فرهنگ را مىتوان مجموعه رفتارها، کنشهاى اکتسابى، باورها، اعتقادات و ارزشهاى مورد قبول اعضاى یک جامعه معین تعریف کرد. بنابراین تعریف، اولا کلمه اکتسابى در این رفتار فرهنگ را از رفتارهاى وراثتى و زیستى متمایز مىکند، و ثانیا فرهنگ، شامل اعتقادات و باورها و همه رفتارها و اعمال جمعى است. در هر حال باید توجه داشت که در موضوع فرهنگ، ما با یک کل سر و کار داریم نه با اجزاى تشکیلدهنده آن. در تعریف دیگر گفته شده است که فرهنگ مجموعه اعتقادات، باورها، نهادهاى دینى و عرفى، زبان، سنن، آداب و رسوم، علوم و فنون و ارزشهاى یک جامعه را دربر مىگیرد. ارتباطات اجتماعى نمادین، پیچیدهترین وجه ارتباط فرهنگى است. هنجارهاى فرهنگى معیارها و رفتارهاى ثابتى است که هر گروه و یا اجتماع به لحاظ فکرى و رفتارى از افراد خود انتظار دارد. فرهنگ آرمانى یا مطلوب، الگوهاى رفتار تایید شده و مورد قبول و غالبا مطلقى را دربرمىگیرد; اما فرهنگ موجود، رفتارها و باورهایى است که در وضع موجود عملا بر جامعه حاکم است و کمتر اتفاق مىافتد که عملکردها و رفتارهاى افراد جامعه (آنچنان که هست) با فرهنگ به عنوان یک آرمان و کمال مطلوب منطبق باشد. بر طبق تعریف دیگر: فرهنگ مجموعه تدابیر، رفتارها و وسایل رایج و عمومیتیافته و پذیرفته شدهاى است که به منظور پاسخ به نیازهاى مادى و معنوى اعضاى جامعه، شکل گرفته است.
1. مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادى، ج1، ص168. 2. همان،،ص7080. 3.همان، ص430. 4. بنگرید به: رساله کارشناسى ارشد زیر عنوان «بررسى نظرات دیدگاههاى حوزههاى علوم دینى در مورد تفکر و روشهاى علمى و تجربى...»، مسعود وکیل، دانشگاه آزاد اسلامى، واحد تهران.