مبانى عدالت جزایى

Document Type : Professional

10.22081/jpt.1997.22796

Abstract

مقدمه
انسان از بدو تشکیل جامعه، با پدیده «جرم‏» رو به رو بوده و از بررسى وقایع تاریخى به دست مى‏آید که انسان این رویداد را نوعى گسل و اختلال در تعادل زندگى اجتماعى مى‏انگاشته است و به همین دلیل، همیشه، عکس‏العملهایى در برابر جرم از خود نشان مى‏داده است.
عمده‏ترین واکنشها در برابر «بزهکارى‏» در قالب «کیفرها» انجام مى‏گرفته، که در زمانهاى پیشین با عادات اجتماعى، اخلاقى و دینى آمیخته بود، و مسؤولیت اعمال آنها را نیز خود مجنى علیه یا خویشان وى بر عهده داشتند.
اما با ظهور نیازهاى جدید، تحول اجتماعات بشرى و برقرارى نظم سیاسى، نه تنها جرایم شکل پیچیده‏ترى نسبت‏به گذشته یافته‏اند، بلکه شیوه رویارویى و مبارزه‏ها با جرایم نیز به طور دقیق‏ترى دنبال مى‏شوند، همچنان که مسؤولیت اعمال کیفرها هم به عهده دولتها نهاده شده است.

