قصه سرگردانى نقدى بر مقاله (در بى‌معنایى معنا هست)

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

استیس در مقاله خود داستان سرگردانى انسان هایى را مطرح مى کند که از خدا و معنویت جدا شده اند, در واقع, داستان انسان هایى که به خدا و امور معنوى باور ندارند. میوه تلخ این فاصله گیرى براى بسیارى از انسان ها بى معنایى است.
مقاله استیس در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اوّل سرگردانى و در بخش دوم راه حل ها, بررسى آن ها و در نهایت, راه حلّ خودش را ارائه مى دهد. همان طور که از عنوان مقاله پیداست, استیس مدعى مى شود که زندگى کسانى که به خدا و معنویت اعتقاد ندارند, بى معناست, و در این بى معنایى نیز معنایى نهفته است. این عبارت به دو معنا مى تواند باشد: یکى آن که زندگى بدون خدا واقعا بى معناست, اما در عین حال, مى توان در جست وجوى معنایى در این زندگیِ بى معنا بود و به آرامش رسید. دیگر آن که زندگى اى که در ظاهر بى معناست, واقعا بى معنا نیست. به هر حال, استیس در بخش پایانى مقاله راه حلّ خود را براى فایق آمدن بر سرگردانى ارائه مى دهد و در آن جا معلوم مى شود که کدام یک از این دو احتمال مورد نظر استیس است؟
تلاش نگارنده این خواهد بود که در چهار بخش مقاله را به پایان ببرد. در بخش نخست, اجمالا بخش اوّل مقاله استیس که در صدد بیان بى معنایى زندگى نوین است, گزارش خواهد شد; در بخش دوم, بخش اوّل مقاله او مورد بررسى قرار خواهد گرفت; در بخش سوم, گزارشى اجمالى از بخش دوم مقاله استیس, یعنى راه حل هاى پیشنهادى وى براى فایق آمدن بر پوچى و بى معنایى, ارائه مى شود و در بخش پایانى به بررسى این راه حل ها و ارائه راه حلّ مورد نظر پرداخته خواهد شد.

عنوان مقاله [English]

قصه سرگردانى نقدى بر مقاله (در بى‌معنایى معنا هست)

نویسنده [English]

  • Ascari Soleymani
چکیده [English]

استیس در مقاله خود داستان سرگردانى انسان هایى را مطرح مى کند که از خدا و معنویت جدا شده اند, در واقع, داستان انسان هایى که به خدا و امور معنوى باور ندارند. میوه تلخ این فاصله گیرى براى بسیارى از انسان ها بى معنایى است.
مقاله استیس در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اوّل سرگردانى و در بخش دوم راه حل ها, بررسى آن ها و در نهایت, راه حلّ خودش را ارائه مى دهد. همان طور که از عنوان مقاله پیداست, استیس مدعى مى شود که زندگى کسانى که به خدا و معنویت اعتقاد ندارند, بى معناست, و در این بى معنایى نیز معنایى نهفته است. این عبارت به دو معنا مى تواند باشد: یکى آن که زندگى بدون خدا واقعا بى معناست, اما در عین حال, مى توان در جست وجوى معنایى در این زندگیِ بى معنا بود و به آرامش رسید. دیگر آن که زندگى اى که در ظاهر بى معناست, واقعا بى معنا نیست. به هر حال, استیس در بخش پایانى مقاله راه حلّ خود را براى فایق آمدن بر سرگردانى ارائه مى دهد و در آن جا معلوم مى شود که کدام یک از این دو احتمال مورد نظر استیس است؟
تلاش نگارنده این خواهد بود که در چهار بخش مقاله را به پایان ببرد. در بخش نخست, اجمالا بخش اوّل مقاله استیس که در صدد بیان بى معنایى زندگى نوین است, گزارش خواهد شد; در بخش دوم, بخش اوّل مقاله او مورد بررسى قرار خواهد گرفت; در بخش سوم, گزارشى اجمالى از بخش دوم مقاله استیس, یعنى راه حل هاى پیشنهادى وى براى فایق آمدن بر پوچى و بى معنایى, ارائه مى شود و در بخش پایانى به بررسى این راه حل ها و ارائه راه حلّ مورد نظر پرداخته خواهد شد.

 
1. والتر. تى. استیس, (در بى معنایى معنا هست), ترجمه اعظم پویا, نقدونظر, سال هشتم, شماره اوّل و دوم, بهار و تابستان 82, ص109.
2. همان.
3. همان, ص110ـ111.
4. همان, ص111.
5. همان, ص111ـ112.
6. همان, ص113.
7. همان.
8. همان, ص113ـ114.
9. همان, ص115.
10. همان, ص116.
11. همان, ص111.
12. جاثیه(45) آیه24.
13. همان, ص111ـ112.
14. همان, ص117.
15. همان, ص118ـ119.
16. همان, ص118ـ119.
17. همان, ص119.
18. همان.
19. همان, ص121ـ122.
20. والتر ترنس استیس, دین و نگرش نوین, ترجمه احمدرضا جلیلى, تهران, حکمت, 1377, ص397ـ404.
21. همان, ص420ـ 435.
22. نقدونظر, ص120.
23. دین و نگرش نوین, ص354.
24. نقدونظر, ص122.
25. قیامه(75) آیه5.
26. نقدونظر, ص122.
27. قیامه(75) آیه5.
28. انفال(8) آیه22.
29. اعراف(7) آیه179.
30. محمد بن یعقوب کلینى, الکافى, تعلیق على اکبر الغفارى, ج1, مکتبة الصدوق, تهران, 1381, ص74ـ 75. برگرفته از مقاله (برهان شرط بندى), حسن یوسفیان, نقدونظر, سال هشتم, شماره اوّل و دوم, 1382, ص360.
31. نقدونظر, ص123.
32. همان.
33. همان.
34. همان, ص119.