یکى از مهمترین مسائل فلسفه فقه، بررسى رابطه معرفت فقهى و معرفتبشرى است. این مساله، همچون سایر مسائل فلسفه علم، صبغهاى فلسفى و معرفتشناختى دارد و لذا باید از منظرى فلسفى و درجه دوم در آن نگریست. اما در این زمینه نیز ارائه دلیل در قالب شواهد فقهى و پیشبرد بحثبه گونه تطبیقى و عملى به درک روشنتر مدعا کمک خواهد کرد. این مکتوب به انگیزه بررسى فرافقهى و برون دینى موسیقى و نشان دادن تاثیر این بررسى در تحقیق فقهى و درون دینى این موضوع به رشته تحریر درآمده است. به باور ما شناخت دقیقتر و عمیقتر سرشت موسیقى و قابلیت کاربرد آن در زمینههاى گوناگون، که شناختى بیرون دینى است، در فهم دقیقتر و عمیقتر و بل درستحکم شرعى آن، که شناختى درون دینى است، مؤثر است. از این رو چنین تحقیقى به عنوان مقدمه استنباط حکم شرعى موسیقى ضرورى خواهد بود. مشکل عمده و اساسى موسیقى از ابهام و غموض موضوع سرچشمه مىگیرد و با رفع این ابهام و تبیین روشن انواع و اقسام موسیقى، ابهام و اختلاف و تشت آرایى که در این زمینه به چشم مىخورد، رختبر خواهد بست.
1. وسائل الشیعه، چاپ اسلامیه، ج12، کتاب التجاره، باب15 از ابواب مایکتسب به، ص85-84. 2. سنن بیهقى، ج10، ص228-227. 3. وسائل الشیعه، ج4، باب24 از ابواب القرائة فى الصلاة، ص860-858. 4. همان، حدیث 2و4; «عن ابى الحسن(ع) قال ذکرت الصوت عنده. فقال: ان على بن الحسین(ع) کان یقرا فربما مر به المار فصعق من حسن صوته». و نیز: «عن ابى عبدالله(ع) کان على بن الحسین(ع) احسن الناس صوتا بالقرآن و کان السقائون یمرون فیقفون ببابه یستمعون قرائته». 5. همان، بابهاى 21 تا 25 از ابواب قرائة القرآن، ص860-856. 6. همان، ج21، باب99 از ابواب مایکتسب به، حدیث6، 7، 11، 16، 20 و25. 7. همان، حدیث2، 3، 5، 8، 9، 20، 24 و26. 8. همان، حدیث13. 9. همان، حدیث10،23 و نیز باب 101، حدیث1. 10. همان، باب99، حدیث13، 15 و19. 11. همان، حدیث1، 12 و16. 12. همان، حدیث22. 13. همان، حدیث28. 14. همان، باب101، حدیث5.