1. ژان میشل بست، جامعه‏شناسى جنایت، ترجمه دکتر فریدون وحیدا، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوى، 1372، ص‏16.
2. دکتر موسى جوان، مبانى حقوق، تهران، چاپ رنگین، 1326، ج‏1، ص‏7; ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، تهران، انتشارات بهمنشیر، چاپ دوم، 1359، ج‏1، ص‏21.
3. خلبل جر، فرهنگ لاروس، ترجمه سید حمیید طبیبیان، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1372، ج‏2، ص‏1430.
4. احمد سیاح، فرهنگ دانشگاهى عربى به فارسى، تهران، انتشارات اسلامى، 1372، ص‏339.
5. مائده، آیه 33.
6. مائده، آیه 85.
7. محمد تقى مصباح یزدى، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1364، ج‏1، ص‏81-21 و 228-235.
8. ر.ک: ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام و دیگران، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، چاپ سوم، 1370، ص‏367-373.
9. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، چاپ پنجم، 1372، ص‏586 و 597 به بعد.
10.
11. ار. جى، هالینگ دیل، مبانى و تاریخ فلسفه غرب، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، سازمان انتشارات کیهان، 1364، ص‏104.
12. افلاطون، جمهورى، ترجمه فؤاد روحانى، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1348، ص‏236.
13. فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه یونان و روم، ترجمه سید جلال‏الدین مجتبوى، تهران، انتشارات سروش، 1368، ج‏1، ص‏273.
14. افلاطون، قوانین، دوره آثار، ترجمه محمد حسن لطفى، تهران، چاپخانه گلشن، چاپ دوم، 1367، ج‏4، ص‏2406.
15. ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه سید ابوالقاسم پور حسینى، تهران، دانشگاه تهران، 1356، ص‏140.
16. ژان برن، فلسفه رواقى، ترجمه دکتر سید ابوالقاسم پورحسینى، تهران، کتابخانه سیمرغ، چاپ دوم، 1362، ص‏158.
17. محمد حسین ساکت، نگرشى تاریخى به فلسفه حقوق، تهران، انتشارات جهان معاصر، 1370، ص‏58.
18. ضیاء الدین نقابت، مطالعات نظرى و عملى در حقوق جزا، تهران، انتشارات ابن‏سینا، ج‏1، ص‏82.
19. محمد على فروغى، سیر حکمت در اروپا، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، 1367، ج‏2، ص‏225.
20. فردریک کاپلستون، کانت، ترجمه منوچهر بزرگمهر و اسماعیل سعادت، ج‏6، ص‏318 به بعد.
21. صدرالدین قوامى شیرازى (ملاصدرا)، منطق نوین، ترجمه و شرح عبدالمحسن مشکوة‏الدینى، تهران، مؤسسه انتشارات آگاه، 1360، ص‏244.
22. محمد على فروغى، همان، ج‏3، ص‏40 به بعد.
23. و. ت. استیس، فلسفه هگل، ترجمه دکتر حمید عنایت، تهران، شرکت‏سهامى کتابهاى جیبى، چاپ ششم، 1370، ج‏2، ص‏540.
24. همان، ص‏543-542.
25. محمد على فروغى، همان، ص‏64.
26. فردریک کاپلستون، فیلسوفان انگلیسى، ترجمه امیر جلال‏الدین اعلم، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم، 1370، ج‏5، ص‏62، 148; ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ص‏52.
27. پرویز صانعى، حقوق جزاى عمومى، تهران، کتابخانه گنج و دانش، چاپ چهارم، 1371 ، ج‏1، ص‏77.
28. محمد على فروغى، همان، ج‏3، ص‏117-115.
29. محمد حسین ساکت، همان، ص‏112-110.
30. ژان پرادل، تاریخ اندیشه‏هاى کیفرى، ترجمه على حسین نجفى ابرندآبادى، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى، 1373، ص‏17.
31. ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخوس، ص‏118.
32. فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه یونان و روم، ص‏453455.
33. ژان پرادل، همان، ص‏2325.
34.
35. Ibid, P,774.
36. مارک آنسل، دفاع اجتماعى، ترجمه محمد آشورى و على حسین نجفى ابرندآبادى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1370، ص‏105.
37. همان، ص‏106.
38. رضا مظلومان، جرم‏شناسى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1353، ص‏133.
39. B. Wootton, Crime and the criminal law,(stevens,London,1963).
40. ر.ک: عبدالحسین على‏آبادى، حقوق جنایى، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، بى‏تا، ج‏1، ص‏9.
41. افلاطون، رساله اتیفرون، دوره آثار، ترجمه محمد حسن لطفى و رضا کاویانى، تهران، انتشارات خوارزمى، چاپ دوم، 1366، ج‏1، ص‏250-243.
42. اسراء، آیه‏35.
43. ملک، آیه‏10.
44. فیض الاسلام، نهج‏البلاغه، بى‏تا، بى‏نا، خطبه اول، ص‏33.
45. همان، نامه‏31، ص‏919.
46. ر.ک: علامه حلى (حسن بن یوسف بن على بن مطهر)، شرح تجرید، مشهد، کتابفروشى جعفرى، بى‏تا، ص‏185 به بعد; ابوحامد محمد غزالى، المستصفى من علم الاصول، مصر، بولاق، المطبعة الامیریة، 1324ق.، ص‏261-260; ابواسحاق شاطبى، الموافقات، بیروت، دارالترجمه، بى‏تا، ج‏2، ص‏76.
