مقدمه
«فرهنگ سیاسى» سلسلهاى از عقاید، سمبلها و ارزشهاست که وضعیتى را که «عمل سیاسى» در قالب آن رخ مىدهد، تعریف مىکند. (1) این چارچوب که بیشتر ناظر به پروسههاى روانى عمل سیاسى استبا تعریف فرهنگ سیاسى به مثابه یک پدیده روانى جمعى، رفتار سیاسى جامعه را توضیح مىدهد. (2) شمارى از مطالعات توسعه، پیوند میان «سنت و سیاست» را در جهان سوم، مورد توجه قرار دادهاند. کلیفورد گیرتز، (Clifford Geertz) استدلال مىکند که «گذشته سیاسى» (عقاید و سنن) این کشورها عنصر اصلى جهت دهنده در سیاست امروز است. (3) اما آیا ناختسنت ممکن است؟ چگونه مىتوان گذشته سیاسى جهان اسلام را بدرستى فهمید؟ آیا تنفس مستمر در فضاى امروز مانع از فهم سنت نمىشود؟ کدام ابزار معرفتى قادر است گذشته و حال ما را یکجا و بدرستى نشان دهد؟ به نظر مىرسد، بررسیهایى از نوع مطالعه گیرتز، از یک معضل روششناختى رنج مىبرند. بنابراین، گرفتار نوعى دور باطل هستند. این نوشتهها، شناختسیاست کنونى کشورهاى جهان سوم را منوط به فهم سنتسیاسى آنها مىدانند و برعکس. اما در واقع، به دلیل همین مشکل، هرگز نمىتوانند دو سوى سنت و سیاست امروز این کشورها را بدرستى نشان دهند. به عبارت دیگر، این نوشتهها چون قادر نیستند ساختار، عناصر و به طور کلى نظام گفتارى، (discours) سنت را بدرستى ببینند، در فهم ماهیتسنت و سیاست امروز، از محدوده خلاصههایى توصیفى فراتر نمىروند. این مقاله، با توجه به وجوه اسلامى فرهنگ سیاسى ایران، برخى جوانب مشکل، (Probleme) فوق را مورد تامل قرار داده، عوامل مؤثر در اقتدارگرایى آن را بررسى مىکند.
1. آلموند و پاول، تحت عنوان «فرهنگ سیاسى»، ترکیبات و عناصر سهگانه ادراکى، احساسى و ارزشى را در تحلیل گرایشهاى ملى نسبتبه رفتار سیاسى مورد توجه قرار مىدهند. 2. در این مقاله، بدون بحث از ارزش تقسیمات سهگانه فوق در فرهنگ سیاسى ایران صرفا به دیدگاه عمومى آلموند و پاول توجه شده است که به گونهاى، کردار سیاسى را به ذهنیت تاریخىفرهنگى هر جامعه ربط مى دهد. 3. بنگرید به:...... کار «کلیفوردگیرتز» در مورد مسائل اندونزى است. اما رسول نفیسى در مقالهاى با عنوان «تعلیم و تربیت و فرهنگ سیاسى در، ج. ا. ایران»، مفاهیم گیرتز را در بررسى مسائل ایران به کار برده است. وى بدین ترتیب، برخى مفاهیم و واژههاى موجود در متون درسى را در دوره پهلوى و ج. ا. ایران مقایسه کرده است. 4. عبدالکریم سروش، سه فرهنگ، مجله آینه اندیشه، شماره 3و4. 5. داریوش شایگان، زیر آسمانهاى جهان گفتگوى شایگان با رامین جهانبگلو، ترجمه نازى عظیما (تهران: نشر فرزان، 1374) ص224. شایگان در صفحات 240-223 این گفتگو به ارائه خلاصه دیدگاه خود در کتاب جدیدش نگاه شکسته مىپردازد که در آن مشکلات معرفتى روشنفکر جهان سومى بویژه ایرانى را در دنیاى جدید بررسى مىکند; 6. همان، ص233234. و نیز بنگرید به نظریه «باستانشناسى دانش» میشل فوکو در: 7. سید جواد طباطبایى، ابن خلدون و علوم اجتماعى، وضعیت علوم اجتماعى در تمدن اسلامى (تهران: طرح نو، 1374) ص373-371. 8. شایگان، همان، ص224. 9. همان، ص226. 