ORIGINAL_ARTICLE
معناى زندگى
معناى زندگى, موضوعى مبهم و در عین حال اساسى در فلسفه است. به نظر مى رسد پرسشِ (معناى زندگى چیست؟), که اغلب ملازم است با این پرسش که آیا انسان ها بخشى از یک هدف بزرگ تر یا هدف الهى اند یا نه, پاسخى دینى طلب مى کند. اما بسیارى از بحث هاى فلسفى در ضرورت این ملازمه تردید کرده اند. غالباً به نظر آمده است که توجه به گریزناپذیرى1 مرگ, معناى زندگى را مشکل آفرین مى کند, اما معلوم نیست مسئله جاودانگى2 چگونه مى تواند میان معنا و عدم معنا تمایز ایجاد کند. مسئله پوچى3 به سرعت به بسیارى از مباحث کسانى که جهان را بى احساس4 مى دانند, راه یافته است. اینان استدلال مى کنند که گرچه زندگى ما معنا ندارد, اما باید چنان زندگى کنیم که گویى زندگى معنادار است. در برابر این پوچى بعضى از خودکشى5, دیگران از مخالف خوانى6 و بعضى دیگر از رندى7 دفاع مى کنند. مى توان از مسئله معنادارى کیهانى نیز صرف نظر و معنا را در جاى دیگرى جست وجو کرد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20983_d8e5133b27700e1ca424721727e292e8.pdf
2003-03-21
27
37
سوزان
ولف ترجمه محمدعلی
1
AUTHOR
مشخصات کتابشناختى مقاله به شرح زیر است:
1
Wolf Susan شMeaning of lifeص in Craig Edward (ed.), Routledge encyclopedia of philosophy, (London and New York: Routledge, 1998) Vol.5, p.630-633
2
ORIGINAL_ARTICLE
حقیقت، جَعْل، و معناى زندگى
هیچ کس، براى دست یازیدن به یک کار، به امید نیاز ندارد; و هیچ کس نیز به یُمْنِ پشتکار کامیاب نمیشود.ویلیام خاموش1 بقاء ابدى، پس از مرگ، از تحقّق بخشیدن به هدفى که این بقاء همیشه براى آن هدف در نظر گرفته شده یکسره ناتوانست. و گرنه آیا رازى با بقاء همیشگى ى من گشوده میشود؟ آیا این حیات ابدى به اندازه ى زندگى کنونى ما راز نیست؟ ویتگنشتاین 2
https://jpt.isca.ac.ir/article_20984_dc9a54864df1546c3286adea768ffff8.pdf
2003-03-21
38
91
دیوید
ویگینز ترجمه مصطفی
1
AUTHOR
Wiggins، David Needs، Values، Truth، 3rd edition (Oxford: Oxford University Press، 1998)، Essay III: زTruth، Invention and the Meaning of Lifeس (pp. 87-137). 1. William the silent یا William of Orange (ویلیام اورانژى) (84 ـ1533) سیاستمدار هلندى و بنیانگذار اصلى استقلال هلند.
1
2. Wittgenstein (1951ـ 1889) فیلسوف اتریشى تبار بریتانیایى که تأثیر عظیمى بر پوزیتیویسم منطقى، تحلیل زبانى، و معناشناسى داشت.
2
شcognitivistsص 3.
3
4. Voltaire (1778ـ1694) نویسنده ى فرانسوى که به عنوان مدافع قربانیان بیمدارایى دینى شهرت یافت امّاعمدتاً به عنوان استاد طنز مشهورست.
4
5 . W[olfgang] A[madeus] Mozart ت (91ـ1756) آهنگساز اتریشى که بیش از 600 اثر تصنیف کرد.
5
6. Padre Martini
6
7. Darwin (82 ـ 1809) طبیعیدان انگلیسى که به سبب نظریّاتش در باب تطوّر و گزینش طبیعى شهره است.
7
8. Enlightenment
8
9. Marx (83 ـ 1818) فیلسوف سیاسى و سوسیالیست آلمانى و بنیانگذار مادّیگرایى تاریخى (= مارکسیسم)
9
Richard Taylar 10.
10
11. sisyphus ، در اساطیر یونانى، پادشاه حریص قرنتیان که، در عالم ارواح، براى ابد محکوم شد به اینکه تخته سنگ بزرگى را تا بالاى تپه اى بغلتاند و همواره آن تخته سنگ از نو فروغلتد.
11
objectively 12.
12
13. Albert Camus (60ـ1913) رماننویس، مقاله نویس، و نمایشنامه نویس فرانسوى که، به پاس رمانهایش، در 1975، برنده ى جایزه ى ادبیّات نوبل شد.
13
14. R[ichard] M[ervyn] Hare (متولّد 1919) فیلسوف انگلیسى و مُبْدِع توصیه گرایى در فرااخلاق.
14
15. J[ean] - P[aul] Sartre (80 ـ 1905) فیلسوف، نمایشنامه نویس، و رماننویس فرانسوى که در 1964 برنده ى جایزه ى ادبیّات نوبل شد.
15
16. Samuel Johnson (84 ـ 1709)، معروف به دکتر جانسن، فرهنگنویس و مصنّف انگلیسى و شخصیّت مهمّ حیات ادبى قرن هیجدهم.
16
17. subjective
17
18. appetitive states مراد حالات نفسانى اى است که در آنها چیزى را میخواهیم. اگر در زبان فارسى امروزین از لفظ صشهوتش همان معناى عامّ رغبت شدید اراده و فهم میشد (که در زبان عربى میشود)، نه خصوص رغبت شدید جنسى، بهتر میبود که در برابر شappetitive statesص صحالات شهوانیش نهاده میشد.
