تحریرى از سخنرانى ایراد شده در انجمن حکمت و فلسفه، تهران 1372 نویسنده در آغاز مقاله منظور از دو واژه متون دینى و هرمنوتیک را روشن کرده و به ضرورت طرح مساله اشاره کرده است. سپس چگونگى پیدایش روشهاى تفسیرى در عالم مسیحیت مورد بررسى قرار گرفته و از میان روشهاى تفسیرى گذشته به استفاده از تمثیل و رمز اشارت رفته است. در ادامه مقاله روشهاى نقد تاریخى متون دینى و جهانبینى آن مورد کاوش قرار گرفته و به مسائل ناشى از کاربرد این شیوه پرداخته شده است. در بخش بعدى مقاله، چهار مساله مطرح شده در تفسیر متون دینى به طور اختصار بررسى گردیده است. در پایان به برخى از نظریههاى مربوط به انتظار از متون دینى و مسائل مربوط به آن اشاره شده است. منظور از هرمنوتیک در این بحث، تئورى و تعلیمات تفسیر متون است. از متون دینى هم فقط متون دینى وحیانى در این بحث مورد توجه است. مقصود از وحى هم سخن گفتن خدا با انسان است که در یهودیت و مسیحیت و اسلام پذیرفته شده است. فهم یک متن غیر ازمعناى آن است. هر معنایى باید فهمیده شود. تفسیر یک متن نیز هنگامى ضرورت پیدا مىکند که ابهامى وجود داشته باشد. همواره پس از ظهور یک ابهام متوجه مىشویم که نمىتوانیم با معناى متن مورد نظر رابطه برقرار کنیم و در این وضع است که نیازمند تفسیر آن مىشویم تا این رابطه برقرار شود. ابهام هم معمولا زمانى به وجود مىآید که افق فهم معاصران آن متن از جهان و انسان با افق فهم مفسران آن متفاوت باشد. ما معمولا در فهم متونى به تفسیر نیاز پیدا مىکنیم که نه با اعیان و اشیا، بلکه با تجربههاى انسانى، با چگونه بودن و چگونه زیستن انسان و امکانات مختلف این زیستن در ارتباطند.