جریان اسلامی‌کردن رشته اقتصاد در دانشگاه‌های ایران

Document Type : Professional

Abstract

مقاله حاضر مطالب بسیاری در زمینه شکل‏گیری علم اقتصاد در دانشگاهها و نیز اقتصاد اسلامی دارد که جای تامل فراوان دارد. تفصیل مطلب از حوصله این اشاره خارج است; اما یادآوری دو نکته شاید ضروری باشد.
1. اصطلاح «اقتصاد اسلامی عامیانه‏» یا به تعبیری «اقتصاد اسلامی عامی‏گرا» وام گرفته از ادبیات اقتصادی مارکسیستی است. بر پایه تحلیل مارکس درباره مناسبات اقتصاد سرمایه‏داری و اقتصاد سیاسی شیوه تولید سرمایه‏داری، اقتصاددانان به دو دسته تقسیم می‏گردند: 1) اقتصاددانان بورژوا; 2) اقتصاددانان عامی‏گرا. گروهی از اقتصاددانان که در پی کشف قوانین و مناسبات اقتصاد سرمایه‏داری بودند و قصد توجیه هم نداشتند، اقتصاددانان بورژوا نام گرفتند; نظیر آدم اسمیت و دیوید ریکاردو. ولی دسته دوم اقتصاددانانی بودند که به جای کشف قوانین و مناسبات سرمایه داری، در پی توجیه اقتصاد سرمایه‏داری بودند و به جای تکیه بر عرصه تولید و توزیع نعمتهای مادی، به عرصه مصرف و چگونگی تشکیل قیمت در بازار پرداختند; و در واقع به جای تاکید بر کشف ریشه‏های ثروت و توزیع آن، که الزاما مساله تولید و توزیع هم مادی بود، به روان‏شناسی افراد توجه خاصی می‏نمودند. این اقتصاددانان چون به جای پرداختن به ذات مناسبات سرمایه‏داری و یا به تعبیر کانت، فنومن (جواهر)، به ظواهر پدیده‏های اقتصادی و به تعبیر کانت، فنومن (اعراض محسوس)، توجه می‏دادند و در واقع، موضوع علم اقتصاد را عوض می‏کردند، دیگر به جنبه‏های اجتماعی نمی‏پرداختند. آنها به جای اقتصاد سیاسی، فقط از اقتصاد محض بحث می‏کردند. این جریان فکری از اواخر قرن نوزدهم با نهائیون (مارژینالیست‏ها) آغاز می‏گردد و هم اکنون پایه نظری اقتصاد خرد در کشورهای مختلف و دانشگاههاست. در مثل، استانلی جونز می‏گفت: نباید به دنبال ریشه‏یابی تولید رفت; مساله مهم اقتصاد عبارت است از مصرف، و در مصرف هم مساله مهم عبارت است از ذهن مصرف‏کننده. او می‏گفت‏باید کلمه سیاسی را از جلو اقتصاد برداشت و فقط کلمه «اقتصاد» را به کار برد.

1.نگاه کنید به روزنامه کیهان، 17 آوریل 1980 (29فروردین 1359)
2. نگاه کنید به همان منبع، و روزنامه کیهان، 19آوریل 1980 (31 فروردین 1359).
3. نگاه کنید به روزنامه کیهان، 22آوریل 1980 (3اردیبهشت‏1359) .
4. در مورد تعداد کشته‏ها و زخمی‏ها، نگاه کنید به همان منبع.
5. در تاریخ 13 ژوئن 1980، آیت‏الله خمینی اعضای ستاد انقلاب فرهنگی رامنصوب کردند.
6. نگاه کنید به روزنامه کیهان، 30 نوامبر1981 (9آذر 1360).
7. این کتاب را حسین پیرنیا در دو جلد با عنوان اقتصاد (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1343) به فارسی ترجمه کرد. پیرنیا علاوه براین کتاب، کتاب دیگری را از انگلیسی با عنوان MathematicAl analysis for London(Economics Macmillan. 1964 نوشته R.G.D Allen با عنوان «ریاضیات تحلیلی برای اقتصاد» (تهران: مؤسسه تحقیقات اقتصادی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی، 1343) به فارسی برگرداند. انتشار این دو کتاب با کمک مالی سازمان برنامه و بودجه انجام گرفت.