10. به عنوان مثال بنگرید به: محمد جواد لاریجانى، حکومت; مباحثى در مشروعیت و کارآمدى (تهران: سروش، 1373). محمد مسجد جامعى، زمینههاى تفکر سیاسى در قلمرو تشیع و تسنن (تهران: المهدى، 1369)، ص65- 11. نگاه کنید به: سید جواد طباطبایى، پیشین، ص2061. 12. شایگان، پیشین، ص229-228. 13. همان. و مسجد جامعى، پیشین، فصل سوم. 14. شایگان، پیشین، ص225. 15. امام خمینى (قدسسره) در بیانات خود، با توجه به شرایط تاریخى دوران انقلاب اسلامى، تقسیم دوگانه اسلام ناب محمدى(ص) و اسلام آمریکایى را طرح فرمودهاند: امام خمینى، صحیفه نور، ج19، ص195. همان، ج20، ص194، 235. همان، ج21، ص21، 90، 113. در این نوشته، تعریف ما از اسلام تاریخى بیشتر ناظر به مجموعه دانش و فرهنگ اسلامى است که در دوره میانه بسط یافته است. 16. ایندرووینسنت، نظریههاى دولت، ترجمه حسین بشیریه (تهران: نشر نى، 1371)، ص322. 17. هامیلتون گیب و برنارد لوئیس، در دو تحقیق زیر به بررسى و تفصیل دو دیدگاه اسلامى و مسیحى در باب قدرت سیاسى و دولت پرداختهاند: 17. این کتاب به وسیله یکى از مترجمین در واحد ترجمه آموزش عالى باقرالعلوم(ع) ترجمه شده و در آستانه انتشار است. 18. در تاریخ تحول دولت اسلامى، مقایسه بحرانها با ظهور دانشمندان و تالیفات سیاسى، از ابوالحسن ماوردى تا شیخ جعفر کشفى در اوایل دوره قاجاریه، به گونهاى، این همبستگى را نشان مىدهد. همه این اندیشهها و نظریهها، چنانکه به اجمال اشاره خواهیم کرد، علىرغم تحول و دگرگونى ممتد، از نوع تداوم بنیادى برخوردارند. به همین لحاظ، تمام تالیفات سیاسى دوره میانه را تحت عنوان واحد; «دانش سیاسى دوره میانه»، مورد توجه قرار مىدهیم. 19. چنین توفیق بزرگى در قرن چهارم و پنجم هجرى قمرى، دوران استقرار دولت عباسى در سنن ایرانى اتفاق افتاد. این دوره که به عصر زرین تمدن اسلامى معروف است، شاهد تاسیس نحلههاى عمده دانش سیاسى است که به تناسب ماهیت اقتدارى دولت عباسى، همگى اقتدارگرا هستند. اروین روزنتال، احتمالا نخستین نویسندهاى است که با توجه به منطق گفتار، (Discours) و با نظر به صرف نظامهاى فکرى، به بررسى سه گرایش مهم فلسفه سیاسى، سیاستنامهها و فقه سیاسى پرداخته، و سپس، «آن لمبتون» آن را بخصوص در فقه اهل سنتبسط داد. مشخصات کتابشناختى این دو تحقیق عبارتند از: -...... این نوع بررسى، در ایران، از سوى دکتر جواد طباطبایى و نیز دکتر فرهنگ رجائى مورد توجه قرار گرفته است در این بررسى، با قطع نظر از شاخهها و وجوه متعدد دانش سیاسى اسلام، به ماهیت واحد این نوع دانش تاکید شده است. 20. طباطبایى، پیشین، ص273-261. 21. شایگان، پیشین، ص239-223. 22. تطبیق سه متن مهم: آراء اهل المدینة الفاضلة فارابى، سیاستنامه یا سیر الملوک خواجه نظامالملک و الاحکام السلطانیه ابوالحسن ماوردى، قرابت و پیوند درونى بین این شاخههاى متعدد را نشان مىدهد. 