47. بقره، آیه 179.
48. اسراء، آیه 39.
49. علامه محمد حسین طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1973، ج‏13، ص‏97.
50. ر.ک: مائده، آیه 16; اعراف، آیه‏28; شورى، آیه‏17 و رحمن، آیات 78.
51. شیخ صدوق، علل الشرایع، بیروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1408ق.، ج‏2، ص‏253، 262، 263، 266.
52. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403ق.، ج‏6، ص‏93106.
53. در این باره بنگرید به: نامه فرهنگ، 1372، شماره 10و11، میزگرد «عدالت و آزادى‏».
54. در این باره، تلاشهاى فیلسوفانى همچون ابو اسحاق کندى (250-185ق.) معروف به فیلسوف عرب، ابو نصر فارابى (339-259ق.) معروف به معلم ثانى، ابوعلى سینا (428-370ق.) و ابن رشد اندلسى (595-520ق.)، جالب توجه است. در این میان، معلم ثانى بیشتر از همه سهم دارد; وى با تلخیص کتابهاى افلاطون و ارسطو، مجال اندیشه‏گرى را براى فیلسوفان پس از خود فراهم آورد، در عین اینکه با نظریه‏پردازى راجع به «نیک شهر اسلامى‏» آن را بر پایه عدالت که به نظر او بالاترین فضایل است، قرار داد. اما برخلاف افلاطون و ارسطو، حکمران نیک شهر اسلامى، را فیلسوف نمى‏داند بلکه پیامبر یا امام عادل را در راس حاکمیت‏سیاسى جاى مى‏دهد. ر.ک: رضا داورى، فلسفه فارابى، تهران، مرکز مطالعات هماهنگى فرهنگى، 1354، ص‏112 به بعد;....
55. استاد مرتضى مطهرى، عدل الهى، مجموعه آثار، ج‏1، ص‏59.
56. علامه محمد حسین طباطبایى، فیلسوف و مفسر شیعى، نخستین کسى است که در فلسفه اسلامى به تفکیک بین حقایق و اعتباریات پى برد و تمایز علوم حقیقى و پندارى از ابتکارات ایشان است. علامه در مقاله ششم کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم‏» بخوبى بین آنچه «هست‏» و آنچه «باید» باشد، تمایز مى‏نهد. و اشتباهاتى را که با خلط این دو معرفت‏براى گذشتگان حاصل آمده، آشکار مى‏سازد. ر.ک: مرتضى مطهرى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج‏2، ص‏368; در بین فلاسفه غرب، دیوید هیوم نخستین کسى است که به این تفکیک رسیده است. ر.ک: آر. اف. اتکینسون، درآمدى به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوى‏نیا، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1370، ص‏107.
57. پرویز صانعى، حقوق و اجتماع، تهران، کتابخانه گنج دانش، چاپ چهارم، 1371، ص‏335.
58. دیوید هیوم (D. Hume) با انتشار رساله‏اى بین سالهاى 1740-1739 تحت عنوان «جستارى درباره طبیعت‏بشر» در بخش اول از فصل اول این کتاب، توضیح مى‏دهد که چرا از عقل و منطق نمى‏توان انتظار داشت که قضیه‏اى ارزشى را به اثبات برساند یا ابطال کند. از نظر او، استنتاج اندیشه‏هاى پندارى از اندیشه‏هاى حقیقى ممکن نست; در این باره، جى. اى. مور (G.E. Moor) با او هم‏عقیده است; او در کتاب مبانى اخلاق که در سال 1903 منتشر ساخت، به تحلیل مفهوم خوب و بد مى‏پردازد.
59. محمد تقى مصباح، همان، ص‏232.
60. براتراند راسل، در کتاب philosophical Essays در مقاله اول بر پایه نوشته «مور»، به بحث از خوب و بد و تفکیک آن دو از شناختهاى حقیقى مى‏پردازد: ر.ک: برتراند راسل، جستارهاى فلسفى، ترجمه میر شمس‏الدین ادیب سلطانى، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363، ص‏54.
61. ر.ک: مرتضى مطهرى، نقدى بر مارکسیزم، مجموعه آثار، ج‏13، ص‏725 به بعد.
62. ار. اف، اتکینسون، همان، ص‏143.
63. برتراند راسل، همان، ص‏65.
64. سعید حکمت، روان‏پزشکى کیفرى، تهران، انتشارات گوتنبرگ، 1370، ص‏113115.
65. John, Cottingham, philosophy of punishment,P.778 f.
66. ر.ک: عبدالحسین على‏آبادى، حقوق جنایى، ص‏4.
67. درباره ارزشهاى ثابت و ارتباط آنها با نیازهاى دایمى انسان، بنگرید به: پرویز صانعى، حقوق و اجتماع، ص‏325 به بعد.
68.
69. رضا مظلومان، جرم‏شناسى، ص‏133.
70. امام خمینى، تحریر الوسیله، قم، انتشارات اسماعیلیان، بى‏تا، ج‏2، مساله‏16، ص‏417; مساله‏3، ص‏432; مساله‏4، ص‏440; مساله‏7، ص‏444.
71. در این باره بنگرید: محمد مجتهد شبسترى، «رابطه دین و عقل‏»، کیهان فرهنگى، آبان 1366.
72. ر.ک: مواد 22 الى 24، 25 الى 37، 38 الى 44 ق.م.ا.
73. مثلا درباره زنا به مواد 72 الى 81، لواط به مواد 125 و 126، در ساحقه به مواد 132 و 133، در شرب الخمر به مواد 181 و 182 و در مورد سرقت‏به بند 5 ماده 200 ق. م.ا. رجوع کنید.
74. Lippman, Metthew,Ibid, P.84.
75. مائده، آیه‏37.
76. ابوالحسن شعرانى، نشر طوبى، ج‏2، ص‏501.
77. آخوند خراسانى، کفایة‏الاصول، ص‏309.
78. بقره، آیه 178.