عقل‌گرایى

Document Type : Professional

Author

Abstract

نویسنده در این مقاله با بررسى واژه عقلگرایى، آن‏رادر عرصه‏هاى مختلف، نظیر عصر روشنگرى،کلام و تجربه‏گروى بررسى کرده‏است.
براى اینکه خواننده بصیرت بیشترى نسبت‏به جهان‏بینى عقلگرایى پیدا کند از مباحثى نظیر تصورات فطرى، اصول فکرى، جدال با تجربه‏گروى، معرفت و معرفت‏شناسى دکارت، سنت دکارتى، علم و روش علمى و وجوهر و علیت‏بحث‏شده است.
از ریشه لاتینى Ratio ، به معناى عقل، براى اشاره به‏جهان‏بینیها و نهضتهاى فکرى گوناگون به‏کار رفته است که مهمترین آنها، جهان‏بینى یا برنامه فلسفى‏اى است که بر توانایى عقل پیشینى براى دریافت‏حقایق اساسى عالم تاکید دارد و از این رو مایل است‏به علوم طبیعى همچون مشغله‏اى اساسا پیشین بنگرد. هرچند فلسفه‏هایى که در این عنوان عام مى‏گنجند در دوره‏هاى گوناگون به منصه ظهور رسیده‏اند، اما روح عقلگرایى به این‏معنا به طور اخص یادآور فلاسفه معینى‏ازقرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم‏است که‏مهمترین آنان دکارت، اسپینوزا، ولایب‏نیترند. این نوع عقلگرایى موضوع‏مورد بحث این مقاله است. با وجوداین‏دوکاربرد دیگر این اصطلاح را باید بازشناخت.

1. دایرة‏المعارف فلسفه، ویراسته پل‏ادواردز، جلد7، ص 7569.
2. جوم دانز اسکوتس (130812/65; فیلسوف و متکلم فرانسیسکنى اسکاتلندى است که فلسفه‏اش به Scotism معروف شده است. وى از اندیشه‏هاى دینى توماس آکونیاس انتقاد کرد و مقبول بسیارى از متکلمان کاتولیک قرارگرفت و تا قرن هجدهم میلادى نیز شایع بود. (برگرفته از موسوعة المورد، ج‏4و9).
3. منظور کتاب اخلاق است که به قلم آقاى محسن جهانگیرى به فارسى ترجمه شده و مرکز نشر دانشگاهى به چاپ رسانده است.