18
19. Bentham (1832ـ 1748) حقوقدان و فیلسوف انگلیسى.
19
20. Aristotle (22ـ384 ق.م.) فیلسوف یونانى و یکى از بزرگترین متفکّران تاریخ و شکل دهنده ى اصلى عقلگرایى غرب.
20
21. Spinoza (77ـ1632) فیلسوف هلندى که شاخصترین شارح همه خدایى عقلى تلقّى میشود.
21
22. Leibniz - Mach view. لایب نیتس (1716ـ1646) فیلسوف و ریاضیدان آلمانى است که نظریّه اى عقلگرایانه در باب مابعدالطّبیعه ابداع کرد. و ماخ (1916ـ 8831) فیزیکدان و فیلسوف اتریشى است.
22
23. object language. مراد از صزبان مصنوعیش زبانیست که، خود، موضوع تحقیق است.
23
24. utterance، یعنى آنچه اداء میشود; على الخصوص واژه یا واژه هایى که به صورت مکتوب یا ملفوظ اداء میشود.
24
25. meta-language. زبانى که آنقدر غنا دارد که بتواند درباره ى یک زبان (که ممکنست خود آن زبان یا بخشى از آن باشد و ممکنست نباشد) سخن بگوید فرا زبان آن زبان است، و آن زبان زبان موضوعى این یکى است. زبانى که فاقد ابزارهاى لازم براى سخن گفتن درباره ى زبانها باشد، مثلاً فاقد الفاظى مانند صواژهش و صصادقش یا فاقد علائم نقل قول باشد، نمیتواند فرا زبان هیچ زبانى واقع شود.
25
26. biconditional. مراد از صادات دو شرطیش یک ادات دوتایى از منطق جمله هاست («، :) که اغلب صاگر و فقطش خوانده میشود. 27. the moralist
26
28. deliberative judgment 29. [Michael A. E.] Dummett (متولّد 1925) فیلسوف زبان، منطق، و ریاضیات بریتانیایى.
27
30 . [Donald] Davidson (متولد 1917) مابعدالطّبیعه دان و فیلسوف ذهن و زبان آمریکایى. 31. McDowell 32. [Alfred] Tarski (83 ـ1901) ریاضیدان، منطقدان، و فیلسوف منطق لهستانى تبار امریکایى.ص قرارداد شT(شConvertion Tص=)نام ملاکى است براى کفایتِ مادّیِ (در برابر صورى) تعاریفِ پیشنهاد شده براى صدق، که تارسکى آن را کشف کرد، بدان تنسیق صورى بخشید، و آن را اتخاذ کرد.
28
33. [Jonathan] Swift (1745ـ1667) نویسنده و روحانى انگلیسى که بزرگترین طنزنویس انگلیسى زبان قلمداد میشود.
29
34. Aristophanes (حدود 388 ـ حدّود 450 پ.م.) نمایشنامه نویس آتنى که یکى از بزرگترین کمدى نویسان تاریخ تلقّى میشود. 35. Aurel Kolnai 36. Bernard Williams (2003 ـ 1929) فیلسوف انگلیسى که عمدتاً به عنوان فیلسوف اخلاق معروفست.
30
37. Hume (76ـ1711) فیلسوف و تاریخنگار اسکاتلندى که مخصوصاً به جهت شکّاکیت فلسفى و تأثیر عظیمش بر تفکّر مابعدالطّبیعى شهره است. 38. neuro-physiological 39. [Charles Sanders] Peirce (1914ـ 1839) فیزیکدان، ریاضیدان، و منطقدان آمریکایى و بنیانگذار عملگرایى و نشانه شناسى.
31
40. شPrisonerصs Dilemmaص نام مسأله اى است در نظریّه ى بازى و، به نحوى وسیعتر، در نظریّه ى گزینش عقلانى.به دو زندانى میگویند که اگر هر دو اعتراف کنند هر دو به مدّت دو سال در زندان میمانند; اگر هیچیک اعتراف نکنند هر دو به مدّت یک سال در زندان میمانند; اگر فقط یکى از آنان اعتراف کند او آزاد میشود و دیگرى به مدّت سه سال در زندان میماند. رفتار عقلانى زندانیان چیست؟
32
14. Nicolai Hartmann (1950ـ1882) فیلسوف لتونیایى تبار آلمانى. 42. John Findlay
33
43. the doctrine of cognitive underdetermination
34
45. Anna Karenina
35
46. Levin
36
47. Ivan 48. رجوع کنید به: تالستوى، لئون آناکارنینا، ترجمه ى سروش جیبى، چاپ اوّل، انتشارات نیلوفر، 1378 (در 2 جلد)، جلد دوم، صفحه ى 1032.
37
49. the law of excluded middle، یکى از سه قانون اساسى فکر در منطق سنّتى دال بر اینکه میان یک قضیّه و نقیض آن واسطه اى نیست: [ [pv~p 50. Pyrrhonism 51 . Maurois Andrژ (1967ـ1885) نویسنده ى فرانسوى. 52. Alain (Emile-Auguste Chartier) 53. the Garden of the Hesperides; هسپریدها، در اساطیر یونانى، ایزد دختهایى اند که محافظ سیبهاى زرّینى اند که جیا (= Gaea)، به عنوان هدیه ى عروسى، به هرا (= Hera) داده است.
