جهانشمولى عرفان اسلامى*

نوع مقاله : تخصصی

چکیده

این که کسانى اصرار مى‏ورزند که عرفان اسلامى از قید و بند (1) دین آزاد است تا اندازه‏اى بدین سبب است که تصور مى‏کنند که جهانشمولى آن در خطر است. اما هرچند با دلمشغولى اینان به این وجه تردیدناپذیر عرفان اسلامى احساس همدلى کنیم، نباید فراموش کرد که خاص بودن، کاملا با جهانشمولى سازگار است، و براى این‏که این حقیقت اجمالا درک شود، کافى است هنر مقدس را ملاحظه کنیم، که به صورت غیرقابل تفوقى هم خاص است و هم جهانشمول (2) . براى این‏که مثال را به موضوع بحث‏خودمان نزدیکتر کنیم، باید گفت که هنر اسلامى فى نفسه به خاطر تمایزش از هر هنر مقدس دیگرى، بى‏درنگ قابل تشخیص است: یکپارچگى هنر اسلامى، در زمان یا مکان قابل انکار نیست; این امر بسیار روشن است: خواه مسجد قرطبه را مشاهده کنیم و خواه مدرسه بزرگ سمرقند را، یا آرامگاه یکى از اولیاءالله را در مغرب یا ترکستان چین، به نظرمان مى‏رسد که گویا نور واحدى است که از همه این آثار هنرى مى‏تابد.

عنوان مقاله [English]

جهانشمولى عرفان اسلامى*

چکیده [English]

این که کسانى اصرار مى‏ورزند که عرفان اسلامى از قید و بند (1) دین آزاد است تا اندازه‏اى بدین سبب است که تصور مى‏کنند که جهانشمولى آن در خطر است. اما هرچند با دلمشغولى اینان به این وجه تردیدناپذیر عرفان اسلامى احساس همدلى کنیم، نباید فراموش کرد که خاص بودن، کاملا با جهانشمولى سازگار است، و براى این‏که این حقیقت اجمالا درک شود، کافى است هنر مقدس را ملاحظه کنیم، که به صورت غیرقابل تفوقى هم خاص است و هم جهانشمول (2) . براى این‏که مثال را به موضوع بحث‏خودمان نزدیکتر کنیم، باید گفت که هنر اسلامى فى نفسه به خاطر تمایزش از هر هنر مقدس دیگرى، بى‏درنگ قابل تشخیص است: یکپارچگى هنر اسلامى، در زمان یا مکان قابل انکار نیست; این امر بسیار روشن است: خواه مسجد قرطبه را مشاهده کنیم و خواه مدرسه بزرگ سمرقند را، یا آرامگاه یکى از اولیاءالله را در مغرب یا ترکستان چین، به نظرمان مى‏رسد که گویا نور واحدى است که از همه این آثار هنرى مى‏تابد.


.24-17.pp ,)1981 ,Books Mandala :London( ,?Sufism is What ,Martin ,Lings
1. به همین سبب در یک راه است، اما نه آن راهى که آنان مى‏پندارند.
2. این امر به وضوح از کتاب )1967 ,London ,Books Perennial( Methods ndPrinciples its :West and East in Art Sacred نوشته تیتوس بورکهارت معلوم مى‏شود، همچنان که ارتباط نزدیک هنر مقدس و عرفان نیز از همین کتاب معلوم مى‏شود.
.)1967 ,summer( Religion Comparative in Studies in Art Islamic in Values Perenial , Burckhardt Titus .3
4. این نکته از فریتیوف شوان وام گرفته شده است که استادانه اثبات کرده است که بین هنر مقدس و هنر دینى‏اى که مقدس نیست تفاوت این آزادى را براى خود قائل شده‏ام که این مطلب را از بافت مسیحى‏اش [به بافت اسلامى] منتقل کنم. متن اصلى چنین است: هنگامى که در مقابل یک کلیساى جامع گوتیک یا رومى مى‏ایستیم احساس مى‏کنیم که در مرکز جهانیم; [اما] هنگامى که در مقابل یک‏کلیساى رنسانسى یا باروک یا روکوکو مى‏ایستیم صرفا از بودن در اروپا آگاهیم
) ).84.p ,Religions of Unity Transcendent The
Hampi .5
Chartres .6
7. یعنى، بدون ترس از تحت تاثیر عامل بیگانه‏اى قرار گرفتن. زیرا به دلایل نظرى یا روشى دو دیدگاه معنوى مى‏توانند از بعضى لحاظها مانعة‏الجمع باشند و، در عین حال، به یک غایت‏برسند. اما هنر مقدس یک عامل کمکى است و معمولا وسیله اصلى متحقق شدن به حقایق معنوى نیست. بدین‏سان هر خطرى که از هنر مقدس یک سلسله سنتى غیر از سلسله سنتى خود شخص ناشى شود، به مراتب کمتر از خطرات موجود در عمل به آداب دین دیگر است. این نقض یکدستى معنوى مى‏تواند موجب ضربه‏اى بسیار قوى شود که چه بسا توازن روح را از میان ببرد.
8. ضمنا بى‏اثرى تفنن‏گرایى را هم آشکار مى‏کند، که متناظر است‏با یک خط پیچدار، که گاهى به سوى مرکز حرکت مى‏کند و گاهى از آن دور مى‏شود، شعاعهاى مختلف را بارها قطع مى‏کند، اما به نحو دائم به دنبال هیچ‏کدام نیست; در عین حال که مدعى دنباله‏روى ترکیب حاصل از همه آنهاست. خود فریبان مورد بحث، به قول عارف مسلمانى از قرن اخیر (شیخ درقاوى) صمانند انسانى‏اند که سعى مى‏کند با کندن زمین، کمى اینجا و کمى آنجا آب پیدا کند. چنین کسى از تشنگى خواهد مرد، حال آن‏که انسانى که یک جا را عمیق حفر مى‏کند، و به پروردگار اعتماد و اتکا دارد، آب را خواهد یافت، خواهد نوشید و به دیگران نیز خواهد داد تا بنوشند
) .)29.p ,1969 ,London ,Books Perennial ,Master Sufi a of Letters
9. رمز بنا به تعریف ناقص است; از این حیث که هرگز نمى‏تواند همه وجوه مثال اعلایش را شامل شود. آنچه در این مثال از رمز بیرون مى‏ماند این حقیقت است که مرکز مطلق به صورت نامتناهى بزرگتر از محیط است. بنابراین این امر در پس پشت اذهان ما باید با دایره دیگرى تکمیل شود که مرکزش نماینده این جهان و محیطش نمایانگر ذات نامتناهى محیط بر همه است.
10. قرآن کریم، سوره بقره، آیه‏285.
11. قرآن از خدا نه تنها به صیغه اول شخص (هم مفرد و هم جمع)، بلکه به صیغه سوم شخص هم سخن مى‏گوید، و گاهى مانند اینجا در دو جمله متوالى از یکى به دیگرى منتقل مى‏شود.
12. قرآن کریم، سوره مائده، آیه‏48.
13. قرآن کریم، سوره بقره، آیه‏143.