23. تامس کوهن. ساختار انقلابهاى علمى، ترجمه احمد آرام (تهران: سروش، 1369). دیدگاه کوهن در باب ماهیت، زمینههاى پیدایش و تحول دانش را مىتوان به اختصار در نمودار ذیل توضیح داد: پارادایم (نمونه) نخست ، علم هنجارى ، ناهنجاریها ، بحران ، انقلاب ، پارادیم (نمونه) دوم. 24. دانش سیاسى دوره میانه، به لحاظ همین ترکیبات ویژه خود، به «صورت» و قالبهاى فرعى و متعدد «ظاهر» شده است. تاکید بر جنبههایى چون فقه سیاسى، سیاستنامه و فلسفه سیاسى، هرگز نشانگر ماهیت متفاوت آنها نبوده، بلکه اضافههایى توصیفى و تاکیدى هستند که به هیچ وجه افاده حصر ندارند. بنابراین، مىتوان بموازات تقسیمات فوق، وجوه دیگرى چون عرفان سیاسى، تصوف سیاسى و... را برشمرد. 25. کوهن، پیشین. 26. براى اطلاع از دیدگاههاى کلاسیک اهل سنت که در دوره عباسى شکل گرفته، بنگرید به: ابوالحسن ماوردى، الاحکام السلطانیه (قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1406). همو، نصیحة الملوک، تحقیق دکتر فؤاد عبدالمنعم احمد (اسکندریه: مؤسسة الشباب الجامعة، 1988). تقى الدین ابن تیمیه، السیاسة الشرعیه فى اصلاح الراعى والرعیه (چاپ چهارم: مصر، دارالکتاب العربى، 1969). 27. ابوالحسن على بن اسماعیل اشعرى، الابانة عن اصول الدیانة (قاهره، دارالطباعة الامیریه، بدون تاریخ). همو، مقالات اسلامیین واختلاف المصلین (چاپ اول: قاهره، مکتبة النهضة، 1950). 28. محمد محمدى، فرهنگ ایرانى پیش از اسلام، و تاثیر آن در تمدن اسلامى (تهران: توس، 1374)، ص97-84. 29. نگاه کنید به: فرهنگ رجایى، معرکه جهانبینىها، در خردورزى سیاسى و هویت ما ایرانیان (تهران: احیاء کتاب، 1373) ص1736. 30. براى آگاهى بیشتر درباره وضعیت تاریخى این دوره ر.ک: ابوالحسن على بن حسین مسعودى، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران، علمى فرهنگى، 1365)، ج2، ص241 به بعد. عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام (تهران: امیرکبیر، 1362)، ص411-448. حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران: جاویدان، بىتا)، ج2، ص43 به بعد. 32. ماوردى، الاحکام السلطانیه، پیشین، ص5. 33. به عنوان مثال، نگاه کنید به فصل آخر کتاب الاحکام السلطانیه ماوردى، ص256-240. 34. زرینکوب، پیشین، ص447. 35. برنارد لوئیس، زبان سیاسى اسلام، ترجمه غلامرضا بهروزلک، قم، فصلنامه «علوم سیاسى» مؤسسه آموزش عالى باقرالعلوم(ع)، بهار 1374، ش10، ص751. 36. امام خمینى (ره)، الرسائل (قم: اسماعیلیان، 1385ق) ج1، کتاب لاضرر، ص50. 37. دباشى در این بررسى، مفهوم اقتدار کاریزمائى ماکس وبر، دانشمند آلمانى را در توضیح تحولات دهههاى نخست تاریخ سیاسى اسلام استخدام نموده است. 41. حناالفاخورى و خلیل الحر، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه عبدالمحمد آیتى (تهران: آموزش انقلاب اسلامى، 1367)، ص109 به بعد. 42. همان، ص114 و نیز: م. شریف. تاریخ فلسفه در اسلام (تهران: نشر دانشگاهى، 1362)، ج1، ص315. 43. حناالفاخورى و خلیل الحر، پیشین. 44. بغدادى، ابومنصور، الفرق بین الفرق، (بیروت: دارالکتاب العالمى، 1984). و نیز بنگرید: مصطفى خالقداد هاشمى، توضیح الملل، ترجمه ملل و نحل شهرستانى، با مقدمه و حواشى سید رضا جلال نائینى، (تهران، ؟، 1362)، ج1، ص7073. 45. همان، ص67. 