این مقاله به قصد توضیح شناختخداوند ازطریق آیههای او و تحلیل ماهیت این نوعشناخت نگاشته شده است. نویسنده بابررسی چهار تفسیر برای شناخت آیهای(علمی، فلسفی، تعبیر دینی، تذکر) نتیجه میگیرد که دو تفسیر شناخت آیهای را در قالب استدلال گنجانده و دو تفسیر دیگر ماهیتشناخت آیهای را غیراستدلالی میداند. نویسنده در پایان مقاله سه تفسیر از شناخت آیهای را قابل جمع میداند و تعدد این تفسیرها را برحسب تنوع ساحتهای وجودی خود انسان موجه و تفسیر جان هیک از شناخت آیهای (تعبیر دینی) را نادرست میداند. قرآن کریم در آیات فراوانی آدمی را به توجه به خلقت آسمان و زمین و حیوانات و خلقت انسان فرا میخواند: «افلم ینظروا الی السماء فوقهم کیف بنیناها و زیناها» «فانظر الی آثار رحمةالله کیف یحیی الارض بعد موتها» «فلینظر الانسان مما خلق. خلق من ماء دافق...» و از سوی دیگر تمام این مخلوقات از نظر قرآن آیات الهی هستند: «کذلک یحیی الله الموتی و یریکم آیاته» «و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون» «و من آیاته ان یرسل الریاح مبشرات».
1. البته مقصود انکار ارزش مطالعه طبیعتبرای بهرهگیری از نعمتهای آن نیست، بلکه بیان این نکته است که تاکید قرآن و روایات بر مطالعه طبیعتبیشتر به سبب آیه بودن آن برای خداوند است. 2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج3،ص50. و نیز ج13، ص424 و ص441، مقالات فلسفی، ج2، ص239. 3. رجوع کنید به علم و دین، ایان باربور، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی، ص18، 27، 41; درآمدی تاریخی به فلسفه علم، جان لازی، ترجمه علی پایا، مرکز نشر دانشگاهی; علمشناسی فلسفی: مجموعه مقالات از دائرةالمعارف فلسفی پل ادواردز، ترجمه عبدالکریم سروش، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (مقالههای تبیین علمی، روش علمی). 4. شهید صدر فرضیههای رقیب درباره تفسیر پدیدههای جهان را چهار عدد میداند و بتفصیل درخصوص میزان احتمالاتی هرکدام بحث میکند. رجوع کنید به: الاسس المنطقیه للاستقراء، دارالتعارف للمطبوعات، ص403. 5. توحید، شهید مطهری، انتشارات صدرا، ص73. 6. در آثار شهید مطهری این مطلب مفصلتر از هر جای دیگر در کتاب توحید (ص5898) آمده است. و در آثار شهید صدر به صورت منقح در رسالهای به نام المرسل و الرسول و الرساله (ص47-38) آمده است. 7. مجموعه آثار، ج3، ص50. 8. همان، ج13، ص441. 9. توحید شهید مطهری، ص44 و ص60. 10. همان، ص44. 11. مجموعه آثار، ج13، ص441. 12. ایشان شناخت آیهای را همان برهان نظم میدانند. «سادهترین و عمومیترین برهانی که بر وجود خداوند اقامه میشود برهان نظم است، قرآن کریم موجودات جهان را به عنوان «آیات» یعنی علایم و نشانههایی از خداوند یاد میکند». مجموعه آثار، ج1، ص537. 13. همان، ج13، ص400. به نظر میرسد کتاب توحید که تقریر احتمالاتی برهان نظم در آن به صراحت اعلام و دفاع شده درصدد بیان یکی از راههای خداشناسی است، اما آنجا که شهید مطهری ابتنای خداشناسی بر احتمالات را انکار میکنند، درصدد انکار انحصار ابتنای خداشناسی بر روش فرضیه و احتمالات است. یک احتمال دیگر در جمع این دو سخن آن است که راه علمی مبتنی بر احتمالات فقط اصل وجود خداوند را اثبات و یا تایید مینماید، اما خداشناسی به معنای شناخت صفات الهی چیزی بیش از اینها میطلبد و نمیتواند براساس احتمالات حاصل آید. شاهد این وجه جمع کلام خود ایشان است: «قرآن هرگز معرفتبه یگانگی خدا را که از طریق مطالعه در نظام خلقت موجود است، بدان سان که اصل معرفتبه خالق ماورائی را از آن راه تاکید کرده است، توصیه نکرده است و چنین توصیهای صحیح نبوده است». رجوع کنید به سیری در نهجالبلاغه، انتشارات صدرا، ص54. 14. 15. المیزان، علامه طباطبائی، انتشارات اسماعیلیان، ج1، ص395. البته بزرگان فلاسفه جهان اسلام برخی آیات قرآن را ناظر به براهین خاصی که خود ذکر کردهاند گرفتهاند و به عبارتی بر خلاف رای علامه طباطبائی از وجود استدلال بر اصل وجود خداوند در قرآن دفاع میکنند. مثلا: الاشارات و التنبیهات ابن سینا، ج3، ص66; الاسفار العقلیه ملاصدرا، ج6، ص14. صریحتر از همه ابن رشد است که معتقد است دو نوع برهان بر وجود خدا در قرآن است: دلیل العنایه و دلیل الاختراع. نقل از کتاب التصور الذری فی الفکر الفلسفی الاسلامی د. منی احمد ابوزید، الموسسه الجامعیه، ص221. 16. المیزان، ج18، ص154. 17. البته برهان وجوب و امکان به ادعای شیخ ابوعلی سینا به صورت فلسفی محض و بدون اتکا به هر گونه مقدمه تجربی هم قابل بیان است. الاشارات، ج3، ص66. 18. المرسل و الرسول و الرسالة، باقر صدر، دار التعارف، ص49; توحید، شهید مطهری، نشر صدرا، ص85. 19. 20. نظریه جان هیک با استفاده از کتاب فلسفه دین (متن اصلی) و مقاله سرشت ایمان وی تنظیم شده است. رجوع شود به: فلسفه دین، جان هیک، ترجمه بهرام راد، انتشارات الهدی، فصل ششم. البته ذکر این نکته لازم است که متاسفانه علیرغم اینکه در مقدمه ترجمه فارسی اعلام شده که کتاب از روی ویرایش چهارم متن اصلی است، اما مقایسه آن بامتن مذکور نشان میدهد یک بخش از قسمت مورد نظر کلا ترجمه نشده است. ص 75 از متن اصلی (ویرایش چهارم)...... 21. نهایة الحکمه علامه طباطبائی. انتشارات جامعه مدرسین، ص 76 که تاکیدی استبر این نکته که تشخص و جزئی واقعی فقط با وجود است و انضمام مفاهیم ماهوی و کلی به حد شخص نمیرسد. 22. تفسیر نورالثقلین العروسی، چاپ اسماعیلیان، ج4، ص128. 23. اصول کافی، ج2، ص13، روایت چهارم. 24. مثنوی مولوی، تصحیح دکتر استعلامی، ج6، بیت 2512. 25. همان، ج3، ص20، بیت 276تا280. 26. الفتوحات المکیه ابن العربی، دارالفکر، ج4 ،ص31.