اشتن یک تجربه (داشتن یک تجربه) به معنایى مرتبط با دین, عبارت از آن است که شخص در حالتى آگاهانه که دست کم تا حدى قادر به توصیف آن است, قرار گرفته باشد. (داشتن یک تجربه دینى) به معناى دارا بودن حالتى آگاهانه است که در ظرف یک دین یا نظام مفهومى دینى, به لحاظ نجات بخشى اساسى است. دین یک دین یا نظام مفهومى دینى دو مؤلفه اساسى, یعنى تشخیص (درد) و درمان دارد. مؤلفه تشخیص (درد) مى گوید هر بشرى را علت [= بیمارى] غیرجسمانى اساسى اى چونان عمیق هست که اگر مداوا نشود, نیروى بالقوه وى به عرصه فعلیت در نمى آید و فطرت وى به نحو فلج کننده اى معیوب مى شود. اینجاست که درمانى براى آن ارائه مى شود. از منظر یک سنت دینى مشخص, داشتن یک تجربه, تنها و تنها در صورتى از لحاظ نجات بخشى اساسى است که واجد بودن آن تجربه (طبق درمان پیشنهادى آن دینِ), مؤلفه اى ضرورى در مداواى بیمارى آن شخص (بنابر تشخیصى که آن سنت داده است) باشد.
* مقاله حاضر ترجمه اى است از مقاله (Religious experience) به قلم کیث یندل که در اثرى با مشخصات زیر آمده است: A Companion to Philosophy of Religion, Edited by Philip L. Quinn and Charles Taliaferro این مقاله توسط احمدرضا جلیلى با متن اصلى مقابله شده است.
1. the Loch Ness monster
[ Loch Ness دریاچه اى است در اسکاتلند, که در دسامبر 1933 روزنامه ها اخبارى منتشر کردند راجع به غولى که به طول 12تا15متر در این دریاچه مشاهده شده بود.] * حقیقة الحقایق تعبیرى مناسب تر به نظر مى رسد.
2. cognitive 3. indescribability 4. ineffability 5. describability 6. effability 7. cross - cultural 8. contaminated 9. epistemological contamination 10. morals 11. content 12. Boston Celtics 13. prima facie evidence 14. structure 15. subject / content 16. subject / consciousness / object 17. object claims 18. mind - body materialist 19. a robust theism 20. mode 21. state 22. substance 23. an aspect claim 24. non - inferential 25. well - established 26. enlightenment experience 27. Nirvana 28. kevala 29. moksha 30. Advaita Vedanta Hinduism 31. cessation 32. the abiding self 33. quality -less Brahman 34. numinous 35. dependence 36. nature mysticism 37. evidential force 38. status 39. abnormal psychology 40. fideism 41. purely pragmatic practitioners 42. a principle of experiential evidence 43. good evidence 44. positive direct evidential potential