1. Forward - Looking or teleological approach
2. Ibid, chs. 13-17.
3. plato, Laws (c.350 bc), 934.
4. backward-looking orretrospective approach.
4. Aristotle, Nicomachean ethics (c.330 Bc), 1132a.
6. این عقیده که رنج، جبران خطاست، در نظریه کفاره مسیحیت ظاهر مىشود (که در آن ادعا بر این است که رنج مسیح، تلافى گناهان این دنیا است.) اما مبناى این نظریه مبهم است.
7. G.Hegel, philosophie des Rechts (1883). Part I, Section 99.
8. نظریه حسن ذاتى یا فطرى مجازات، بشدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
9. J.D. Mabbott, ``puinshment||, Mind (1939);
این مقاله به این صورت تجدید چاپ شده است:
H.B. Acton (ed), The philosophy of punishment (Macmillan, London, 1960).
10.مقایسه کنید با:
T. Honderich, Ibid, p.238.
11. Sir William Schwenck Gilbert (1836-1911).
نمایشنامهنویس و شاعر انگلیسى.م.
12. M.D.A. Freeman in M.A. Stewart, supra note16, p.408.
13. راه دیگر براى توضیح این نکته، این است که بگوییم، باید بین ارعاب خصوصى و عمومى دقیقا تمایز قائل شویم.
14. درباره دلایلى که مبین یک تئورى ترکیبى است، نگاه کنید به:
M.A. Hart, Supranote 21, ch.1.
15. institionalized.
16. براى اطلاع از بیانى نافذ در باب رویکرد درمانى، بنگرید به:
B. Wootton, crime and the criminal law (Stervens, London, 1963).
و در مورد نقد و بررسى این نظریه، ر.ک:
J.G. Murphy, Retribution, Justice andtherapy (Reidel, Dordrecht, 979),Part III
17. A. flew. Crime or disease? (Macmilan, London, 1973).
18. G. del Vecchio, `Thestruggle against crime| in H.B Acton, supra note 10.
19. P.J. Ferrara, `Retribution and restitution: a synthesis|, Journal of Libertarian studis ( 1982).
20. تجربیاتى از این نوع در پارهاى از بخشهاى انگلستان، طى دهه 1980 آزموده شده است (که لیدز معروفترین آنها است).
21. علت اینکه چرا نظریه تقبیحکننده، به نظر نمىرسد فى نفسه مبناى کافىاى براى توجیه سیستم کیفرى باشد، این است که بظاهر از لحاظ تئورى، غیر از مجازات، چند راه دیگر براى تقبیح تجاوز به حقوق وجود دارد; آنچه نیاز به اثبات دارد این است که جامعه براى بیان این شیوه خاص از تقبیح چه مبنایى براى توجیه دارد.
22. راجع به توضیح این رویکرد، نگاه کنید به:
W.D. Ross, The rights and the good (1930)
در اینجا نویسنده ادعا مىکند که مجازات، وعدهاى براى شخص آسیب دیده، دوستان او و جامعه است.