دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
مفهوم ضرورت در نظریۀ اخلاقی آیت الله مصباح یزدی
4
25
FA
محمد علی
مبینی
0000-0002-6613-8876
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
mobini2@yahoo.com
10.22081/jpt.2016.22669
نظریۀ آیتالله مصباح یزدی دربارۀ باید و نبایدهای اخلاقی به نظریۀ ضرورت بالقیاس الی الغیر مشهور است، زیرا خود ایشان بهصراحت بایدهای اخلاقی را بر اساس مفهوم ضرورت بالقیاس الی الغیر تبیین کردهاند. برخی اندیشمندان بر این نظریه اشکال کردهاند که باید اخلاقی نمیتواند تحت مفهوم «ضرورت بالقیاس الی الغیر» قرار گیرد. هدف این مقاله تبیین نظریۀ آیت الله مصباح و بررسی اشکال وارد شده است. این بررسی با روش تحلیل عقلی و رجوع به ارتکازات و شهودات مفهومی انجام شده و با ذکر نمونههای کاربردی بر مدعای مورد نظر استدلال شده است. نتیجه اینکه سخنان استاد مصباح در توضیح این نظریه، بهگونهای است که نمیتواند بیانگر مفهوم ضرورت بالقیاس الی الغیر باشد و اساساً تبیین باید و نباید اخلاقی بر اساس این مفهوم نادرست است. با این حال، بر خلاف نتیجهگیری مستشکل، به صرف این اشکال نمیتوان هرگونه تبیین علّی از باید و نباید اخلاقی را رد کرد، بلکه دیدگاه استاد مصباح را میتوان منعکسکنندۀ ضرورتی دانست که در اصل علّیت بهویژه قاعدۀ سنخیت میان علت و معلول نهفته است. در واقع، اشکال استاد مصباح در این مسئله در نامگذاری این نظریه به «ضرورتبالقیاس الی الغیر» است و برای زیر سؤال بردن تبیین علّی او از باید و نباید اخلاقی لازم است راه دیگری پیمود.
اخلاق,باید و نباید,ضرورت بالقیاس الی الغیر,محمدتقی مصباح یزدی
https://jpt.isca.ac.ir/article_22669.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22669_3940eec1b0732ae5d5b6e254f9e58872.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
استنتاج بهترین تبیین و مسئلۀ توصیفِ استدلالهای استقرایی؛ بررسی دیدگاه لیپتون
26
58
FA
منصور
نصیری
استادیار پردیس فارابی دانشگاه تهران
nasirimansour@ut.ac.ir
10.22081/jpt.2016.22670
در موضوع استدلالهای استقرایی، مسئلۀ توجیه و مسئلۀ توصیف از مسائل اساسی هستند. مسئلۀ توصیفِ استدلالهای استقرایی (بر خلاف مسئلۀ توجیه)، کمتر بررسی شده است که البته پیتر لیپتون از فیلسوفان علم معاصر، مهمترین دغدغۀ خود را حل این مسئلۀ مغفول قرار داده است. وی با بررسیِ الگوها یا دیدگاههایی که دربارۀ مسئلۀ توصیف استقرا مطرح شده، آنها را ناقص قلمداد کرده، الگوی خاص خود را با عنوان «استنتاج بهترین تبیین» ـ آن هم با تقریرِ جذابیتمحورـ معرفی میکند. در این مقاله، این الگوی پیتر لیپتون تبیین و سپس بررسی و نقد شده است.
