درآمد
انسان وقتى و تنها وقتى، معرفت اخلاقى دارد که آراء اخلاقى او صادق بوده و بهنحوى موجه پذیرفته شده باشند. اینکه آیا هرکسى در عمل، واجد معرفت اخلاقى است، در معرض شک و تردید جدى است; هم به دلیل اینکه آراء اخلاقى به سختى قابل توجیهند و هم به دلیل اینکه دلیلى به سود این اندیشه در دست است که آراء اخلاقى نه بیانگر باور (که ممکن است صادق یا کاذب ارزیابى شود)، که ابرازکننده ذوق و سلیقهاند. دفاع کامیاب از این دیدگاه که انسانها حقیقتا معرفت اخلاقى دارند، مقتضى برطرف کردن این شکوک است. کوششهایى که در این راستا صورت گرفته معمولا بر جوانبى انگشت تاکید مىنهند که در آن جوانب، آراء اخلاقى ما، و شواهدى که به سود آن آراء در دست داریم، مشابه آراء و شواهدى است که ما در باب مسائل و موضوعات غیراخلاقى، مانند منطق، ریاضیات، علم تجربى، روانشناسى و تاریخ، در دست داریم. در گام بعدى، این [دیدگاهها] مىکوشند تا نشان دهند که ما حقیقتا دلیل معتبرى در دست داریم که پارهاى از آراء اخلاقى خود را مطابق با واقع بدانیم.