38
54. the Holy Grail. در افسانه هاى قرون وسطاى مسیحى، جامى که عیسى در شام آخر از آن استفاده کرد و یوسف رامه اى براى جمع آورى قطره هاى خون عیسى در وقت تصلیب از آن سود جست. بعدها این جام ناپدید شود و بسا کسان براى باز یافتنش تن به مخاطرات و ماجراها دادند.
39
55. [John Stuart] Mill (73ـ1806) فیلسوف و اقتصاددان انگلیسى.
40
56. [Fracis Herbert] Bradley (1924ـ1846) فیلسوف انگلیسى.
41
ORIGINAL_ARTICLE
پـوچـى
نیگل، در این مقاله، در عین این که معتقد است که تاکنون تبیین قویّ اى براى پوچى و بى معنایى زندگى عرضه نشده است، قبول دارد که بسیارى از انسان ها احساس پوچى و بى معنایى در زندگى دارند و خودش را نیز در زمره همین انسان ها محسوب مى دارد و در صدد برمى آید که راه موجّه و معقول مواجهه با این احساس را نشان دهد، و سرانجام این راه را همان رندى و با طنز و طیبت مواجه شدن با جهان و زندگى مى داند. در عین این که در بعضى از مقالات دیگر این شماره به بعضى از مضامین این نوشته به دیده نقد نگریسته شده است، با این همه، امید مى بریم که نقدى اختصاصى بر کلّ مقاله، در شماره آینده به چاپ بسپریم.
غالب مردم گهگاه احساس مى کنند که زندگى پوچ و عبث است، و برخى به صورتى قوى و دائمى چنین احساسى دارند. ولى معمولاً دلایلى که براى دفاع از این اعتقاد عرضه مى دارند به وضوح ناکافى است: آن ها نمى توانند واقعاً تبیین کنند که چرا زندگى پوچ و عبث است. پس چرا به صورتى طبیعى این احساس را بیان مى کنند که زندگى چنین است؟
https://jpt.isca.ac.ir/article_20985_4eb5956e9588701a368811061443c425.pdf
2003-03-21
92
107
تامس
نیگل ترجمه حمید شهریاری
1
AUTHOR
1 . توماس نیگل (ـ1937) استاد فلسفه در دانشگاه نیویورک است. آثار او شامل The Possibility of Altruism [= امکان دیگرگروى]، Moral Questions [= مسائل اخلاقى] و The View From Nowhere [= نظر از هیچ کجا] است.
1
2 . Coq au Vin; غذاى مشهور فرانسوى که از جوجه و مخلفات دیگر تهیه مى شود.
2
3 . آلبرکامو در این رساله از پوچى اوضاع و احوال بشر سخن مى گوید و پاسخى براى آن به دست مى دهد که مبتنى بر تمرّد و سرپیچى است.
3
4 . متوجه هستم که شکاکیت درباره جهان خارج به طور وسیعى مردود انگاشته شده است، اما از وقتى در برکلى در این موضوع نظریات تامپسون کلارک را که اکثر آن ها به چاپ نرسیده، دیدم، اعتقادم به بطلان پذیر نبودن آن استوار مانده است.
4
5 . همان طور که هیوم در عبارت مشهورى از رساله مى گوید: (بسیار خوش اقبالیم که این امر روى داده که چون عقل ناتوان از کنار زدن این ابرهاست، خود طبیعت براى این منظور کافى است، و مرا از این هذیان گویى و مالیخولیاى فلسفى شفا مى دهد، یا با تقلیل این گرایش ذهنى، یا با یک تفنن و تأثّر زنده حواسم که تمام این حیوانات اسطوره اى را از ذهن زایل مى کند. من با دوستانم شام مى خورم، تخته نرد بازى مى کنم، صحبت مى کنم، و با ایشان خوشم; و وقتى بعد از سه چهار ساعت تفریح به این تأمّلات بازگردم، این ها آن قدر امورى بى روح، تصنعى، و مسخره به نظر مى رسند که دیگر در درون خودم میلى به ورود به این مسائل نمى یابم). (bk.1، pt.iv، sect.7; Selby-Bigge edition، p.269) 6 . (سیزیفوس بنده خدایان، بى قدرت، و شورشى، مى داند که تا چه اندازه وضعیتى فلاکت بار دارد: این چیزى است که در دوران هبوطش بدان مى اندیشد. وضوحى که بنا بود مایه عذاب او باشد، در عین حال، اوج پیروزى اوست. تقدیرى نیست که نتوان با تحقیر بر آن غلبه یافت) (The Myth of Sisyphus، trans. Justin OصBrien [New York: Vintage، 1959]، p.90; first published، Paris: Gallimard، 1942.)
5
ORIGINAL_ARTICLE
در بى معنایى معنا هست
در این مقاله، استیس به بررسى این امر مى پردازد که چگونه انسان هاى جدید مى توانند با فقدان بینش دینى که به نسل هاى بى شمارى از انسان ها معنا مى بخشید، کنار بیایند. او با داستایفسکى و کرکگور در این نکته موافق است که با ناپدید شدن خدا از صفحه آسمان همه چیز عوض شده و ما ظاهراً در جهان مرده اى زندگى مى کنیم که تاریکى آن دامنگستر است. او به شرح چگونگى پدید آمدن این اوضاع و احوال مى پردازد و در باب چگونگى بهبود بخشیدن به این اوضاع و احوال توصیه مى کند تا بتوانیم با هدفى کافى و وافى و با معنادار ساختن زندگى، به حیات خود ادامه دهیم.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20986_a60ea1606424c6291e2f868145ca17a1.pdf
2003-03-21
108
123
والتر.
