2024-03-29T10:35:58Z
https://jpt.isca.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=423
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
جغرافیاى دانشهاى زبانى
مصطفی
ملکیان
در این جُستار, غَرَض این بوده است که جایگاه مباحث لفظى علم اصول فقه مسلمین در میان دانشهاى زبانى امروزین نشان داده شود. از آنجا که نویسنده, على رغم کوشش بسیار, نتوانسته است جستار خود را در نوشته اى که حجمش درخورِ طبع و نشر در یک شماره مجلّه باشد بگنجاند, لاجَرَم, آن را در دو بخش عرضه مى کند. سجغرافیاى دانشهاى زبانیز, که بخش اوّل است, در این شماره ى مجله چشم به آفتاب مى گشاید و بخش دوم با عنوان ستبارشناسى مباحث لفظى علم اصولز تا شماره ى بعد در محاق مى نماید.
2005
03
21
71
104
https://jpt.isca.ac.ir/article_20501_e66779fab176d4a0c615133549964f77.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
منظومه مباحث الفاظ علم اصول
رضا
اسلامی
بخش مهمى از علم اصول فقه را مباحث الفاظ تشکیل مى دهد و اصولیان از زاویه خاصى به الفاظ قرآن و سنّت که در زمره ادله شرعى لفظى قرار دارند, نگریسته اند. با مطالعه این مباحث پى مى بریم که فایده آنها منحصر در علم فقه نیست, بلکه مى توان برخى قواعد اصولیِ مربوط به باب الفاظ را در تجزیه و تحلیل هر کلام و کشف مقصود هر متکلم به کار گرفت و بدین لحاظ, دقت ها و موشکافى هاى دانشمندان علم اصول در تنقیح دلالت دلیل لفظى و کیفیت دریافت معنا را یک روش خاص علمى قلمداد کرد که از نخستین دوره هاى تاریخى علم اصول تا زمان حاضر همواره مورد توجه بوده و به تدریج, ترقّى و تکامل پیدا کرده است.
2005
03
21
105
142
https://jpt.isca.ac.ir/article_20502_4d889c17727f7a89309ec0449d01b465.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
درآمدى بر مباحث تحلیلى الفاظ علم اصول
شهیدسیدمحمدباقر
صدر ترجمه محمدعلی عبداللهی
بى تردید, تعیین معنا و مدلول هر واژه اى ـ اسم یا فعل یا حرف یا هیئت ـ جزو کارهاى علم اللغه (زبان شناسى) و از سنخ مباحث لغوى (زبانى) به معناى عام کلمه است که شامل صرف و نحو نیز مى شود.
وظیفه متعاطیان علم زبان شناسى1 (علم اللغه) تعیین معنا و مدلول هر واژه و هیئتى است, تا آن جا که استعمال کننده بتواند معنا و مدلول واژه اى را از معنا و مدلول واژه دیگر به اندازه اى که در مقام استعمال به کارش مى آید, تمییز دهد. اما بحث از حقیقت و کنه معنا و مدلول یک واژه وظیفه زبان شناسى (علم اللغه) نیست. اگر بخواهیم مثالى براى این نظرگاه بیاوریم مى توان واژه نامه اى را مثال زد که اصطلاحات, ابزار و ادواتى را شرح و ایضاح مى کند که مهندس برق با آنها سر و کار و بدان ها نیاز دارد. کار واژه نامه این است که مثلاً معناى [مدار] منفى و مثبت را توضیح دهد, اما وظیفه او بحث و بررسى در باب حقیقتِ مدار منفى و مثبت نیست, بلکه این کار وظیفه علوم دیگرى چون علوم طبیعى, فلسفه و منطق است.