8. فقط بخش اندکی از کتاب سرمایه Capital نوشته مارکس به وسیله ایرج اسکندری به فارسی ترجمه شد. بعضی قسمتهای کوتاه نیز به صورت گزینشی از آثار مارکس در خارج از کشور به فارسی برگردانده شد. اما این ترجمه‏ها در ایران در دسترس همگان نبود، و بعد از انقلاب نیزکه در دسترس همگان قرار گرفتند به علت عدم دقت و نثر ناپخته‏فارسی و اصطلاحات نامانوس، به سختی قابل استفاده بودند. همچنین باید یادآور شوم ترجمه آثار برتر اقتصادی، مانند آثار دیوید ریکارد و آلفرد مارشال حاکی از علاقه اندک به این نوع ادبیات بود. اما در مورد آثار کلاسیک مارکسیستی چنین وضعی وجود نداشت. روشنفکران ایرانی به صورت گسترده‏ای به این نوع ادبیات کنجکاوی خاصی نشان می‏دادند.
9. از جمله این آثار می‏توان از این کتابها نام برد: سرمایه‏داری چیست؟ ویراسته فرهاد نعمانی (تهران: انتشارات نمونه، 1352); اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی و رشد ویراسته فرهاد نعمانی (تهران: انتشارات امیرکبیر، 1354); ترجمه فارسی ماتریالیزم دیالکتیک نوشته موریس کنفورث با عنوان فارسی نظریه شناخت (تهران: انتشارات امیرکبیر، 1357).
10. مترجمان و ناشران عادت داشتند که برای فرار از مزاحمتهای سانسور، هویت کامل منبع اصلی را ذکر نکنند. گاهی اوقات مترجم برای گمراه کردن مقامات اداره سانسور نام مؤلف را تغییر می‏داد; و به این ترتیب سانسورچیان قادر نبودند بر اساس فهرست نامهای مؤلفان و ناشران ممنوع عمل کنند و ناچار بودند در این موارد متن اصلی را دقیقا بازبینی کنند و از آنجا که بیشتر در مواقع بررسی محتوای نظری یک کتاب مستلزم اطلاعات تخصصی سطح بالا بود (که مامورین سانسور عموما فاقد آن بودند) بسیاری از کتابها از زیر دست ماموران، به اصطلاح،در می‏رفت. ولی در هر صورت، چنانچه متوجه شوق و ذوق بعضی از محافل خاص نسبت‏به این گونه کتابها می‏شدند دوباره حواس خود را روی آنها متمرکز می‏کردند.
11. نگاه کنید به کتاب Sociology in Iran (Bethesda .Md Jahan books, 1992), 61-69 نوشته علی‏اکبر مهدی و عبدالعلی لهسائی زاده. به عنوان مثال، بسیاری از دانشجویان ایرانی با کتاب زمینه جامعه شناسی نوشته امیرحسین آریان پور آشنایی داشتند و دانشجویان عموما این کتاب را به عنوان یک درس‏نامه جامعه شناسی از دیدگاه مارکسیستی تلقی می‏کردند. این کتاب را انتشارات کتاب جیبی در سال 1973 (1352) در تهران منتشر کرد.
12. محدودیت تعداد درسهایی که در زمینه آمار، اقتصاد سنجی و اقتصاد ریاضی ارائه می‏شد به علت کمبود تعداد استادانی بود که می‏توانستند این درسها را تدریس کنند. بیشتر استادان سابقه‏دار در این زمینه‏ها سابقه کاری اندکی داشتند. علاوه براین، تدریس درسهای ریاضی به دانشجویانی که در درس ریاضیات قوی بودند ومدام قصد به اصطلاح «حال‏گیری‏» از استاد را داشتند کار بسیار طاقت فرسایی بود.
13. میزان مداخله فکری در ادبیات فوق برنامه درسی آشکارا تابعی بود از میزان فعالیتهای سیاسی دانشجویان. به همین دلیل، با وجود صحت ادعای من درمورد اکثریت دانشجویان رشته اقتصاد در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، احتمالا این نظر ضرورتا در مورد دانشجویان رشته اقتصاد در بقیه دانشگاهها و دانشسراها صدق نمی‏کند. ولی دانشجویان رشته‏های مهندسی، هم به خاطر فعالیتهای سیاسی و هم از نظر پی‏گیری فکری ادبیات اقتصاد سیاسی و نقد اجتماعی شهرت داشتند.