تی. استیس ترجمه اعظم
1
AUTHOR
Stace، W. T. زThere is meaning in absurdityس in Pojman، Louis P. Philosophy The Quest for Truth (United States of America: WadsWorth Publishing Company. An International Thomson Publishing Company، 1999) pp.541-549. با سپاس از مدیریت محترم مؤسسه پژوهشى نگاه معاصر که متن این مقاله را در اختیار مجله نهادند. (این مقاله توسط استاد مصطفى ملکیان با متن انگلیسى آن مقابله شده است).
1
1. emptiness، معادل (تهیا) را اولین بار آقاى مصطفى ملکیان براى این واژه به کار بردند که دلایل خود را در مجله نقدونظر، ش16ـ 15، ص93 آورده اند.
2
2. برگسون، فیلسوفى فرانسوى است که معتقد است که عالم وجود در اثر سیر تکامل به وجود آمده و تسلسل پدیده ها سبب پیدایش موجودات جدیدى مى شود و قانون ثابت طبیعى در کار نیست. 3. Huxley
3
4. John Stuart Mill
4
5. David Hume
5
ORIGINAL_ARTICLE
قلمرو فلسفه
نویسنده این مقاله بر این عقیده است که، تا در قلمرو فلسفه، یعنى در قلمرو کوشش براى تفکّر واضح و جامع درباره ماهیّت جهان و مبادى رفتار آدمى، گام مى زنیم (پیش فرض هاى اسطوره اى و دینى را در کار نمى آوریم)، انسان را چیزى بیش از یک ساختار فیزیکى پیچیده نمى بینیم، بنابراین، هرگونه انسان مدارى خطاست. لازمه این سخن این است که جهان هستى براى آدمى ساخته و پرداخته نشده است و آدمى چیزى جز جزء کوچکى از این جهان نیست; جهانى که خودش داراى معنا و هدفى نیست و، در نتیجه، آدمى نیز، که جزء آن است، معنا و هدفى ندارد که قابل کشف باشد. اگر معنا و هدفى در زندگى انسان باشد چیزى است که خود انسان آن را جعل مى کند نه کشف.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20987_2808a96e810cf581e3c58df6cbc663e7.pdf
2003-03-21
124
140
جی . جی . سی.
اسمارت ترجمه مرتضی
1
AUTHOR
Smart J.J.C، شTheProvince of Philosophyص in Perry John and Bratman Michael (ed.) Introduction to Philosophy Classical and Contemporary Readings (United States of America; Oxford University Press، 1999) pp.12-20. این مقاله توسط استاد ملکیان با متن انگلیسى مقابله شده است.
1
1 . من در تصور فلسفه به عنوان بازسازى عقلانى زبان بسیار تحت تأثیر هیلرى پاتنم و دابلیو. وى. کواین بوده ام; براى نمونه نک: Quine، Word and Object، (Technology Press of M.I.T.، 1960.)
2
2. macroscopic object 3 . در این باره بنگرید به فصل دوم [از: Philosophy and Scientific Realism، (Routledge and Kegan Paul، London، 1963.)] جالب توجه است که هنگام پرداختن به کار خطیر فلسفه، فیزیک دانان نظرى عموماً مایلند پدیدارگرا باشند و زیست شناسان، ماده گرا. 4. intellectual disciplines
3
5. evolution
4
6. natural selection
5
7. mulation
6
8. Lewis Carroll، Alice in Wonderland، (Every man edition، J. M. Dent، London، 1952)، P.55. 9 . من در این جا از دیگر شیوه هاى ممکن بحث درباره پارادکس راسل مانند شیوه زرملو (zermelo) چشم مى پوشم. خواننده محتاط باید به مقاله (تمییز میان علم و متافیزیک) از کتاب حدس ها و ابطال هاى پوپر مراجعه کند: "Demarcation between Science and Metaphysics" in K. R. Popper، Conjectures and Refutations، (Routledge and Kegan Paul، London، 1963)، pp.263-273. این کتاب هنگامى به دستم رسید که نوشته حاضر در حال چاپ بود. استدلال پوپر این است که مرزبندى میان بى معنایى و کذب، از مرزبندى اى که من انجام داده ام، کم تر دقیق و قاطع است. این نکته استدلال اصلى این نوشته را که عبارت است از این که فلسفه با جهان بینى سر و کار دارد، تقویت خواهد کرد. 10. reductio ad absurdum
7
11. intutionists 12. فکر مى کنم این تشبیه در اصل از آنِ ویتگنشتاین است. 13. vitalistic 14 . نک: Bertrand Russell، Analysis of Mind، Allen and Unwin، London، 1921، PP.159-60. 15 . اگر کسى این ایراد نسبى گرایانه را مطرح کند که (ده دقیقه پیش) معناى روشنى ندارد، مى توانیم در پاسخ او بگوییم: (ده دقیقه پیش با توجّه به یک چهارچوب داورى خاص ساکن بى حرکت) See Bertrand Russell، Analysis of Mind (Allen and Unwin، London، 1921)، pp.159-60. 16 . تبیین گرایى از نظریه فیلیپ گاس (Philip Gosse) را در منبع زیر مى توان یافت: Martin Gardner، Fads and PFallacies in the Name of Science، (Dover Inc.، New York، 1957)، PP.124-27. 17 . من هم چنین از ذکر دل خواسته بودن انتخاب معیار هم زمانى (simultaneity) در یک فاصله را که لازمه نظریه نسبیت خاص است، صرف نظر مى کنم. 18. Occamصs razor
