نویسنده با بررسی معانی لغوی و اصطلاحی عقل،به تفاوت عقل اصطلاحی و عقل به کار رفته در قرآن و سنت از ناحیه وجودشناختی و معرفتشناختی پرداخته است. در بخشی از مقاله با طرح صورتهای مختلف تعارض عقل و وحی به مباحثی بدین قرار اشاره رفته است: ارتباط روح و عقل، زمان بهرهمندی از عقل و کمال آن، درجات عقل، حجیت عقل، ارتباط اراده و عقل، محدوده داوری عقل و دین، تعارض عقل فطری با نقل قطعی، تعارض عقل اصطلاحی با نقل قطعی. اغلب مباحث طرح شده در شماره دوم مجله نقدونظر درباره عقل و دفاع عقلانی از دین و ارتباط عقل و وحی بود. روشن ساختن معنای عقل و مشخص کردن حدود آن، از مهمترین و اولیترین بحثهاست و حل منطقی و درستبسیاری از منازعات اعتقادی در گرو ارائه تصویر روشنی از آن است. از این رو انتخاب مساله عقل در شمارههای نخستین مجلهای که سمت و سوی آن در حوزه مباحث اعتقادی و کلامی است، کاری استشایسته و بجا. چنانکه در سرتاسر اظهارات و نوشتههای مندرج در مجله دیده میشود، نویسندگان در ضمن بحث معانی متفاوتی را از عقل مراد میکنند و گاهی نیز خود بر این اختلاف معانی تصریح میکنند. از جمله این معانی میتوان از این موارد نام برد: «مجموعه علوم و معارف بشری»، «عقلی که نه محدود به روشهای علوم طبیعی و نظری است و نه در بند قوانین منطق و مابعدالطبیعه ارسطویی»، «عقل ظاهربین و جزوی»، «عقل الهی و کلی»، «قوهای که همه یا تقریبا همه انسانها از آن بهرهمندند و احکامش مورد قبول عمومی و همگانی است» و بالاخره «قوهای که مسائل دنیوی را حل میکند.» (1) یکی از استادان محترم ضمن بیان این مطلب که عقل افلاطون و ارسطو، عقل متکلمان، عقل فارابی و ابنسینا و دکارت و... با هم فرق میکنند، بحق اظهار فرمودهاند. «همه کسانی که دم از عقل و منطق میزنند، صورتی از عقل را، هرچند به ابهام و اجمال، در نظر دارند. البته آن عقل را عقل مطلق یا عقل اصلی و اصیل میدانند و اصلا درباب عقل بحث نمیکنند و چه خوب بود بحث میکردند». (2)