اخلاق و فرا اخلاق

Document Type : Professional

Author


پى‏نوشتها:
1. توضیحى پیرامون واژه :[ETHICS ]
واژه ethics ،همچنان که در مقاله نیز بدانها اشارت رفته است، داراى معانى و اطلاقهاى گوناگون مى‏باشد که عبارتند از:
الف) به معناى نوعى تحقیق تجربى، توصیفى، تاریخى یا علمى به کار مى‏رود، که از این لحاظ، شبیه انسان‏شناسى، تاریخ، روان‏شناسى و جامعه‏شناسى است; در اینجا هدف این است که پدیده اخلاق، توصیف یا تبیین شود یا نظریه‏اى درباره طبیعت‏بشرى به دست آید که دربردارنده مسائل اخلاقى باشد. ب) به معناى تفکر هنجارى به کار مى‏رود که مفاهیمى نظیر درستى و نادرستى و باید و نباید را دربر مى‏گیرد.
ج) به معناى نوعى تفکر تحلیلى، انتقادى یا فرااخلاقى نیز به کار مى‏رود که مشتمل بر تحقیقات تجربى یا تاریخى نیست. همچنین دفاع از هیچ حکم هنجارى یا ارزشى‏اى را نیز به عهده نمى‏گیرد، بلکه به سؤالات منطقى، معرفت‏شناختى یا معناشناختى مى‏پردازد; سؤالاتى مانند: معناى تعابیرى نظیر «درست‏» یا «خوب‏» در اخلاق چیست؟ ماهیت اخلاق چیست؟ چگونه مى‏توان احکام ارزشى و اخلاقى را اثبات یا توجیه نمود؟ تفاوت اخلاقى و غیراخلاقى چیست؟
د) به معناى اصول اخلاقى بالفعل در محدوده خود نظام اخلاقى، استفاده مى‏شود. همان طور که در اطلاق سوم ethics در مقاله فوق، توضیح داده شده است.
ه) گاهى نیز واژه ethics را به کار مى‏بریم تا به چیزى هم عرض هنر، علم، حقوق یا دین، اما متفاوت از آنها، اشاره کنیم.
(معانى مذکور غیر از معناى «د» از کتاب فلسفه اخلاق «فرانکنا» ترجمه آقاى هادى صادقى، با اندکى تصرف، برگرفته شده است.)
،بهتر آن دیدیم که هرجا واژه ethics به تنهایى مورد استعمال واقع شده است، خود واژه را بدون ترجمه، ذکر نماییم تا در اثر ترجمه‏هاى مختلف از این واژه در متن حاضر، به تناسب و همگونى متن، خدشه‏اى وارد نیاید.
در مواردى نیز که واژه ethics به صورت ترکیب وصفى ethical ] »یا اضافى ethics of ] »به کار رفته است، با توجه به کثرت این موارد و براى جلوگیرى از ایجاد پراکندگى در ترجمه این ترکیبها، «اخلاقى‏» یا «اخلاق‏» را در برابر آن نهاده‏ایم.
(این مقاله توسط استاد مصطفى ملکیان مقابله شده است.)
2. meta-ethics
3. Super-Principle
4 . مبانى فلسفه اخلاق.