2005
03
21
143
152
https://jpt.isca.ac.ir/article_20503_5131664c1c916e603cbbd74acb67faaa.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
روش اثبات مدعیات زبانى در فلسفه تحلیلى و علم اصول
محمدعلی
عبداللهی
بى شک یکى از کارهاى شگفت انگیز انسان ارتباط زبانى1 است. تأمل در خصوص ارتباط زبانى پرسش هاى متعدد و مهمى برمى انگیزد که هدف از این مقاله تنها پاسخ به یکى از آنهاست. طرح پرسش اصلى ما در این مقاله مستلزم توجه به یک نکته است و آن این که انسان علاوه بر سخن گفتن, که بى تردید یکى از توانایى هاى اوست, سخن خود را نیز به اوصاف خاصى موصوف مى کند; براى مثال درباره عناصر و مؤلّفه هاى زبانى اى که هنگام سخن گفتن به کار مى بندیم, مى گوییم: (على آمد) یک (جمله) است, واژه (حسن), (اسم) است, گزاره (مثلث داراى سه ضلع است), گزاره اى (تحلیلى) است, دو واژه (انسان) و (بشر), (مترادف)اند. یا مثلاً جمله (على برو بیرون), (امر) است, جمله (هر انسانى فانى است), (عام) است و مانند اینها. این توصیف ها ماهیتاً از چه سنخى هستند؟ با چه روشى اثبات مى شوند؟ معیار درستى و نادرستى آنها چیست؟ آیا توصیف هاى یاد شده داده هاى تجربى اند که به روش تجربى اثبات مى شوند و یا این که به روش دیگرى باید اثبات شوند؟
2005
03
21
153
182
https://jpt.isca.ac.ir/article_20504_e8a5d93925d8adc99b6d4c95500eae4f.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
فلسفه و زبان
ای. جی . اِن
فلو ترجمه احمدرضا جلیلی
قصد من از نوشتن این مقاله نقد و بررسى و پرداختن به مجموعه متنوعى از سوءبرداشت هاى رایج است و در ضمن آن تلاش کرده ام بر شیوه هاى احتمالاً حیرت انگیز گوناگون پرتوى بیفکنم. قطعه بسیار مشهورى از اخلاق نیکوماخوسى[1], ارسطو متن مناسبى خواهد بود:
تفوّق در تأمل مفهومى است که باید ماهیتش را به طور فهم درآوریم ـ و دریابیم که آیا نوعى دانش است یا نوعى پندار یا نوعى مهارت در حدس یا تخمین درست یا چیزى نوعاً متفاوت با اینها. بارى, دانش نیست: زیرا آدمیان درباره چیزهایى که مى دانند تحقیق و تفحص نمى کنند, در حالى که تفوّق در تأمل نوعى تأمل[2] است و تأمّل مستلزم تحقیق و محاسبه است. لیکن تأمّل تحقیق هم نیست [بلکه] بررسى و تحقیق در موضوعى خاص [,یعنى رفتار (سلوک)[3] ـ اِى. اف.] است. و با این همه, مهارت در حدس و تخمین درست هم نیست, زیرا مهارت در حدس و تخمین بدون محاسبه آگاهانه و به طور آنى صورت مى گیرد, در حالى که تأمّل به وقت طولانى نیاز دارد…. نه درستى را مى توان به دانش نسبت داد و نه خطا را, و پندار درست حقیقت است (دفتر ششم, فصل نهم: 1142, a 32 به بعد).
2005
03
21
183
206
https://jpt.isca.ac.ir/article_20505_2fd7652f0abe76c27da2f6e63279bdd1.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
فلسفه تحلیلى، یک سبک فلسفى
جی.جی
راس ترجمه ف. جهان بین
مایکل دامِت(Michael Dummet), اخیراً کتاب فوق العاده جذابى به نام ریشه هاى فلسفه تحلیلى,1 براساس سلسله درس گفتارهایش در سال 1987 در دانشگاه بولونیا2, منتشر کرده است. علاقه مندم نظراتى چند درباره تبیین او از این نهضت مطرح کنم. البته آن قدر که بر دیدگاه هاى او نسبت به بعضى نمودهاى معاصر فلسفه تحلیلى انگشت تأکید مى گذارم, بر تقریر او از ریشه هاى فلسفه تحلیلى تکیه نمى کنم. درسى که من در صددم از این اظهارنظرات بگیرم, با یکى از موضوعات اصلى کتاب دامِت وجه اشتراکى دارد و آن نیاز به پل زدن بر شکاف میان پدیدارشناسى3 و فلسفه تحلیلى است. لیکن, هرچند نظر دامِت این است که ارتباط [مذکور] مى تواند, و باید, براساس بازگشت به ریشه هاى مشترک و اتحاد در نقطه افتراق برقرار شود, من استدلال خواهم کرد که باید به جاى آن به آینده و به عرصه مشترک مسایل بنگریم, آن جا که سبک هاى نگرشى [در مسایل] اهمیتى کمتر از راه حل هاى واقعى دارند راه حل هایى که به طرح و بررسى آنها خواهیم پرداخت. بر این باورم که چنین عرصه اى هم اینک وجود دارد و حوزه مطالعات شناختى, آن را فراهم آورده است, به ویژه در مواردى که این مطالعات با آن چه (فلسفه ذهن)4 خوانده مى شود, هم پوشى دارند.
