افراط و تفریط در جامعه مدنى؛ مطالعه موردى ایران

نوع مقاله : تخصصی

نویسنده

چکیده

چکیده
در آستانه قرن بیست و یکم، جامعه ما نیز همانند سایر جوامع، خواسته یا ناخواسته، به بستر آزمونى همه جانبه به سوى تحولى عمومى در اندیشه و عمل، و در نگرش و روش تبدیل گردیده است.خواه این روند را فرآیندى طبیعى و مطلوب تلقى کنیم و یا آن را امرى غیر منتظره و ناپسند بدانیم،در هر حال بصورت واقعیتى انکار ناپذیر جلوه گر شده است. ابعادى از این تحول به همراه عنوان گذار به جامعه مدنى، حوزه‏هاى مختلف فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصاد، حقوق و اجتماع و حتى استنباطات دینى مرتبط به آنها را نیز پوشش داده است. در کشور ما نیز (بویژه پس از انتخابات دوم خرداد 76) پرتوهایى از تحولات یاد شده گسترانیده شد. به عقیده ما با وجود این که مى‏توان از امواج مذکور در راستاى تکامل عمومى جامعه، بهره‏بردارى مناسبى به عمل آورد، اتخاذ مواضع حاد در این مورد دشوارى‏هایى به همراه داشته است. مقاله حاضر در صدد است تا ضمن ارزیابى مواضع یاد شده، کارآمد بودن نوعى همگرایى اصولى، به دور از افراط و تفریط، را درقالب چهار بخش تاکید نماید.

عنوان مقاله [English]

افراط و تفریط در جامعه مدنى؛ مطالعه موردى ایران

نویسنده [English]

  • Ydaollah Dadgar
پى‏نوشتها:
1. کلام حضرت در این مورد چنین است: ولاتکن عبد غیرک و قد جعلک‏الله حرا (نهج‏البلاغه، صبحى‏الصالح، کتاب شماره‏31،قسمت‏87، ص‏401).
2.البته تعبیر صریح پیامبر چنین است که: «اختلاف امتى رحمة‏» اما متخصصان و مفسران دینى عقیده دارند، منظور از امت در کلام فوق،توده مردم نبوده، بلکه اندیشمندان و صاحب نظران جامعه است.
3. بر اساس این دیدگاه که انسان «جایزالخطا» است، اندیشه‏ها و نظریات آن نیز مى‏تواند با درجاتى از اشتباه و خطا همراه باشد. لذا باید تلاش شود کم خطاترین برداشتها پیش بروند و این نیاز به تبادل نظر جدى دارد. ضمنا در تایید جایزالخطا بودن انسان روایت مشهورى نیز به این شکل وارد شده که: «الانسان خطا».
4. یک تفسیر از این روایت چنین است: «واضربوا بعض‏الراى ببعض لیتولد منه‏الصواب‏».(براى ملاحظه تفاسیر دیگر روایت مذکور به مجموعه الحیاة از برادران حکیمى مراجعه شود).
5. اصولا چپها مدافع دخالت‏بیشتر دولت (و کوتاه‏شدن دست‏بخش خصوصى)، طرفدار عدالت اجتماعى و ملى کردن صنایع مادر، منتقد وضع موجود و مدافع ایجاد تحول و حتى در مواردى مشوق راه اندازى تظاهرات علیه وضع موجود و مواضعى این چنین هستند. در مقابل، جناح راست طرفدار دخالت‏بیشتر بازار (آزادسازى مالکیتها و کوتاه شدن دست دولت)، طرفدار کارایى (حتى با وجود تضعیف عدالت اجتماعى)، مدافع خصوصى کردن صنایع ملى و طرفدار وضع موجود و مخالف هر نوع تحرک و اصلاح جدى هستند. اگر این امور را در مورد جناحهاى سیاسى ایران آزمون کنیم با یک سرى بى‏قاعدگى و سردرگمى مواجه خواهیم شد. به عنوان نمونه، اگر پایگاه ایدئولوژیک و کارکرد «کارگزاران‏» را از یک جناح، و گروههاى فشار را از جناح دیگر مورد مطالعه قرار دهید با مواردى از این بى‏قاعدگیها مواجه خواهید شد. کارگزاران که طرفدار جامعه مدنى و تحولات دوم خرداد هستند، در عین حال، طرفدار حاکمیت‏بخش خصوصى و عناصر دیگرى از مواضع راست گرایى‏اند. اما گروههاى فشار که از پایگاه اجتماعى جناح محافظه کار دفاع مى‏کنند، در عین حال دست‏به حرکات خشونت طلبى مى‏زنند که با تفکر محافظه‏کارى ناسازگار است.