8
19. universals
9
20. libertarian theory of free-will 21 . این بند، پیش از این که دو یادداشت روشن و شفاف ریچارد اکورث (Richard Acworth) و سى. اِ. کمپل (C.A. Cambell) را در مجله مایند، سال72، 1963 و صفحات72ـ271، صفحات 405ـ 400 ببینم، نوشته شده و به چاپ سپرده شده بود. این دو یادداشت به یکى از مقاله هاى قبلى ام پاسخ مى دهند و یادآور مى شوند که اختیارگرا مى تواند با تقسیم بندى حوزه اى که آن را (اتفاق محض) نامیدم، از خودش دفاع کند. 22. para-cause 23. دابلیو. وى.کواین اخیراً بر ضد دفاع پذیرى تمایز تحلیلى ـ تألیفى استدلال کرده است. نگاه کنید به کتاب او: Word and Object، op.cit.، also his From a Logical Point of View، (Harvard University Press، 1953.) 24. nominalism
10
25. null class
11
26. heap 27 . نک: W.V. Quine، From a Logical Point of View، (Harvard University Press، 1953)، p.114. 28 . براى بحثى در این باره، به ویژه به منبع پیش گفته از کواین رجوع کنید. 29. abstract entities
12
30. anthropocentric
13
31. inside sentience
14
32. secondary qualities
15
33. consciousness
16
ORIGINAL_ARTICLE
دین به زندگى معنا مى بخشد
لوییس هاپ واکر نام مستعار نویسنده اى است که خوش دارد گمنام بماند. در این مقاله، واکر مى گوید: دین، به خصوص دین خداباورانه، معناى خاصى به زندگى مى بخشد که در جهان بینى هاى غیر دینى وجود ندارد. وانگهى، استقلالى که سکولاریست ها برایش ارزش قائلند (و گاهى آن را بیش از ارزش واقعى اش ارج مى نهند) با ایمان دینى کاهش معتنابهى نمى یابد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20988_46f9191cfed2978a57b52596ddbac5ee.pdf
2003-03-21
141
148
لوییس
هاپ واکر ترجمه اعظم
1
AUTHOR
Walkerص Lois Hopeص زReligion Gives Meaning to Lifeس in Pojman Louis P. Philosophy The Quest for Truth (United States of America، Wadsworth Publishing Company، and an International Thomson Publishing Company، 1999) pp.537-541. با سپاس از مدیریت محترم مؤسسه پژوهشى نگاه معاصر که متن این مقاله را در اختیار مجله نهادند. (این مقاله توسط استاد مصطفى ملکیان با متن انگلیسى آن مقابله شده است). 1. autonomy
1
2. freedom
2
3. Big Bang
3
4. altruism
4
6. F. Maurice
5
7. Karl Barth
6
ORIGINAL_ARTICLE
آیا هدف خداوند مىتواند سرچشمه معناى زندگى باشد؟
در این مقاله، به کندوکاو در تفسیر دینى متعارف از آنچه مى تواند زندگى را معنادار سازد مى پردازم، یعنى به کندوکاو در این نظر که زندگى از این حیث که آدمى هدفى را که خدا تعیین کرده است تحقّق مى بخشد، کسب معنا مى کند. این نظر را (نظریّه هدف [الهى]) بنامیم. در مکتوبات [مربوط به این بحث]، اشکالاتى آمده است که ظاهراً نشان مى دهند که نظریه هدف [الهى] مستلزم این محالات منطقى است که خدا اخلاقى، قادر مطلق، یا سرمدى نیست. نشان خواهم داد که تقریرهایى از نظریّه هدف [الهى] در اختیار داریم که مشمول این براهین خُلْف واقع نمى شوند. ولى خود من معتقدم که نظریّه هدف [الهى] با مشکلى روبه روست که هیچ یک از تقریرهاى این نظریّه از این مشکل راه رهایى ندارد. سخن من این است که بهترین دلیل براى قائل شدن به نظریّه اى خدامحورانه در باب معناى زندگى منطقاً مانع از این مى شود که نظریّه هدف [الهى] بتواند تقریر صحیح آن نظریّه خدامحورانه باشد. بالاخصّ، سخن من این است که اگر براى این که زندگى آدمى کسب معنا کند ضرورت دارد که ارتباطى با خدا در کار آید، این، على القاعده، بدین جهت است که خدا اوصافى همچون لازمانى و بساطت دارد که کمالاتى اند که با هدف دارى ناسازگارند. نتیجه اى که خواهم گرفت این است که متفکّران دینى دلیل موجّهى دارند بر این که در باب شیوه معنابخشى خدا به زندگى نظریّه هاى دیگرى بپردازند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20989_8429d93c200bc99cd15b8692cc7eb8a1.pdf
2003-03-21
149
183
تدئوس
متز ترجمه محمد سعیدی
1
AUTHOR
Metz Theddeus، زcould Godصs purpose be source of lifeصs meaning?س in Religious studies، no.36 (2000) pp.293-313.