2005
03
21
207
226
https://jpt.isca.ac.ir/article_20506_18da883ef60e48387e486ded50facad1.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
نقدى بر قاعده الواحد و اصل سنخیت
سیدیحیی
یثربی
در کتب فلسفى از قاعده (الواحد) تعابیر مختلفى به چشم مى خورد که مشهورترین آنها (الواحد لایصدر عنه الا الواحد) و یا (الواحد بما هو واحد لایصدر عنه الا واحد) است. تعابیر دیگر این قاعده عبارتند از: (کل ما یلزم عنه اثنان معاً لیس احدهما بتوسط الآخر فهو منقسم الحقیقه);1 (الواحد الحقیقى لایوجب من حیث هو واحد الا شیئاً واحداً بالعدد);2 (کل بسیط فان ما یصدر عنه اولا یکون احدى الذات);3 (الواحد المحض البسیط من جمیع الجهات لا یمکن ان یصدر عنه الا الواحد)4 و (الواحد الحق الصرف و کذا الواحد بما هو واحد لایصدر عنه من تلک الحیثیة الا واحد).5
2005
03
21
251
263
https://jpt.isca.ac.ir/article_20507_f80008e45d531a4524463bc69949bb52.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
سودگرایى اخلاقى
حسین
اترک
سودگرایى اخلاقى نظریه اى غایت گرا در باب اخلاق هنجارى, به مجموعه اى از نظریات گفته مى شود که غایت نهایى اخلاقى زیستن را خیر عمومى قرار داده و معیار درستى و نادرستى و باید و نباید اعمال را, (اصل سود)1 مى دانند. (اصل سود) یا (اصل بیشترین خوشى) اعمالى را که موجب بیشترین مقدار خوشى (یا خوش بختى, خوبى, خیر) براى بیشترین تعداد افراد مى شوند, درست و اعمالى را که موجب کاهش خوشى و افزایش ناخوشى مى شوند, نادرست مى شمارد.2 به عبارت دیگر, اصل سود معیار درستى و نادرستى را غلبه بیشتر خیر عمومى بر شرّ مى داند.3 سودگرایان در تعریف خوشى و ناخوشى (یا خیر و شرّ یا خوبى و بدى)4 به (لذّت و درد), (ارضاء مطلق امیال و عدم آن) یا (ارضاء امیال صحیح و ناصحیح) و هم چنین در وحدت و کثرت خوبى و بدى اختلاف دارند.5
2005
03
21
264
300
https://jpt.isca.ac.ir/article_20508_67751d544f148b9e3191f347b41cc933.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
معنا و ماهیت سود در نظر سودگرایان
سید محمد
حسینی سورکی
اخلاق هنجارى1 یکى از شاخه هاى مهم فلسفه اخلاق2 به شمار مى رود. نظریه هاى اخلاق هنجارى در صدد ارائه ملاکى براى تعیین و تبیین حسن و قبح و الزامات اخلاقى و دفاع فلسفى از آن ملاک هستند.3
عمده نظریه هاى اخلاق هنجارى زیرمجموعه یکى از سه نظریه مهم اخلاقى ذیل قرار مى گیرند. الف) فضیلت گرایى یا اخلاق فضیلت مدار,4 این نظریه پر سابقه ترین نظریه در اخلاق هنجارى است که به ارسطو برمى گردد و در دوره معاصر با مقاله مشهور الیزابت آنسکام5 (1919ـ2001م) در سال (1957م) با عنوان (فلسفه اخلاق جدید)6 دوباره احیا شد.7 این نظریه اخلاقى بر منش انسانى و ارزش هاى درونى اخلاقى و کسب ملکه فضیلت و زندگى فضیلت مندانه تأکید مى کند, و به طور کلى, نظریه اخلاقى اى فاعل محور8 است.9
ب) نظریه هاى وظیفه گرایانه10 که اخلاق کانت یکى از مشهورترین و معتبرترین آنها به شمار مى رود, البته نظریه هاى دیگرى همچون نظریه امر الهى11 و نظریه شهودگرایى12 دیوید راس (W.D. Ross,1877ـ1971م) را هم مى توان از جمله آنها دانست. در همه این دیدگاه ها بر وجود وظایف و الزامات اخلاقى مطلق و ارزش هاى ذاتى اخلاقى بدون توجه به آثار و نتایج مترتّب بر افعال تأکید مى شود.