6. در پیشنهادهاى رئیس وقت‏سازمان برنامه و بودجه براى برنامه دوم توسعه در ایران، حتى تحویل تشکیلات آموزش عالى و آموزش و پرورش به بخش خصوصى طراحى شده بود، اما مخالفتهاى برخى صاحب نظران و بعضى از مسئولان باعث مسکوت ماندن آن گردید.
7. کامپیوترى شدن افراطى بسیارى از کشورهاى جهان سوم در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 باعث‏خروج بخشى از سرمایه ملى، کاهش ذخیره ارزى دولتها و افزایش نرخ بیکارى در آنها گردید.
8. در صورتى که هزینه تشریفات سیاسى را در برخى از این کشورها نسبت‏به تولید ناخالص ملى آنها با همان هزینه در یک کشور پیشرفته مقایسه کنیم،به نتایج معنى‏دارى خواهیم رسید. یا در صورتى که تجربه خصوصى سازى را در کشورهاى پیشرفته‏اى چون انگلستان، فرانسه و آلمان با ایران مقایسه کنیم با نتایج ویژه‏اى مواجه مى‏شویم. براى اطلاع بیشتر از این نتایج مراجع شود به:
- Dennis swann, The retreat of the state harvester 1988.
- گروه پژوهشى سازمان ملل، خصوصى سازى و قوانین آن در ایران، ترجمه رضا پاکدامن، انتشارات مجمع علمى و فرهنگى مجد،1374 .
9. اصولا بر تفکر لائیک فلسفه نفى وجود خدا و نفى عقیده دینى حاکم است، اما در مورد تفکر سکولار لزوما چنین نیست، بلکه عمدتا امور غیر دینى مورد بررسى است و این فکر مى‏تواند به همراه ابعادى از دین نیزموجود باشد. به عبارت دیگر، سکولاریزه شدن نوعى روند استقلال یافتن واحدهاى «عقل بنیاد» از واحدهاى «دین بنیاد» است. البته وقتى که بحث از سکولاریسم مى‏شود، موضوع قدرى تفاوت پیدا مى‏کند. چون سکولاریسم نوعى ایدئولوژى است که صدق تجربیات دینى را زیر سؤال مى‏برد.
10. پروفسور مک‏لاپ، صاحب نظر در روش شناسى علوم اجتماعى، در مورد علل عدم توافق اندیشمندان این علوم تحقیق جالب توجهى دارد. هر چند وى براختلاف نظر در میان اقتصاددانان تاکید دارد، اما موضوع را به دانشمندان سایر علوم اجتماعى و حتى علوم طبیعى نیز قابل گسترش مى‏داند. مقاله مذکور توسط نگارنده به فارسى برگردانده شده است (مراجعه شود به فصلنامه حوزه و دانشگاه، زمستان‏1376، شماره 13) .
11. در متن یکى از روایات آمده است که «لاترى‏الجاهل الا مفرطا او مفرطا». حضرت على(ع) در جایى مى‏گوید: دو دسته از انسانها که در حق من افراط و تفریط مى‏کنند هلاک خواهند شد ;عده‏اى که بیش از حد مرا بزرگ مى‏کنند و عده‏اى که بیش از حد در حق من بى‏انصافى مى‏کنند. (نهج‏البلاغه، صبحى‏الصالح ص‏558).
12. مى‏توان مراجعه کرد به «شهید اول، اللمعة الدمشقیه، مکتب الاعلام، کتاب‏الودیعه، ص‏154 و خطیب شربینى، المغنى المحتاج، دار الاحیاء، بیروت،1958، ج‏3، ص‏87».
13. به عقیده ما از آیه شریفه «لانفرق بین احد من رسله‏» مى‏توان دریافت که دعواى نامتناسب و ایدئولوژیک بین پیامبران نیست،ولى در عین حال، آنها عقاید و اندیشه‏هاى متفاوتى داشته‏اند (سوره بقره،آ یه 285).
14. مراجعه شود به صحیفه نور، ج‏20، صص‏70و103.
15. منظور از ایدئولوژیک بودن در اینجا، جهت گیریها و تحرکات عاشقانه و در عین حال غیر آگاهانه مى‏باشد. یعنى افرادى ممکن است‏خود را براى امرى فدا کنند که درک اصولى از آن ندارند. توجه باید کرد که فدا شدن آگاهانه براى اهداف و آرمانها خود نوعى ارزش است و ما آن‏را ایدئولوژیک نمى‏نامیم. البته برخى از محققان تعریف خاصى از ایدئولوژى دارند و آن‏را مجموعه عقاید و ارزشها و تصورات آرمانى افراد و گروهها مى‏دانند. تعریف مورد نظر ما این نمى‏باشد (براى توضیح بیشتر مى‏توان مراجعه کرد به یدالله دادگر، ایدئولوژى و روش در علم اقتصاد، نشریه نامه مفید، شماره 1).
