آیا علوم اجتماعی باید از ارزش‌های علوم طبیعی تبعیت کند؟

نوع مقاله : تخصصی

چکیده

چیستی پدیدارهای علوم اجتماعی
1. زمینه تاریخی سیطره روشهای علوم طبیعی بر علوم اجتماعی
پیش از این که در اندیشه روش‏شناختی و معرفت‏شناختی هیک (1) پیرامون علوم اجتماعی کاوش کنیم، بجاست‏به عنوان مقدمه، بر زمینه تاریخی و چگونگی تاثیر و نفوذ علوم طبیعی بر علوم اجتماعی در قرون هجدهم و نوزدهم تامل کنیم. در ضمن طرح این تاثیر، ارزیابی هیک را که یکی از بزرگترین نظریه‏پردازان اقتصاد سیاسی و اندیشه سیاسی معاصر جهان غرب است‏باز خواهیم گفت.
در قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، انتخاب روشهای تحقیق در حوزه علوم اجتماعی، از جمله اقتصاد، عمدتا با توجه به نوع و ماهیت مسائل مبتلابه و مورد توجه صورت می‏گرفت و اگرچه کلیت این سخن به طور مطلق صحیح نیست زیرا حتی در قرن هجدهم نیز نگرش علم‏پرستانه و سیانیتستی جسته و گریخته ظهور و بروز داشت، به طوری که درر مثل، جای پای آشکار این نگرش را می‏توان در آثار منتسکیو یافت اما در مجموع، بزرگترین دستاوردهای نظری در علوم اجتماعی در این قرن، از قبیل آثار کانتیون، (2) دیوید هیوم، تورگو (3) و ادم اسمیث، عاری از این نگرش هستند. (4) این استقلال بدین گونه بود که حوزه‏ها کار و کاوش خود را بدون تامل بر روشها و یا نسبت‏حوزه معرفتی خود با سایر حوزه‏ها انجام می‏دادند. کلمه صعلمش هنوز دلالت و معنای مخصوص و محدود امروزین خود را نیافته بود و هیچ امتیاز و برتری خاصی، علوم طبیعی را از سایر علوم متمایز نمی‏کرد و علوم طبیعی مقام و منزلت ویژه‏ای نزد عالمان نداشت. وضع چنان بود که حتی برخی از عالمان طراز اول و نوآور این حوزه‏ها بدون کمترین دغدغه و تردید و نگرانی، برای اندیشه‏های خود در مواقعی که قدری کلی‏تر می‏شد از عنوان فلسفه استفاده می‏کردند. برای نمونه، شیمیدان نام‏آوری چون جان دالتون (5) کتاب معروف خود را نظام جدید فلسفه شیمی نام می‏دهد و لامارک (6) اثر خود را فلسفه جانورشناسی ،و فورکوری (7) کتاب خود را فلسفه شیمی می‏نامد. برخی تمامی این حوزه از معارف را صفلسفه طبیعیش می‏نامیدند و آن را بدین ترتیب از ص علوم اخلاقیش متمایز می‏کردند.

عنوان مقاله [English]