2005
03
21
301
320
https://jpt.isca.ac.ir/article_20509_e87696fdefea8b5c42348949a804a565.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
نقد و بررسى نظام آموزش فلسفه در دانشگاه هاى کشور (ارائه راهى نو)
رضا
اکبری
آیا روشى با نام (روش مطالعه کتاب محور) در روش هاى مطالعه فلسفه وجود دارد؟ سخن را با این پرسش جدّى آغاز مى کنم, چون که این پرسش و پاسخ به آن ما را با مشکلات جدید نحوه آموزش فلسفه اسلامى در دانشگاه هاى کشور مرتبط مى کند. در پاسخ به این پرسش باید گفت که این روش را هیچ فیلسوفى توصیه نمى کند, هرچند در مقام واقع, آن چه غالباً در دانشگاه هاى کشور در مقاطع کارشناسى, کارشناسى ارشد و دکترى فلسفه اسلامى شاهد آن هستیم, چیزى جز همین روش نیست.1 دانشجویان در مقطع کارشناسى غالباً بعد از مطالعه اولیه کتاب بدایةالحکمة به آموزش یکى از دو کتاب نهایة الحکمة یا شرح منظومه حکمت حاج ملا هادى سبزوارى (غرر الفوائد) مشغول مى شوند. در مقطع کارشناسى ارشد, بخش هاى اندکى از کتاب هاى الاشارات والتنبیهات, حکمة الاشراق و الشواهد الربوبیّة تدریس مى شود و مقطع دکترى نیز به بخش هایى از کتاب هاى, الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعة و الشفاء اختصاص یافته است.
2005
03
21
321
327
https://jpt.isca.ac.ir/article_20510_5ec0e06fbb1fbce2310da9692102476b.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
یونگ و نمادپردازى دینى
مایکل
آرگایل ترجمه احمدرضا محمدپور
در آغاز, اندیشه هاى یونگ شبیه اندیشه هاى فروید بود. وى نیز انگاره هاى دینى را به مثابه فرافکنى هاى نقشینه هاى والدینى مى دید, لیکن تمام این اندیشه ها با کشف ناهشیار جمعى, دست خوش دگرگونى شد. او دیگر دین را نوعى روان آزردگى نمى پنداشت; بلکه آن را چیزى مى پنداشت که رشد شخصیت به آن نیازمند است. یونگ دین و مذهب را مبتنى بر جنسیت نمى پنداشت; زیرا غریزه حیات را بسیار گسترده تر از آن مى دانست. وى تصاویر خدا را نه مبتنى بر پدر یک فرد, بلکه آن را مبتنى بر یک کهن الگوى پدر همگانى در نظر مى گرفت. برخلاف فروید, یونگ از دین طرف دارى مى کرد و بر این باور بود که تجارب دینى, به یک معنا اصیل اند و معتقد بود که جامعه نیازمند دین است.
2005
03
21
328
337
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
معرفى یک مدل مداخله شناختى ـ رفتارى دینى در درمان اختلال وسواسى ـ جبرى
عباس
رمضانی فرانی
محبوبه
دادفر
استفاده و به کارگیرى مقوله هاى دینى در جلسات روان درمانى با رویکردهاى شناختى ـ رفتارى1 و با توجه به زمینه هاى فرهنگى و باورهاى دینى مردم ما مى تواند تأثیر سریع تر, عمیق تر و پایدارترى را در بیماران مبتلا به اختلال وسواسى ـ جبرى به دنبال داشته باشد و از این طریق درمان مطلوب حاصل آید. در کشور ما برخى از پژوهش گران گزارش داده اند که افکار وسواسى یا مناسک اجبارى رنگ و بوى دینى دارند (فیضى, 1373; فتى و بوالهرى, 1378; دادفر, بوالهرى, ملکوتى و بیان زاده, 1380). نتایج پژوهش نظیرى, دادفر و کریمى کیسمى (1384) نشان داد که باورهاى ناکارآمد دینى در مورد مناسک شست وشو و طهارت, پیش بینى کننده بهترى براى شدّت علائم وسواسى ـ جبرى هستند تا باورهاى ناکارآمدشناختى. آنها نتیجه گرفتند که در این صورت, ایجاب مى کند که در کار روان درمانى با این بیماران تجدیدنظر شود.