16. قرآن تصریح مى‏کند که: وکذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء على‏الناس و یکون‏الرسول علیکم شهیدا (سوره بقره آیه 242).
17. سوره کهف، آیه 104.
18. علاوه بر اینها برخى پیش فرضهاى ضمنى در زیر ساخت این مقاله وجود دارد. از جمله این‏که مخاطبان اندیشمندان و صاحبان فکر دینى هستند و روحیه علمى دارند.پس در نظر آنها هر پدیده‏اى که معارض با دین نباشد (هر چند غیر آن باشد) ولى داراى منافعى جهت پیشرفت‏برخى پرتوهاى آن باشد، پذیرفته مى‏شود و آنها بطور کلى جزمى نگر نمى‏باشند. ثانیا، مقاله یک بحث واقعى درون جامعه را دنبال مى‏کند و وارد وادى مدینه فاضله نمى‏شود. و سرانجام (و بخصوص پس از حرکت دوم خرداد76)، باید همه جناح‏ها توجه کنند که بسیارى از اندیشمندان و گروههاى دینى و روشنفکرى محافل عمده جهان، نظاره گر حرکات جامعه ایران هستند.
19. براى سهولت در مطالعه، سالهاى پس از انقلاب را به سه دوره تقسیم مى‏کنیم: دوره اول، دوره انقلاب و جنگ است، که ده ساله 1357 تا 1367 را در بر مى‏گیرد. دوره دوم، هشت‏ساله پس از قبول قطعنامه را در بر مى‏گیرد که بحثهاى بازسازى و خصوصى سازى اقتصادى مطرح شد. و سرانجام دوره سوم از ابتداى انتخابات دوم خرداد76 آغاز مى‏گردد و هنوز ادامه دارد.
20. وزارت ارشاد، مجموعه مقالات سمینار جامعه مدنى را در زمستان‏76 چاپ کرده است که مى‏تواند جهت آگاهى از دیدگاههاى مختلف مورد استفاده واقع شود.
21. به عنوان نمونه به روزنامه رسالت 21/3/78 مراجعه شود.
22. مراجع شود به مقاله‏اى تحت عنوان «نمودهاى جامعه مدنى در سیره اسلامى، روزنامه همشهرى، 21/12/1376.
23. به روزنامه صبح امروز 29/3/78 مراجعه شود.
24. سخنرانى یکى از مسئولان نظامى (روزنامه سلام 12/4/1378).
25. به سخنان رئیس جمهور محترم جناب آقاى خاتمى در این مورد مراجعه شود. البته ایشان ضمن بیان عبارت ترکیبى «جامعه مدنى اسلامى‏»، تاکید مى‏کنند که «جامعه مدنى غرب‏» با جامعه مدنى اسلامى اختلاف ماهوى دارد. بدیهى است این بیان مجال تامل و دقت‏بیشترى دارد.
26. سخنان آقاى صادق لاریجانى در سمینار جامعه مدنى، به عنوان نمونه‏اى از این تفکر قابل رجوع است (مجموعه مقالات سمینار جامعه مدنى، منبع ذکر شده).
27. موارد افراط و تفریط یاد شده صرفا به عنوان نمونه ذکر شده است و موارد حاد بیش از این است. برخى از مواضع آن‏قدر افراطى‏اند که مرزهاى منطق عمومى‏و اخلاق را نیز مراعات نکرده‏اند، به طورى که در مقاله علمى قابل ذکر نمى‏باشند.
28. در نتیجه مى‏توان ریشه جامعه مدنى ) (Civil Society) را به عبارت رومى Societas Civilis و یا عبارت یونانى Koinonia Politike مرتبط دانست.
29. در این زمینه، ر. ک: افلاطون، جمهور،ترجمه فواد روحانى، انتشارات علمى فرهنگى، 1376.
30. رجوع شود به: ارسطو، سیاست، ترجمه دکتر حمید عنایت، انتشارات جیبى، 1358.
31. مراجع شود به:
G. W. F Hegel, philosophy of rights trans lated by T, W knox oxford 1958
32. به عبارت دیگر، کارکرد مالکیت‏خصوصى و چارچوب روابط بازار،تصور و دیدگاه مارکس را از جامعه مدنى مى‏ساخت.