آیا علوم اجتماعی باید از ارزش‌های علوم طبیعی تبعیت کند؟

1. FRIEDRICH AUGUST VON HAYEK.
2. CHNTILLON
3. ANN ROBERT JACQUES TURGOT
4.
5.JOHN DALTON
6. J.B. LAMARCK
7. FOURCROY.
8. JEAN DALEMBERT
9. BARON HOLBACH
10. ETIENNE BONNOT CONDILLAC
11. ANTOINE NICOLAS CONDORCET
12. DENIS DIDEROT
13. CHRISTIAN HUYGENS
14.
15. PHILOSOPHIAE NATURALIS PRINCIPIA MATHEMATICA
16. OPTICKS
17. از این به بعد، لفظ علم را هنگامی که مقصودمان معنای محدود نوین و امروزین آن است در گیومه قرار می‏دهیم.
18. HAYEK, F.A.(1979):p.20-1
19. Ibid,p.21.
20.
21. Ibid.
22. Ibid.
23. The ``Demagogue of Science||.
24.
25. HAYEK, F.A. (1979): P.22.
26. BERNARD LE BOVIER FONTENELLE
درباره فونتونل بدین مقدار اکتفا می‏کنم که وی در سال 1686 کتاب کثرت جهانها را منتشر کرد; اولین کتابی که به زبان فرانسه اکتشافات علمی را به صورتی واضح، قابل فهم، و جالب توجه عامه اهل مطالعه بیان کرد. فونتونل دارای آثاری در ریاضیات است، اما به منزله دانشمند اهمیتی نداشت و هیچ اکتشاف علمی‏ای به وی نسبت داده نشده است. به نظر باترفیلد، «وی فرد مناسبی بود برای این که خطابه‏های مراسم تشییع [دانشمندان] را بنویسد. زیرا او تا حدی ذوالفنون بود و خود را با بسیاری از علوم آشنا ساخته بود به طوری که می‏توانست اکتشافات متخصصان را در زمینه‏های بسیار دور از هم درک و فهم کند. به منزله مردی دنیوی، وی آنچه را که مد و مقبول بود می‏دید و دقیقا همان را تولید می‏کرد.» (همان منبع، ص‏5164.)
27. Ibid, P.166.
28. HAYEK, F.A.(1979):P.22.
29. این مقاله هیک به همراه مقاله دیگری نخستین بار در سالهای 4-1941 میلادی منتشر شده است.
30. Ibid.
31.
32.
33. بدون این که لازم یا حتی مفید بدانم که بر سر تقسیم و تخصیص حوزه‏های معرفتی، ذیل عنوانی، که همواره قراردادی و مواضعتی است، بحثی کنم و یا میزان و معیاری وضع و طرح کنم، مناسب می‏دانم فقط متذکر شوم که مقصود از علوم اجتماعی، جمیع علوم انسانی که از جمله شامل فلسفه، ادبیات، تاریخ، و روان‏شناسی می‏شود نیست. منظور از علوم اجتماعی در اینجا عمدتا و بویژه جامعه‏شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، روانشناسی اجتماعی، و مردم‏شناسی است.
34.
35. Ibid, P.43.
36. Ibid, P.44.
37. Ibid, P.46.
38. اصطلاح صانفسیش را از استاد مصطفی ملکیان وام کرده‏ام و اگرچه در بدو امر، همچون هر اصطلاح جدیدی، قدری نامانوس می‏نماید لیکن پس از مدتی، همچون هر اصطلاح جدیدی، مالوف و عادی خواهد شد. این اصطلاح، این حسن و توانایی مضاعف را دارد که در مقابل لفظ خلط‏انگیز صبین الاذهانیش، به صورت صبین الانفسیش و بدون کمترین دلالت منفی و گمراه‏کننده، می‏تواند به کار گرفته شود.
39. Ibid, PP.46-7
40. Material.
41. Mental.
42. Ibid, P.49.
43. Ibid. P.47.
44. Ibid.
45. این مطلب را با قدری ایجاز در کلام در صفحه‏های قبل شرح کرده‏ام.
46. Ibid
47. Ibid, P.43.
48. Ibid.
49. Ibid.
50. مقصود از ضرورت منطقی در اینجا این است که هیچ یک از اصول منطقی این قاعده یا فرض را ضروری نمی‏کنند، به طوری که عدم فرض آن مستلزم تناقض شود و یا اصول دیگری از منطق را نقض کند.
51. مقصود از ضرورت متافیزیکی در اینجا این است که نظامی متافیزیکی، هر گونه(! ) نظام متافیزیکی، وجود یکسانی دسته‏بندی ادراکات حسی تمام ابنای بشر را ضروری سازد.
52. برای اطلاع بسیار اجمالی از مفهوم پارادایم و ذکر نقش جامعه‏پذیرانه آن به صورتی گذرا و ضمنی، رجوع کنید به «تلقی نوین از علم‏»، دانشگاه انقلاب، شماره 104، 1373، از همین نگارنده....
53. Ibid, PP.43-4
54. Ibid, P.44.
55.Ibid, P.49.
56.Ibid, PP.49-50.
57.Ibid, P.51.
58.Ibid.
59.Ibid, P.52.
60. Subjectivism.
61.Ibid.
62. LUDWIG VON MISES
63. Ibid, P.53.
64. Ibid.
65. Ferdinando Galiani