اشاره
نوشتار پیش رو، ابتدا توسط مترجم محترم در اختیار جناب آقاى دکتر سعید زیبا کلام قرار گرفته است و ایشان نیز پس از مطالعه و ارائه برخى نظرات خویش در پایان مقاله، آن را جهت اظهارنظر به جناب آقاى ملکیان ارائه کردهاند. نظرات دکتر زیباکلام در همین شماره و در پایان مقاله، تحت عنوان «ضمیمه» خواهد آمد و پاسخ جناب آقاى ملکیان به این نظرات، انشاءالله در شماره بعد نقدونظر به محضر خوانندگان ارجمند عرضه خواهد شد. مساله و زمینه آن. در مواجهه با ضرورت ارائه ویژگیهاى عمده نهضت روشنگرى تنها شمار اندکى از اهل علم توانستهاند از استناد به سرآغاز مقاله کانتبه نام «پاسخ به سؤال: روشنگرى چیست؟»، که در سال 1784 نگاشته شده، پرهیز کنند: روشنگرى خروج انسان از صغارت خودساخته اوست. صغارت، ناتوانى انسان در استفاده از فهم خود بدون هدایت دیگرى است. صغارت اگر به جاى عدم فهم، از فقدان عزم و شجاعت استفاده از فهم خود بدون هدایت دیگرى ناشى شود، در آن صورت خودساخته است. بنابراین شعار روشنگرى این است: Sapere aude! «شجاعت استفاده از فهم خود را داشته باش!» مورخانى که در پى راهى مناسب براى دستیابى به روح عصر روشنگرى هستند، به این نوشته استناد کردهاند و فلاسفهاى که به احیاى پایبندى به آرمانهاى روشنگرى امید بستهاند به آن متوسل شدهاند و منتقدان اجتماعى عصر حاضر که ظاهرا به اندکى مشروعیت تاریخى نیازمندند گاهگاه خود را زیر این عبا پنهان کردهاند. مقاله مذکور که از نظر سبک نگارش از کارهاى نسبتا پرشور کانت است، قربانى وفقیتخود شده است. این مقاله بیش از آنکه مورد تحلیل قرار گیرد طرف اشاره بوده است; و هیچ بعید نیست که در حال پیوستن به آن دسته از متون بداقبالى باشد که بهکرات مورد اشاره قرار مىگیرند، اما بندرت خوانده مىشوند. اما دستکم یک مورخ منکر این شده است که مقاله حتى ارزش خواندن داشته باشد. فرانکو ونتورى معتقد است که «تفسیرى فلسفى از نهضت روشنگرى آلمان» بر شناخت روشنگرى اروپا «از کانت تا کاسیرر و بعد از آن» غالب بوده است و در نتیجه ابعاد سیاسى نهضت روشنگرى از دید مورخان پنهان مانده است.