تخصصی

چکیده

مجله بسیار وزین و متین نقدونظر که به گمان ما در زمان کنونی، کم‏نظیر، بلکه بی‏نظیر است، در هر شماره خود درباره یک موضوع علمی، سؤالاتی را مطرح می‏کند و برای چند تن می‏فرستد و پس از دریافت جواب، آنها را همراه با تعدادی مقاله که نوعا درباره همان موضوع است‏به چاپ می‏رساند. ناگفته پیداست که روش یاد شده، جالب و سودمند است، ولی بسیار دیده می‏شود که پاسخ‏دهندگان محترم رعایت قاعده «سؤال شما، پاسخ ما» را نمی‏کنند. زیرا گاهی قسمتی از سؤال را پاسخ می‏دهند و قسمت دیگرش را به امان خدا رها می‏کنند و گاهی به جای این که به سؤالی که از آنان شده پاسخ دهند به سیر و سیاحت در مقولات دیگر می‏پردازند; و ناهنجارتر این که بسیار دیده می‏شود که در موارد گوناگون، و بدون مناسبت، اصطلاحات خارجی را به زبان خارجی در کنار اصطلاح لازم ذکر می‏کنند و یا با ذکر الفاظ نامانوس بر پیچیدگی کلام خود می‏افزایند. انصاف این است که چنین روشی عادلانه نیست; زیرا بسیار پیش می‏آید که پیشینیان خود را مورد ملامت و سرزنش قرار می‏دهیم و گاهی از اسلوب علمی‏شان تعجب می‏کنیم که چرا مطالب علمی را که بدون شک به آسانی قابل درک و فهم نیستند، در قالب جملات پیچیده ادا کرده‏اند. آیا این اشکال به همه کسانی که تمام تلاششان چاشنی کردن سخنان خویش با واژه‏های غربی و خودساخته نامانوس است، وارد نیست؟ به نظر می‏رسد اگر برای ارشاد و راهنمایی دیگران و برای روشن شدن حقیقت می‏نویسیم، باید روشهایمان را تغییر بدهیم و تمام سعی و تلاشمان بر این باشد که مقصودمان را به طور ساده و همه‏کس فهم بیان داریم.

عنوان مقاله [English]

تاملی در اقتراح فلسفۀ فقه

چکیده [English]

مجله بسیار وزین و متین نقدونظر که به گمان ما در زمان کنونی، کم‏نظیر، بلکه بی‏نظیر است، در هر شماره خود درباره یک موضوع علمی، سؤالاتی را مطرح می‏کند و برای چند تن می‏فرستد و پس از دریافت جواب، آنها را همراه با تعدادی مقاله که نوعا درباره همان موضوع است‏به چاپ می‏رساند. ناگفته پیداست که روش یاد شده، جالب و سودمند است، ولی بسیار دیده می‏شود که پاسخ‏دهندگان محترم رعایت قاعده «سؤال شما، پاسخ ما» را نمی‏کنند. زیرا گاهی قسمتی از سؤال را پاسخ می‏دهند و قسمت دیگرش را به امان خدا رها می‏کنند و گاهی به جای این که به سؤالی که از آنان شده پاسخ دهند به سیر و سیاحت در مقولات دیگر می‏پردازند; و ناهنجارتر این که بسیار دیده می‏شود که در موارد گوناگون، و بدون مناسبت، اصطلاحات خارجی را به زبان خارجی در کنار اصطلاح لازم ذکر می‏کنند و یا با ذکر الفاظ نامانوس بر پیچیدگی کلام خود می‏افزایند. انصاف این است که چنین روشی عادلانه نیست; زیرا بسیار پیش می‏آید که پیشینیان خود را مورد ملامت و سرزنش قرار می‏دهیم و گاهی از اسلوب علمی‏شان تعجب می‏کنیم که چرا مطالب علمی را که بدون شک به آسانی قابل درک و فهم نیستند، در قالب جملات پیچیده ادا کرده‏اند. آیا این اشکال به همه کسانی که تمام تلاششان چاشنی کردن سخنان خویش با واژه‏های غربی و خودساخته نامانوس است، وارد نیست؟ به نظر می‏رسد اگر برای ارشاد و راهنمایی دیگران و برای روشن شدن حقیقت می‏نویسیم، باید روشهایمان را تغییر بدهیم و تمام سعی و تلاشمان بر این باشد که مقصودمان را به طور ساده و همه‏کس فهم بیان داریم.

1. نقدونظر، ش‏12، ص‏4.
2. همان، ص‏10.
3. همان، ص‏15.
4. همان، ص‏19.
5. همان، ص‏39 تا41.
6. همان، ص‏42.
7. همان، ص‏43.
8. همان، ص‏43 و44.
9. همان، ص‏44.
10. همان، ص‏46.
11. همان، ص‏47.
12. همان، ص‏47 و48.
13. همان، ص‏48.
14. سوره انعام، آیه‏19.
15. سوره سبا، آیه 28.