1
1. God-centred 2 . هیچ یک از استدلال هاى این مقاله بر این توصیفِ کم و بیش بحث انگیز از پرسش معناى زندگى مبتنى نیست. من از این توصیف در مقاله (مفهوم زندگى معنادار)، که در آینده منتشر مى شود، دفاع خواهم کرد. این مقاله فصل اول کتاب من را، با عنوان زندگى هاى معنادار و سیاست که مشغول نوشتن آن هستم، تشکیل مى دهد. مقاله حاضر هسته اصلى فصل دوم این کتاب را تشکیل مى دهد. 3. purpose theory 4 . مى توان طرفدارى آشکار از نظریه هدف[الهى] را در منابع ذیل یافت: - Paul Althaus، "The meaning and purpose of history in the Christian view"، Universitas: A German Review of the Arts and Sciences، 7 (1965)، 197-204. مقالات یکتاگرایانه (توحیدى) در: - R. C. Chamers and John Irving (eds.)، The Meaning of Life in Five Great Religions، (Philadelphia PA: Westminster Press، 1965)، chs. 4-6.
2
- Delwin Brown، "Process philosophy and the question of life's meaning"، Religious Studies، 7(1971)، 13-29.
3
- Michael Levine، "What does death have to do with the meaning of Life?"، Religious Studies، 23 (1987)، 457-465.
4
- Lois Hope Walker، "Religion and the meaning of life and death"، in Louis Pojman (ed.)، Phiolophy: The Quest for Truth (Belmont CA; Wadsworth Publishing Company، 1989)، ch.16.
5
- Philip Quinn، "How Christianity secures Life's meaning"، in Joseph Runzo and Nancy Martin (eds.)، The Meaning of Life in the World Religions (Oxford: Oneworld Publications، 2000)، ch.3. 5 . براى ملاحظه این اعتراض، نک: - Kurt Baier، "The meaning of life"، in E.D. Klemke (ed.). The Meaning of Life (NewYork NY: Oxford University Press، 1981)، 106-108.
6
_ Norman Dahp، "Morality and the meaning of life: some first thoughts"، Canadian Journal of Philosophy، 17 (1987)، 11-12n.
7
- Oswald Hngling، The Quest for Meaning (NewYork NY: Basil Blackwell Inc.، 1987)، 50.
8
6. Justice Theory
9
7. perfection theory 8 . براى ملاحظه روایت هایى از نظریه هدف[الهى] که به وضوح این جهانى اند، نک: - Brown، "Process philosophy and the question of life's meaning"، esp. 24-25
10
- Levine، "What does death have to do with the meaning of life?"
11
9. pantheist
12
11. Baier، "The meaning of life"، 106. and Joseph Ellin، Morality and the Meaning of Life، (Forth Worth TX: Harcourt Brace، 1995)، 322.
13
12. Utilitarianism 13 . بیر به نادرستى اظهار مى دارد که نظریه هدف[الهى] مستلزم مطلب زیر است:
14
(هیچ حیات انسانى اى، هرقدر هم بیهوده به نظر آید، بى معنا نخواهد بود، زیرا هر حیاتى، از آن جهت که بخشى از طرح خداوند است، مطمئناً واجد معنا خواهد بود.) نک: Baier، "The meaning of life"، 105، 106، 115 14 . اى. جِى. ایر به پذیرفتن این فرض تمایل دارد که ما نمى توانیم از تحقّق بخشیدن به طرح خداوند اجتناب ورزیم. نک: A. J. Ayer، "The claims of philosophy"، in Maurice Natanson (ed.)، Philosophy of the Social Sciences، (NewYork NY: Random House، 1963)، 475-477.
15
15. Jean-Paul Sartre، Existentialism and Humanism، Philip Mairet (tr.) (London: Methuen & Co، 1948)، 45.
16
16. Argument from Disrespect 17 . براى ملاحظه نمونه اى از این استدلال نک به: Hanfling، The Quest for Meaning، 45-46.
17
18. coercion
18
19. Baier، "The meaning of life"، 107; and Paul Kartz، "The meaning of life" in The Fullness of life (NewYork NY: Horizen Press، 1974)، 86.
19
20. exploitation
20
21. Kurt Baier
21
22. Baier، "The meaning of life"، 104. براى ملاحظه واکنش هایى که بیر برانگیخته است، نک: W.D. Joske، "Philosophy and the meaning of life"، in Klemke، The meaning of life، 259; and Ieving Singer، Meaning in Life، vol.1; The Creation of Value (Baltimore MD: Johns Hopkins University Press، 1996)، 29. 23 . براى ملاحظه این پاسخ به بیر نک: Levine، "What does death have to do with the meaning of life?"، 461،n. 24 . براون این پاسخ را به بیر در منبع زیر داده است: "Process philosophy and the question of life's meaning"،20. 25 . مقایسه کنید با این سخن سینگر که مى گوید: (اگر بشریت، یا کلاً حیات، براى تأمین هدفى وراى خود آفریده مى شد، هستى، شبیه وجود مصنوعات تولید شده مى گردید.) (Singer، Meaning of life، 29)
22
26 . براى ملاحظه بحث هایى که مرا به بررسى این اعتراض واداشت، نک: Karl Britton، Philosophy and the Meaning of Life، (NewYork NY: Cambridge University Press، 1969)، 31، 34-35; and Hanfling، The Quest for meaning، 48.