46. احمد امین، ظهر الاسلام، (چاپ چهارم: قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1975)، ص30 به بعد. 47. حسن عباس حسن، الصیاغة المنطقیه للفکر السیاسى الاسلامى، (بیروت: الدار العالمیه للطباعة والنشر، 1412/1992)، ص430. 48. ابوالحسن اشعرى، الابانة عن اصول الدیانة، (قاهرة، دارالطباعة الامیریه، بىتا)، ص69. 49. حسن عباس حسن، پیشین، ص373444. 50. فرهنگ رجایى، پیشین; سید جواد طباطبایى، پیشین، ص2728. 51. به نقل از: الفاخورى، پیشین. 52. ابوالحسن اشعرى، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، ترجمه محسن مؤیدى، (تهران: امیرکبیر، 1362). 53. همان; و نیز الابانة فى اصول الدیانه، ص69. 54. آن، لمبتون، تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، ترجمه یعقوب آژند، (تهران: نشر نى، 1372)، ص327. 55. صادق زیباکلام، ما چگونه ما شدیم، (تهران: روزنه، 1373)، ص215. 57. بنگرید به:..... 58. جعفر سبحانى، فروغ ابدیت، (قم: نشر دانش، 1363)، ص465-462، به نقل از سیره ابن هشام، ج1، ص4503. 59. براى اطلاع بیشتر از زندگى سیاسى هشام بنگرید به: ابوالحسن على بن حسین مسعودى، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران: علمىفرهنگى، 1365)، ج2، ص208214. 60. H.Gibb. op. cit.p.36. 61. محمد محمدى، فرهنگ ایرانى پیش از اسلام، و تاثیر آن در تمدن اسلامى، پیشین، ص85. 62. محمد بن جریر طبرى، تاریخ طبرى یا تاریخ الرسل والملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران: اساطیر، 1363)، ج11، ص2622-2620. 63. همان. 64. 65. ابوالحسن ماوردى، نصیحة الملوک، پیشین، ص64-62; و نیز، احکام السلطانیه، پیشین، مقدمه. 66 . احکام السلطانیه، ص78. 67. لطفا مراجعه کنید به مقاله «شاهنشاهى ایران و تاثیر آن در ایجاد و تکمیل دولتهاى اسلامى»، از علیمحمد مژده در مجموعه زیر: آئین کشوردارى ایرانیان (تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1353)، ص219-205. 68. ماوردى، احکام السلطانیه، پیشین، ص7. 69. حسن عباس حسن، الصیاغة المنطقیه للفکر اسلامى، پیشین، ص42. 70. همان، ص43. 71. البته باید توجه داشت که دیدگاههاى حسن عباس حسن بیشتر ناظر به تالیفات و دیدگاههاى سیاسى متاخرین اهل سنت وشیعه است و به همین لحاظ، بحث از ساختار فکر و نظام سیاسى اسلام در دوره میانه و در اندیشه علماى متقدم مغفول مانده و یا نویسنده آگاهانه از ارجاع به این نوع متون سیاسى کلاسیک پرهیز کرده است. 72. حسن عباس حسن،همان، ص45. 73. چنانکه دکتر داورى اشاره مىکند، نظام مطلق امپراتورى اسلام وارث نظام بیزانسى و ساسانى بود; اما سازمان سیاسى آن رنگ و سبک تشکیلات ایرانى داشت و تحت تاثیر افکار سیاسى ایرانیان بود. بنابراین، طبیعى بود که دانش سیاسى منبعث از چنین نظامى هم مىبایست منطقى ویژه داشته باشد. بنگرید به: رضا داورى، فارابى، (تهران: طرح نو، 1374)، ص9091. 74. چنانکه در جاى دیگرى به تفصیل اشاره خواهیم کرد، معرفتسیاسى مسلمانان قطع نظر از دیدگاههاى مذهبى شیعه و سنى که صرفا به تفاوت در مستندات رجالى و نه تفاوت بنیادى منتهى مىشود، کالبد و هیات واحدى دارد و به آسانى مىتوان در دنیاى تشیع و بخصوص تا دوره قاجاریه نیز تالیفاتى متناظر با نوشتههاى اهل سنت، در باب افکار سیاسى ملاحظه نمود. 75. آنتونى. آربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، (تهران: نشر مرکز، 1367)، ص5582. 