33. آلکسى دو توکویل با طرح نوعى توزیع قدرت، خودگردانى جامعه و مشارکت مردم در حکومت مى‏تواند یکى از ترویج دهندگان جامعه مدنى تلقى شود (براى اطلاع بیشتر مى‏توان رجوع کرد به: لرى سیدنتاپ،توکویل، ترجمه حسن کامشاد، نشر طرح نو، 1374.
34. آنها که هر دولتى را مشروع مى‏دانند، در واقع به انسان بدبین هستند و از این رو، خواهان وجود قطعى دولت و قانون براى کنترل وى هستند. در مقابل، آنها که هیچ دولتى را مشروع نمى‏دانند (آنارشیست‏ها) دید خوش بینانه‏اى نسبت‏به انسان دارند و آن‏قدر او را شریف مى‏دانند که نیازى به «آقابالاسر» ندارد (براى اطلاع بیشتر مراجعه شود به: یداله دادگر، مالیه عمومى و اقتصاد دولت، انتشارات بشیر علم وادب، 1378، ص‏32).
35. تکثرگرایى، گاهى تمام عیار است; به این صورت که در تمامى ابواب حیات بشر (اندیشه و عمل) جارى مى گردد. اما زمانى تکثرگرایى محدود است و در قالب و در اطراف یک سلسله اصول مطرح مى‏باشد.
36. هگل بر قانونمندى جامعه مدنى توجه دارد; مارکوزه انتقادپذیرى آن‏را مفید مى‏داند و راسل بر وجدان و قانون تاکید دارد.
37. مبارزات مشروطیت از سال 1323 هجرى قمرى (1284شمسى) آغاز شد و در ذى‏القعده 1324ق (1285ش)، قانون اساسى آن به امضاى مظفرالدین شاه و ولیعهد وى محمدعلى میرزا رسید. ده روز پس از امضاى یاد شده، مظفرالدین شاه از دنیا رفت. پس از آن عده‏اى از علما خواهان مشروطه مشروعه شدند، اما عده دیگر تمایل داشتند مشروطه از مشروعه جدا شود. این امر اختلافات را بیشتر کرد. خلاصه در آستانه سال 1327 هجرى قمرى (1288هجرى شمسى) با سقوط محمدعلى شاه، قیام مردم به نتایجى دست‏یافت.
38. مراجعه شود به تطابق اندیشه امام خمینى و جامعه مدنى، مجموعه مقالات منتشر شده توسط وزارت ارشاد،1376.
39. نظریه‏سیاسى و اقتصادى مربوط به موفقیت موضع میانه را مى‏توان در نوشته‏هاى «داونز» و «هاتلینگ‏» ملاحظه کنید (مراجعه شود به یداله دادگر، مالیه عمومى و اقتصاد دولت، انتشارات بشیر علم و ادب، 1378).
40. البته از افرادى چون رنه گنون فرانسوى (1951-1886) و فریتیوف شووان، به عنوان بنیانگذار و ادامه دهندگان اصلى این مکتب نام برده مى‏شود.
41. در اقتصاد و برخى از علوم اجتماعى معمولا از عقلانیت در قالب چند سطح استفاده مى‏شود. یکى از مهم‏ترین آنها عقلانیت ابزارى نام دارد و منظور از آن انتخاب مناسب‏ترین ابزار براى حصول به هدف است (پس تلاش براى کسب بیشترین سود، کمترین هزینه، بالاترین لذت و برخوردارى از کالاهاى مصرفى نمادهایى از عقلانیت ابزارى هستند).
42. براى اطلاع بیشتر از تفکر پست مدرنیسم، نقد اندیشه‏هاى مربوط مراجعه کنید به:
a) J. Habermas, modernity versus postmodernity,new german, 1981.
b) F. Jameson, postmodernism, or the cultural logic of late capitalism, london, 1991.
c) C. Young, The rising tide of cultural pluralism, madison, 1993.
43. مراجعه شود به: مرتضى مطهرى، پیرامون انقلاب اسلامى، انتشارات صدرا، ص‏43.
44. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 16،ص 311.
45. چاپ عکس‏هاى خاص و یا پیام فرح‏دیبا توسط برخى مطبوعات براساس چه توجیه عقلى، عرفى و یا دینى صورت مى‏گیرد؟
46. تحلیلى از فهمى هویدى عنصر فعال مطبوعاتى منطقه مى‏باشد(مراجعه شود به نشریه «المجله‏»، 14مارس 1999، شماره‏996).