14. این کنفرانس توسط دانشگاه ملک عبدالعزیز عربستان در شهر جده برگزار شد و نگارنده این مقاله یکی از سه اقتصاددان شرکت کننده در این کنفرانس بود. مجموعه مقالات این کنفرانس در مجموعه‏ای با عنوان Studies Islamic Studies و با ویرایش Leicester, Eng The Islamic Foundation) Khursud Ahmad در سال 1980 منتشر گردید.
16. از بین این آثار می‏توان از آثار متعدد حسن توانایان فرد نام برد. به عنوان مثال، نگاه کنید به کتاب بیت‏المال، بانکداری در اسلام (تهران: انتشارات میلاد، 1357); از همان نویسنده،اقتصاد اجتماعی، همراه با برداشتی از اقتصاد اجتماعی اسلام (تهران: انتشارات میلاد، 1375); از همان نویسنده،تئوری ارزش کار (تهران: نشر آزاده، 1358); از همان نویسنده، بیانی ساده از اقتصاد جدید (تهران: نشر آزاده، 1358).
17. نگاه کنید به کتاب دکتر علی شریعتی با عنوان انسان، مارکسیسم و اسلام (قم، 1356); و از همان نویسنده،تاریخ و شناخت ادیان (جلد اول مجموعه آثار) (تهران: شرکت‏سهامی انتشار، 1361) ص‏7 و 14.
18. نگاه کنید به کتابی از شریعتی با عنوان (Berkeley: Mizan prese,) On The Sociology of Islam [ترجمه به انگلیسی از حامد الگار]ص 97 و 98.
19.  شریعتی،انسان، مارکسیسم و اسلام، ص‏63 (متن انگلیسی)
21. به طور مثال، نگاه کنید به دکتر علی شریعتی «چگونه ماندن‏» در مجموعه آثار (دفتر تدوین و انتشار آثار برادر شهید دکتر علی شریعتی در اروپا، بدون تاریخ، حدودا 1357)، جلد 2: صفحات 5350.
22. حامد الگار در مقدمه خود بر کتاب Marxism and other Western Fallacies از کتابهای دکتر شریعتی (ص‏16) که ترجمه کتاب انسان، مارکسیسم و اسلام به زبان انگلیسی است می‏گوید که این یادداشتها بدون رضایت دکتر شریعتی در روزنامه کیهان به چاپ رسید.
23. نگاه کنید به کتاب شریعتی به نام تاریخ و شناخت ادیان، جلد دوم صفحه 25.
24. همان منبع، صفحه 39، و کتابی از شریعتی با عنوان (ترجمه شده On the Sociology of Islam ،صفحه 100.
25. نگاه کنید به کتابی از مجاهدین خلق ایران با عنوان شناخت (متدلوژی)، ایدئولوژی، بخش اول (بدون تاریخ،مجاهدین خلق ایران، 1351).
26. به طورمثال،نگاه کنید به جزوه‏شناخت، بخش دهم (از انتشارات مجاهدین خلق ایران); از همان انتشارات، تبیین جهان; قواعد و مفهوم تکامل: آموزشهای ایدئولوژیک (انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران، 1359)، جلد نهم،ص‏11-14.
27. همان منبع، ص‏18.
28. نگاه کنید به سری انتشارات مجاهدین خلق ایران با عنوان تبیین جهان، جلد ششم، ص 1617
29. نگاه کنید به اقتصاد به زبان ساده نوشته محمود عسگری زاده (بی تا بی جا، حدودا 1350).
30.  نگاه کنید به برداشت‏هائی درباره مالکیت، سرمایه و کار از دیدگاه اسلام نوشته حبیب‏الله پایدار (پیمان) (بی تا، دفتر نشر اسلامی). در آن سالها دکتر پیمان با عنوان مستعار حبیب‏الله پایدارکتاب می‏نوشت.
32. نگاه کنید به کتاب جزمیت فلسفه حزبی نوشته ابوذر ورداسبی (تهران، قلم، 1358)، 147-145.
33. منبع شماره 21، ص‏66.
34. پیشین، ص‏32.