23
27. Irving Singer
24
28. Singer، Meaning of Life، 31، 32. براى ملاحظه نکته مشابهى، نک: R. W. Hepburn، "questions about the meaning of life"، in Klemke، The Meaning of Life، 223. 29 . نک به همین بخش در .Klemke، The Meaning of Life، 9-19
25
30 . براى نمونه نک: "Training in Christianity"، in Robert Bretall (rd.)، A Kierkegaard Anthology (Princeton NJ: Princeton University Press، 1946)، 414. 31 . استدلال هاى عمده عبارت اند از: حیاتى که مرتبط با خدا باشد، تحقیرآمیز و در نتیجه، بى معنا مى شود و صرفاً دست یابى به غایات شخصى خود ما است که [به زندگانى ما] معنا مى بخشد. براى ملاحظه اظهاراتى درباره هردو ادعا، نک: Baier، "The meaning of life". 32 . براى ملاحظه این دیدگاه نک: Tolstoy، "My confession"; Albert Camus، The Myth of Sidyphus Justin OصBrien (tr.) (NewYorkNY. Knopt، 1955); and William Davis، "The meaning of life"، Metaphilosophy، 18 (1987)، 288-305. 33 . تامِس نیگل، هرچند یک فراطبیعت گرا نیست، این مطلب را به نحو قانع کننده و جذابى اظهار کرده است. نک به: T. Nagel، "The absurd"، in Mortal Questions (NewYork NY: Cambridge University Press، 1979)، ch.2، and "Birth، death، and the meaning of life"، in The View From Nowhere (New York NY: Oxford University Press، 1986)، ch:11.
26
34.qualitative properties 35 . بسیارى از استدلال هاى آتى در منابع ذیل یافت مى شوند: Plotinus، The Enneads; Anselm، Monologion and Proslogion; and Aquinas، Summa Contra Gentiles and Summa theologica. 36 . براى ملاحظه بحث بیش ترى در باب معناى [حیات] بشرى و حیوانى در بستر نظریه هدف[الهى]، نک: Robert Nozick، "Philosophy and the meaning of life"، in Philosophical Explanations (Cambridge; Harvard University Press، 1981)، 586-587; and Hanfling، The Quest for Meaning، 48-44.
27
37. Nozick 38 . نوزیک هم چنین، با ارائه استدلال کاملاً متفاوتى، به این پرسش که چرا تحقّق بخشیدن به هدف خداوند ممکن است منشائى براى معنا باشد، از طریق توسل به نامحدود بودن خدا، پاسخ مى دهد. (نک: Philosophy and the meaning of life"، 593-609).
28
در یک جا، نوزیک تنش میان ادعاى نامحدود بودن خدا و هدف داشتن او را تشخیص نمى دهد (p.606)، هرچند در جاى دیگرى تذکر مى دهد که حمل کردن هر مفهومى بر یک موجود نامحدود کار دشوارى است (p.608). براى ملاحظه اظهارات اخیر در باب کشمکش میان شخص بودن خدا و برخى اوصاف کیفى، نک: Richard Gale، On the Nature and Existence of God، (New York NY: Cambridge University Press، 1991)، ch.2; and Richard Swinburne، The Coherence of Theism rev. edn. (Oxford: Oxford University Press، 1993)، ch.12. 39 . استدلالى را که در متن ارائه کردم این است که اگر صرفاً خدا بتواند منشأ معنا باشد، این امر از آن رو خواهد بود که خدا واجد اوصاف کیفى است; کمالاتى که با هدف مندى ناسازگارند. دارِل مولندورف (Darrel Moellendorf) و گِرِم مک لین (Graem McLean) از خود پرسیده اند که آیا مى توان استدلال من را به یک ادعاى متعارف تر فرو شکست; یعنى این ادعا که خدا، به مثابه یک موجود کامل، بر حسب تعریف، واجد اوصاف کیفى است و لذا نمى تواند موجودى هدف مند باشد. من گمان نمى کنم که بتوان استدلال مرا به راحتى به این استدلال منطقى فرو کاست، زیرا خدا، صرفاً به عنوان یک موجود کامل، واجد همه کمالات نیست. براى تصدیق این مطلب، موجودى کاملاً ارزش مند را تصور کنید که جهان را آفریده است، ولى، به تعبیر آنسلم، (آن چه کامل تر از آن نتوان تصور کرد)، نیست. چنین هویتى به نحو معقولى (خدا) نامیده مى شود. در نتیجه، تا آن جا که مفهوم خدا متضمن همه کمالات نباشد، خدا (دست کم به نحو صریح) بر حسب تعریف واجد اوصاف کیفى نخواهد بود.
29
40 . براى ملاحظه آثار جذابى که با این خطوط عام هماهنگ اند، نک: Norman Kretzmann and Eleonore Stump، "Eternity"، The Journal of Philosophy، 78 (1981)، 429-458، and "Absolute simplicity"، Faith and Philosophy، 2 (1985)، 353-382; Katherin Rogers، "The traditional doctrine of divine simplicity"، Religious Studies، 32 (1996)، 165-186; and Don Lodzinski، "The eternal act"، Religious Studies، 34 (1998)، 325-352. 41 . این مقاله را وقتى که در دانشگاه ویت واترزاند در ژوهانسبورگ افریقاى جنوبى پژوهشگر مهمان بودم نوشتم. از اعضاى دپارتمان فلسفه وتیز به خاطر این که از سر لطف محیطى مساعد فراهم آوردند و در نشستى که براساس همین مقاله انعقاد یافت، فعّالانه شرکت جستند سپاسگزارم. همچنین نظرات مکتوبى را که یکى از بررسى کنندگان ناشناخته ى مجلّه Religious Studies [= مطالعات دینى] ارائه کرده است قدر مى نهیم. و سرانجام، باید سپاس خود را از مجمع تحقیقاتى دانشگاه پیسورى اظهار دارم که دستمزد تابستانى و جایزه تحقیقاتى اى به من ارزانى کردند که مرا براى نوشتن این مقاله مجال و فرصت بخشید.