2005
03
21
338
348
https://jpt.isca.ac.ir/article_20512_fb3e9b39c76c8e2cf1437d35847e4357.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
بررسى مقابلههاى دینى در افراد معتاد و غیر معتاد
هاجر
پهلوانی
بهروز
دولتشاهی
پژوهش حاضر یک مطالعه پس رویدادى است که به منظور بررسى میزان به کارگیرى مقابله هاى دینى افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد انجام گرفته است. آزمودنى هاى پژوهش به تعداد 65 نفر (34 فرد معتاد و 31 فرد غیر معتاد) از مراجعان به مراکز خود معرّف شهر زاهدان و همراهان این مراجعان انتخاب و از نظر متغیرهاى سن, جنسیت و شغل همتاسازى شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه مقابله دینى گردآورى شد و با استفاده از آزمون آمارى t و ضریب هم بستگى پیرسون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد در مواجهه با استرس به طور معنادارى کمتر از روش هاى مقابله دینى استفاده مى کنند. بین سن افراد و به کارگیرى مقابله دینى رابطه معنادارى مشاهده نشد. به علاوه, بین افراد با تحصیلات پایین تر و بالاتر از دیپلم در میزان به کارگیرى مقابله دینى تفاوت معنادارى مشاهده نشد. این نتیجه در درون هر گروه به طور مجزا نیز تأیید شد.
2005
03
21
349
357
https://jpt.isca.ac.ir/article_20513_cfbe7c7a03c0e060061b2931ded43d97.pdf
نقد و نظر
نقد و نظر
1062-8952
1062-8952
1384
10
شماره 38-37
بررسى نقش زیارت دینى در سلامت روانى افراد
بهروز
دولتشاهی
هاجر
پهلوانی
پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعى و شبه آزمایشى است که با هدف بررسى اثر زیارت دینى بر سلامت روانى اجرا گردیده است. بدین منظور تعداد 70 نفر در دو گروه سیاحتى (35=n) و زیارتى (35=n) با در نظر گرفتن متغیرهاى جنسیت, سن و داشتن سواد با روش نمونه گیرى در دست رس انتخاب شدند. هر دو گروه هم قبل و هم بعد از بازگشت از سفر آزمون سلامت عمومى (GHQ) 28سؤالى را تکمیل نمودند. سپس داده هاى 70 آزمودنى جمع آورى و نتایج با استفاده از آزمون آمارى t تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که دو گروه, هم در هنگام عزیمت و هم در هنگام برگشت از سفر در متغیر سلامت روانى با هم دیگر تفاوت معنادارى داشتند. به عبارتى گروه زیارتى در هر دو مرحله به طور معنادارى از سلامت روانى بالاترى نسبت به گروه سیاحتى برخوردار بودند. هم چنین نتایج نشان داد که زیارت دینى به طور معنادارى در مقایسه با سیاحت باعث کاهش علائم و ارتقاء سلامت روانى زائرین خانه خدا گردیده است و این تفاوت به جز در بعد علائم جسمانى در سایر ابعاد افسردگى, اضطراب و سازگارى اجتماعى معنادار بود. جالب این که مقایسه گروه زیارتى در دو مرحله عزیمت و بازگشت نشان داد که گرچه زیارت علائم اضطراب, افسردگى را کاهش داده و باعث افزایش سازگارى اجتماعى افراد شده است, ولى در بعد علائم جسمانى تغییر معنادارى ایجاد نکرده است. اما سفر سیاحتى, به طور کلى, هیچ تفاوت معنادارى در سلامت روانى افراد ایجاد نکرده است.
2005
03
21
358
368
https://jpt.isca.ac.ir/article_20514_b46c94dc77c4091e66910f3c4a428188.pdf