35. پیشین، ص 777.
36. پیشین،ص‏79.
37. پیشین، ص‏138-137 و 273.
38. نگاه کنید به اقتصاد ما ترجمه فارسی کتاب اقتصادنا از عربی [بیروت، دارالفکر، 1961] نوشته آیت‏الله سید محمد باقر صدر، جلد اول (ترجمه فارسی) مترجم محمد کاظم موسوی بجنوردی (انتشارات اسلامی، 1350) جلد دوم; مترجم الف اسپهبدی (تهران، انتشارات اسلامی،1358).
39. پیشین،جلد اول، ص‏404.
40. پیشین،جلد اول، ص 405-404.
41. پیشین،جلد اول، ص‏405.
42.  آیت‏الله صدر، اقتصاد ما، جلد دوم، ص‏63-62.
44.پیشین، جلد دوم، ص‏363-353.
45. پیشین،جلد دوم، ص‏341.
46. پیشین،جلد دوم، ص‏231-230.
47. پیشین،جلد دوم، ص‏233-232.
48. پیشین،جلد دوم، ص‏235.
49. درآمدی بر اقتصاد اسلامی، تالیف دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه (بی جا، انتشارات سلمان فارسی، 1363).
50. پیشین، ص‏53.
51. پیشین،ص‏81.
52. پیشین، ص‏82.
53. پیشین، ص‏90.
54. ابوالحسن بنی صدر،(اقتصاد توحیدی بی جا اسفند 58)، ص‏9 مقدمه.
55. پیشین.
56. منبع شماره 49 (درآمدی بر اقتصاد اسلامی)، ص‏52.
57. حبیب‏الله پایدار، منبع شماره 31، ص‏79-75.
58. منبع شماره 49، ص‏274.
59. پیشن، ص‏144-143.
60. پیشین.
61. پیشین، ص‏343، وص‏354-353.
62. پیشین، ص‏187-186، و ص‏274.
63. پیشین، ص‏286، 308 و 353.
64. صورت جلسه بیست و دومین جلسه شورای عالی برنامه ریزی (اول دی 1370) وزارت فرهنگ و آموزش عالی، ص‏3.
65. پیشین،ص‏43و51.
66. به عنوان مثال، نگاه کنید به کتابی از ایرج توتونچیان با عنوان تئوری تقاضا و تحلیل اقتصادی انفاق (تهران، مرکز اطلاعات فنی ایران، 64-1363).
همچنین نگاه کنید به طرح تحلیلی اقتصاد اسلامی نوشته‏مهدی بناء رضوی (مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، 1367). این کتاب کوشیده تا از دیدگاه نظریه سیستمی چارچوبی کلی را برای خط مشی کلی تحلیل اقتصاد اسلامی عرضه کند.
67. صورت جلسه شورای عالی برنامه ریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی (بیست و دومین جلسه، یکم دیماه 1370)، ص‏75.
68. این تعبیر را مدیون حسین یعقوبی هستم که در اواسط دهه‏1970 میلادی می‏گفت مدرک دکترا معادل اجاره یک آپارتمان دو خوابه در تهران است. یعقوبی می‏گفت این دو دارای یک نرخ برگشت هستند. به نظر می‏رسد علی رغم تحولات حاصل از انقلاب این تعبیر یعقوبی همچنان به قوت خود باقی باشد.
69. دانشجویانی که از طریق کنکور فوق‏العاده رقابتی دانشگاههای ایران به دانشگاه راه می‏یابند و دانشجویانی که صرفا به واسطه جایگاه خانوادگی یا موقعیت‏سیاسی وارد دانشگاه می‏شوند نشان‏دهنده نوعی توزیع نامساوی تواناییها در کلاسهای درس هستند. در این زمینه نگاه کنید به مقاله‏ای از نادر حبیبی در مجله Iranian studies
* سهراب بهداد، استاد بخش اقتصاد در دانشگاه دنیسون، واقع در شهر گرانویل در ایالت اوهایو است.
** مترجم وظیفه خود می‏داند از لطف دوستانه آقای جهانمیر پیش‏بین (مدرس اقتصاد در دانشگا ه شهید چمران اهواز) به خاطر مطالعه متن ترجمه شده فارسی و تذکر و تبیین برخی نکات تشکر و تقدیر کند.