[1]. William, E. Hocking, The Meaning of God in Human Experience: A Philosophy Study of Religion (New Haven: Yale University Press,1912).
ویراست تجدیدنظر شدة این کتاب در سال 1924، در وایتفیس و از سوی انتشارات کسینجر به سال 2003 تجدید چاپ شد. هرچند هاکینگ فارغالتحصیل هاروارد است و بخش زیادی از کار تعلیمی خود را در آنجا بهانجام رسانده، اما پیش از ورود به دانشکدة فلسفه در هاروارد (در سال 1914) در ییل و مؤسسات دیگری نیز به تدریس پرداخت. (در این مقاله شمارة صفحاتی که به کتاب معنای خدا در تجربة بشری ارجاع شده در درون متن و در داخل پرانتز با عدد انگلیسی آمده است.)
[1]. دربارة چگونگی روابط میان هگل و شلایرماخر نک:
Terry Pinkard, Hegel: A Biography Cambridge Cambridge University Press, 2000.
[1]. ویلیام جیمز در نیو همپشیر (New Hampshire) در تاریخ 26 آگوست سال 1910 درگذشت و مراسم تشییع جنازة او به مدت 4 روز در هاروارد برپا بود.
[1]. هاکینگ اولین دانشجوی امریکایی بود که در شهر گوتینگن و در اواخر سال 1902، به شاگردی نزد ادموند هوسرل مشغول شد. البته، مشاوران هاکینگ در هاروارد از وی میخواستند که دست از شاگردی هوسرل، که در آن ایام فردی ناشناخته و نهچندان مهم بود، بردارد.
[1] .Edgar Sheffield Brightman, A Philosophy of Religion (New York: Prentice Hall, 1947), 416 n.
[1]. See Charles Hartshorne, Creativity in American philosophy (Albany: SUNY Press 1948).
[1]. Bruce Wilshire, The Primal Roots of American Philosophy (University Park: The Pennsylvania State University Press, 2000), p. 140.
[1]. رابرت فورمن (Robert K. C. Forman) ساختگرایی را اینگونه تعریف میکند: «ساختگرایی دیدگاهی است که میگوید «شاکلة مفهومی و زبانشناختی عارف، تعیینکننده، شکلدهنده و/یا سازندة تجارب عرفانی اوست». نک:
Mysticism, Mind, Consciousness, (Albany: SUNY Press, 1999),p. 1.
[1]. William P. Alston, Perceiving God (Ithaca: Cornell University Press, 1991), p. 16, fn. 5.
[1]. در اینجا مقصود از کلمة subjective ذهنی نیست، بلکه روانی است.
[1]. این نکته را خانم سوزان هریسون (Susan Harrison) در همایش وحی و حجیت، در قم، در تاریخ 15 فوریه 2004 در مقالهای با عنوان «وحی و تجربة شخصی» که در آن به بررسی کتاب زیر پرداخته بود، بیان داشت:
Avery Dulles, Models of Revelation (Maryknoll: Orbis Books, 1992).
[1]. این نکته و اشارههای ضمنی دیگر با عمق بیشتری توسط هاکینگ در منبع زیر آمده است:
The Meaning of God in Human Experience (New Haven:Yale University Press, 1912; reis- sued 1967 with a new preface by John E. Smith), Chap. XXII.
John E. Smith, Experience and God (New Yovk: Fordham University press,1995), p. 114.
[1]. در اینجا مقصود ازomnipotent الزاماً قادر نیست.
[1]. Clifford Geertz, Available Light (Princeton: Princeton University Press, 2000), p. 184, also 169;
همین نکته را چارلز تیلور در کتاب زیر بیان کرده است:
Charles Taylor, Varieties of Religion Today (Cambridge: Harvard University press, 2002), p. 24.