47. در برنامه دوم توسعه، خصوصى سازى یاد شده پیشنهاد گردیده بود. اما به خاطر مخالفتهاى شدید صاحب‏نظران و دلسوزان اسلام و انقلاب تصویب نگردید (به متن اولیه برنامه دوم توسعه مراجعه شود).
48. این افراط و تفریط، بویژه در ارتباط دین و سیاست غلیظتر است; گاهى عدم جدایى دین و سیاست را انحراف دینى مى‏دانیم و زمانى وحدت آن دو را پدیده‏اى ساخته‏اى تلقى مى‏کنیم. به نظر ما مى‏توان راه وسطى را در این مورد نیز توصیه نمود که در بحث پایانى اشاره مى‏شود.
49. به عنوان نمونه، روزنامه جمهورى اسلامى نرمش نشان دادن رئیس مجلس در برابر مصر را موضع لیبرالى مى‏داند. و دلیل خود را همکارى رژیم مصر با شاه و دشمنى شاه با مصدق مى‏داند. همان روزنامه در چند هفته قبل، مصدق را خائن به ملت معرفى مى‏کند.
50. برخى از نویسندگان پیامبر و امامان را حامیان تساهل و تسامح و مشوقان جامعه مدنى تلقى مى‏نمایند و نمونه‏هایى از برخورد آنان را براى توجیه این عقیده ذکر مى‏کنند.
51. همان طور که اشاره شد در متافیزیک آقاى هابز، انسانها گرگ یکدیگر هستند و لذا براى رام کردن آنها قوانین مستحکم و دولت قوى ضرورى است.
52. مراجعه کنید به:
A. Arato andT. Cohen, civil society, anddemocratic theory, cambridge 1992.
53. فرانسیس فوکویاما، فیلسوف و اندیشمند سیاسى اقتصادى آمریکایى است که نظریه جنجالى پایان تاریخ را مطرح ساخته است. بر مبناى این نظریه وى عقیده دارد که آدمیان در قلمرو سیاست چیزى بهتر از دموکراسى لیبرال ابداع نخواهند کرد و همین طور در چارچوب‏هاى اقتصادى آلترناتیوى بهتر از سرمایه‏دارى به وجود نخواهند آورد.
54. فوکویاما تصریح مى کند که در دموکراسى، چون حوزه قدرت دولت محدود است، براى کارآمد بودن آن بایستى نوعى سازمان دهى اجتماعى [قوى] برقرار باشد. به عقیده ما این امر خود یکى از دشوارى‏هاى جامعه مدنى خواهد بود.
55. مراجعه شود به: آیزیا برلین، چهار مقاله درباره آزادى، ترجمه محمدعلى موحد، انتشارات خوارزمى، تهران،1368.
56.
57. وى سپس به مواردى از شکست کارکرد بازار در کشورهاى در حال توسعه و جهان سوم اشاره مى‏کند (این مطالب را وى در مصاحبه با یک خبرنگار لهستانى بیان کرده و در شماره ژانویه سال 1996 نشریه «گازتا و یبورجا» چاپ ورشو منتشر گردیده است).
58. متفکر مشهور، ابن ابى‏الحدید، در مورد موقعیت این دو نفر اشاره مى‏کند که «کان الاشعث من المنافقین فى خلافة على علیه‏السلام کما کان عبدالله بن ابى فى اصحاب الرسول و کل واحد منهما راس‏النفاق فى زمانه (مراجعه شود به: ابن ابى‏الحدید، شرح نهج‏البلاغه، دارالاحیاء، قاهره 1959، ج‏1، ص‏297).
59. به مجموعه صحیفه نور، بویژه جلد18 به بعد مراجعه گردد. البته این که آیا به نظرات امام در جامعه اسلامى توجه شده و یا خیر، بحث دیگرى است و به کارکردها بر مى‏گردد.
60. متاسفانه جناحهاى کشور ما در موارد زیادى بحثهاى بسیار کلیدى وتخصصى را بدون بررسى قبلى وارد صحنه‏هاى عمومى مى‏نمایند. این امر عملا جهت‏بهره برداریهاى سیاسى به نظر مى‏رسد.
61. به قول یکى ازمتفکران مسیحى، باید آزادى را از قید آزاد بودن آزاد ساخت. زیرا آزادى خود چارچوب و قاعده دارد.
62. ماکیاولى دین را ضرورى‏ترین پایه تمدن مى‏داند و بدترین نشانه سقوط یک جامعه را حرمت‏شکنى نسبت‏به دین و شعایر دینى تلقى مى‏کند و درجایى تصریح مى‏کند در جایى که دین باشد، مى‏توان یک لشکر منظم فراهم آورد،اما حفظ یک ارتش بى دین بسیار سخت است.