76. همان. 77. نهج البلاغه، عهدنامه مالک اشتر. 78. در مورد اهل سنتبنگرید به: تقى الدین ابن تیمیه، السیاسة الشرعیه فى اصلاح الراعى والرعیه، (مصر: دارالکتاب العربى، 1969). 79. H.Gibb. op. cit.p.37. 80. حنا الفاخورى و خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، پیشین، ص113-111. 81. محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقههاى اسلام تا قرن چهارم، (تهران: اشراقى، 1362)، ص40. 82. ر.ک: محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج1، فى السیاسة والعقاید (قاهره، 1959). 83. روحالله الموسوى الخمینى، تحریرالوسیله، (تهران: مکتبة الاعتماد، بىتا)، ج1، ص397. 84. همان. 85. همان، ص398. 86. همان، مساله2و13، ص9 و398. 87. همان، ص400. 88و89. همان، ص401. 90. همان، ص405. 91. همان، ص406-405. 92. همان، ص414. 93. همان، ص408. 94. همان، ص414-409. 95. همان، ص413. 96. در باب مبانى فقهى و موانع عملى و اجتماعى تاسیس احزاب سیاسى در جمهورى اسلامى ایران، در جاى دیگرى بتفصیل سخن خواهیم گفت. براى اطلاع از برخى جوانب فرهنگى و اجتماعى این مشکل، بنگرید به:.... 97. رجوع کنید به: حسن عباس حسن، پیشین، ص357-350. 98. همان، و نیز ازمة الشورى فى الاسلام، (بیروت). 99. ابوالحسن ماوردى، الاحکام السلطانیه، پیشین، ص21. 100. عباسعلى عمید زنجانى، مبانى اندیشه سیاسى در اسلام، جزوه درسى دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران، سال 13721373، ص93. 101. 102. Ibid. 103. براى اطلاع بیشتر از وضعیت این نوع فکر سیاسى در دوره قاجاریه، بنگرید به دو اثر مهم سید جعفر کشفى که به نظر مىرسد از جمله آخرین نسل از نصیحتنامهنویسهاى دوره اسلامى است: سید جعفر کشفى دارابى بروجردى، تحفة الملوک (تبریز: چاپ سنگى، 1272ق.) همو، میزان الملوک، نسخه خطى (این کتاب بزودى توسط گروه اندیشه سیاسى دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم منتشر مىشود.) 104. ابوالحسن ماوردى، نصیحة الملوک، پیشین، ص43. 105. همان، ص45-44. 106. حسن قاضى طباطبایى، ارشادنامه میرزاى قمى، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانى تبریز، ص20، ش3، سال 1347ش. 107. ر.ک: ملا احمد نراقى، معراج السعادة، تهران. 108. ابوالحسن ماوردى، الاحکام السلطانیة، پیشین، ص240. 109. همان، ص247-240. 110. همان، ص240; و ابن فراء، الاحکام السلطانیة (قم: دفتر تبلیغات اسلامى، ؟) ص285-284. 111. همان; لمبتون، پیشین; مصطفى خالقداد هاشمى، توضیح الملل، پیشین، ص70-66. 112. ماوردى، الاحکام السلطانیه، ص242. 113. همان، ص243-59. 114. امام محمد غزالى، احیاء علومالدین، پیشین، ج2، کتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنکر; فى امر السلاطین بالمعروف ونهیهم عن المنکر. 115. کشفى، تحفة الملوک، پیشین; میرزاى قمى، ارشادنامه، پیشین.