استدلالهای استقرایی,مسئلۀ توصیفِ استقرا,تبیین,استنتاج بهترین تبیین,لیپتون
https://jpt.isca.ac.ir/article_22670.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22670_cfda635517052e0af4f9cd90b8165dba.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
نقد درونی تباین دین و معنویت در نظریه پیوند معنویت و عقلانیت
59
81
FA
سید محمد
اکبریان
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
smohamed1348@gmail.com
10.22081/jpt.2016.22668
تباین میان دین و معنویت، یکی از نتایج نظریه پیوند عقلانیت و معنویت است. نظریهپرداز در این رویکرد، معنویت را در سه ویژگی اصلی با آموزههای اساسی دین ناسازگار دانسته است. وی آخرتگرایی، مابعد الطبیعه سنگین و تقلید را سه ویژگی اصلی دین میداند که با سه مؤلفه اصلی و اجتنابناپذیر معنویت، یعنی دنیاگرایی، مابعدالطبیعه سبک و زندگی اصیل انسان معنوی، متباین میداند. به باور ایشان تباین در مؤلفههای اصلی دین و معنویت، به تباین در خود آنها میانجامد. وی معنویت را باورهایی میداند که موجب آرامش و کاهش آلام انسان میشود و منظور او از عقلانیت نیز که با معنویت پیوند دارد، عقلانیت ابزاری است. موارد ادعایی ناسازگاری دین و معنویت، افزون بر اینکه با اشکالهایی در مبانی و مفاهیم بهکاررفته در نظریه مواجه است، اشکالهایی در ساختار درونی نظریه و نیز با دیگر مدعیات نظریهپرداز دارد؛ معنویت در این نظریه میتواند به آخرتگرایی و به مابعدالطبیعه سنگین بینجامد و باورهای دینی نیز میتواند بر اساس مبانی نظریهپرداز از عقلانیت برخوردار باشد. بنابراین، تباین ادعایی دین و معنویت قابل رفع است.
معنویت,دین,عقلانیت,آخرتگرایی,تقلید,سکولاریسم
https://jpt.isca.ac.ir/article_22668.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22668_ae71d85c832f839ff3d60b2ab820b7a7.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
چیستی «تمدن» در فلسفه؛ عناصر ماهوی «تمدن» در نظریههای برخی فیلسوفان معاصر
82
105
FA
حبیب الله
بابایی
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
habz109@gmail.com
10.22081/jpt.2016.22671
ماهیت وجودی تمدن کمتر در فلسفه بررسی شده است، ولی آن مقدار از فلسفه که به تمدن پرداخته است، مسائل مهمی را پیش کشیده و جنبهها و زوایای تازهای را گشوده است. در این مقاله، نه به همه جنبههای فلسفیِ تمدن، بلکه تنها به برخی از پرسشهای فلسفی در باب تمدن پرداختهایم تا به فهمی عمیقتر و درکی فراتر از تعریفهای لفظی از تمدن، ماهیت تمدن و عناصر وجودی آن برسیم. مهمترین مسائل فلسفی که در این نوشته بدان پرداختهایم، به قرار زیر است: ماهیت روحی و اخلاقی تمدن (نرم یا سختبودن تمدن)، عینی یا ذهنیبودن تمدن، ماهیت ترکیبی و نظاممند تمدن، رابطه میان تکثر و تنوع با وحدت و هویت تمدنی، جوهر یا عرضبودن تمدن و در نهایت کل یا کلیبودن تمدن.
تمدن,اخلاق,وحدت,عرض,کلی
https://jpt.isca.ac.ir/article_22671.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22671_1457e677d640b80650cbb5f272083eff.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
مفهومشناسی اصطلاح امامیه
106
123
FA
سید علیرضا
عالمی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ و اسلامی
alemi.sar@gmail.com
نعمت الله
صفری فروشانی
دانشیار جامعة المصطفی العالمیه
nsafari8@gmail.com
10.22081/jpt.2016.22672
اصطلاح «امامیه» پیش از غیبت صغری، به بخش مهمی از مسلمانان شیعی اطلاق میشده است. هرچند اصطلاح رافضه بهعنوان اصطلاح رقیب، به اصرار نویسندگان مخالف امامیه، کاربرد بیشتری یافته است. در دوران ائمه(علیهم السلام) واژه امامیه، اصطلاحی عام برای فرقههایی بود که قائل به نص در امامت بودند، اما همزمان با غیبت صغری و پس از آن، اصطلاح امامیه بهطور ویژه به اثنیعشریان اختصاص یافت، درحالیکه این سیر مطالعاتی و این برداشت در میان تاریخپژوهان مغفول مانده است؛ بنابراین اینکه در چه دورههایی برخی از شیعیان بدین نام خوانده شدهاند و مصادیق آنها در هر دوره چه افرادی بودهاند، در این پژوهش به صورت استنادی به آن پرداخته شده است با این هدف که پیگیری تطور این مفهوم (بهترتیب قدمت واژگانی، وجه نامگذاری و مصداقشناسی) که در شناخت روشمند تاریخ تشیع اهمیت دارد، نشان داده شود.
امامیه,نص,غیب صغری,ائمه(علیهم السلام),اثنیعشری
https://jpt.isca.ac.ir/article_22672.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22672_ae8acf5491df08d52f4de6f53c9bde8f.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
اهمیت تعهدات فراهنجاری آرمان علم غیرارزشبار
124
148
FA
میثم
محمدامینی
استادیار پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری، دانشگاه شهید بهشتی
me_amini@sbu.ac.ir
10.22081/jpt.2016.22673
مطابق آرمان علم غیرارزشبار در ارزیابیِ معرفتیِ نظریههای علمی تنها ارزشهای معرفتی میتوانند نقش مشروع داشته باشند. در این مقاله نشان خواهیم داد که این آموزه بر تصویری از علم و رابطۀ آن با ارزشها مبتنی است که تعهدات فراهنجاری معینی در پی دارد و توجه به این تعهدات مهم است. برای این منظور نخست چارچوب کلی نظریۀ فراهنجاری را بهاختصار معرفی میکنیم و سپس به بیان پیشفرضهایی میپردازیم که در پس آرمان علم غیرارزشبار دربارۀ رابطۀ علم و ارزشها وجود دارد و سپس تعهدات فراهنجاری مشخصی را از آنها نتیجه میگیریم. همچنین با معرفی اجمالی استدلالهایی که بیشتر در مخالفت با آموزۀ آرمان علم غیرارزشبار اقامه شدهاند، نشان میدهیم که در این استدلالها توجهی به پیشفرضهای فراهنجاریِ این آموزه نشان داده نشده است. در نهایت این پرسش مطرح و پاسخ داده میشود که آیا در بحث از آرمان علم غیرارزشبار، توجه به ملاحظات فراهنجاری ضرورتی دارد؟
نظریۀ فراهنجاری,فرااخلاق,آرمان علم غیرارزشبار,شناختگرایی,واقعگرایی
https://jpt.isca.ac.ir/article_22673.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22673_ad5103d25bce8fcc26abb5450cc24b2e.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
84
2016
12
21
اختلافنظر و مسئله تقارن معرفتی: علیه دیدگاه وزندهی برابر
149
182
FA
امید
کریم زاده
استادیار دانشگاه شهید بهشتی-پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری
o_karimzadeh@sbu.ac.ir
10.22081/jpt.2016.22674
این مقاله به بررسی ارتباط تأثیر شواهد مرتبه بالاتر با دیدگاه وزندهی برابر در بحث اختلافنظر معرفتی میپردازد. در ابتدا پس از معرفی تمایز میان شواهد مرتبه اول و شواهد مرتبه بالاتر، استدلالی از تامس کلی مطرح میشود که مطابق آن در نظر گرفتن تأثیر شواهد مرتبه بالاتر لزوماً به تأیید دیدگاه مصالحهگرایان نمیانجامد. سپس استدلالی از جاناتان متسون در نقض استدلال کلی شرح داده میشود که طبق آن اعمال تأثیر شواهد مرتبه بالاتر به تأیید دیدگاه وزندهی برابر و در نتیجه تعلیق باور در مواجهه با اختلافنظر معرفتی خواهد انجامید. در ادامه نشان میدهم که استدلال متسون بر دیدگاهی مبتنی است که آن را نظریه دو قسمتی شواهد نامیدهام. سپس با طرح اشکالات وارد بر نظریه دو قسمتی شواهد نشان دادهام که تسلسل از جمله هزینههایی است که طرفدار نظریه دوقسمتی شواهد باید بپذیرد. سپس با ارائه مدلی نشان میدهم که حتی اختیار کردن نظریه دوقسمتی شواهد و پذیرفتن هزینههای آن نیز به تأیید دیدگاه وزندهی برابر در اختلافنظر معرفتی نمیانجامد، زیرا میتوان استدلالی مستقل علیه دیدگاه وزندهی برابر ارائه کرد. به این ترتیب اگر دیدگاه وزندهی برابر دو طرف نادرست باشد، راه یکی از مهمترین استدلالهای مؤید مصالحهگرایی بسته میشود.
اختلافنظر معرفتی,دیدگاه وزندهی برابر,شواهد مرتبه بالاتر,نظریه دوقسمتی شواهد,جاناتان متسون
https://jpt.isca.ac.ir/article_22674.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_22674_91791e1113fe03544fbc20b8cdfefd89.pdf