30
ORIGINAL_ARTICLE
خیر انسان
1. مفهوم خیر انسان که در این جا از آن بحث مى شود، مفهوم محورى در تمام تحقیق ماست و مسائل مرتبط با آن از مشکل ترین مسائل است. ممکن است بسیارى از سخنانى که درباره آن ها مى گویم، کاملاً خطا باشد. شاید بیش ترین امید و آرزویم این است که آن چه مى گویم آن قدر جالب باشد که ارزش ردّ و انکار را داشته باشد.ما قبلاً درباره این سؤال که چه نوع موجودى داراى خیر است، بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که سخن گفتن درباره خیر هر چیزى که بحث درباره زندگى آن، معنادار باشد، معنادار است. براساس این حکم، بدون تردید، انسان داراى خیر است.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20990_5a7bb5e9a8262ae111450a2b44a877c9.pdf
2003-03-21
184
216
جی . اچ .
فُن رایت ترجمه علیرضا
1
AUTHOR
G. H. von Wright، زThe Good of Manس in Reading in Ethical Theory، eds. by Wilfrid Sellars and John Hospers، Second edition، Prentice Hall، New Jersey، 1970، pp.413-430. گفتنى است که مؤلف ارجاعات متعدّدى در این مقاله به سایر فصول کتاب داده است که به اقتضاى مجله در این نوشتار حذف شده اند. در ضمن از جناب حجةالاسلام والمسلمین آقاى سید محمود موسوى که ترجمه این مقاله را با متن انگلیسى آن تطبیق داده اند تقدیر و تشکر مى شود.م. 1. hedonic
1
2. utilitarian
2
4.causality
3
5. end in itself
4
6. intermediate
5
7. ultimate
6
8. end-directed
7
8. Psychological Hedonism
8
10. Psychological Eudaimonism 11 . نگاه کنید به: .see Ethica Nicomachae (EN)، 1094a 18021، 1097b، and 1176b 30-31 12. En، 1097b 1-8، see also 1172b 20-23.
9
13. En، 1097b 2-3.
10
14. En، 1097b 1 and atain 1097b 5-6.
11
15. Cf. En، 1176b 34-35. 16. در اخلاق ارسطو عبارتى وجود ندارد که با عبارت ما یعنى خیر بشر مطابقت داشته باشد. سعادت (خوشبختى، بهروزى) را ارسطو بهترین خیر یا والاترین خیر مى نامد، ولى تصور یک خیر اعلى عین تصور خیر انسان به صورتى که در این جا بکار مى بریم نیست. اما این دو مفهوم را مى توان با یکدیگر پیوند داد. 17. egoism
12
18. altruism
13
19. Principia Ethica
14
20. ascetic ideal of life 21 . زهد به عنوان اعراض از خواهش هاى دنیوى به خاطر خیر و صلاح نفس را باید از زهدى که در این جا من آن را آرمان زندگى تلقى مى کنم تفکیک کرد. زهد (غایت) یا (ارزش) فى نفسه اولى نیست بلکه ممارست و تمهیدى براى زندگى نیک است. 22. axiological
15
23. intrinsic value
16
24. mutatis mutandis 25 . نگاه کنید به Ethics، ص42ـ44، على الخصوص نگاه کنید به پاسخ مور به نقادان خود در The Philosophy of G. E. Moore، ص554 ـ557. 26. opposed as contradictories
17
27. opposed as contraries
18
28. good for
19
ORIGINAL_ARTICLE
معناى زندگى گزارشى از یک کتاب
پرسش از معناى زندگى یکى از کهن ترین، جذاب ترین و در عین حال دشوارترین پرسش هایى است که انسان تاکنون مطرح ساخته است. جان کاتینگهام در معناى زندگى مى کوشد این پرسش را از زوایاى مختلف مورد بحث قرار دهد. پیام اصلى این کتاب این است که در دنیاى معاصر تنها در سایه دین مى توان به زندگى آدمى معنا و اهمیت بخشید.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20991_0733ad46a90bacb79833f25e2f3f662c.pdf
2003-03-21
217
265
سید محمود
موسوی
1
AUTHOR
این نوشتار گزارش کاملى است از کتابى با این مشخصات:
1
Cottingham، John. On The Meaning of Life، Routledge، p.124، 2003.
2
ORIGINAL_ARTICLE
آثار جدید درباره معناى زندگى
اگر چیزى هست که زندگى را معنادار مى کند، آن چیست؟ این پرسش آشکارا مهم است، اما توجه چندان زیادِ نظریه پردازان هنجارى را جلب نکرده است. اگرچه آثار فلسفى درباره معناى زندگى به نسبت کم است، بیش از آن است که اکثر خوانندگان احتمالاً مى دانند. و این آثار به حدّى است که تأمّل درباره وضعیت کنونى آن ها و نیز جایگاهى را که لازم است بدان دست یابند، مفید مى سازد.در این مقاله، من بخش خاصى از آثار جدید درباره معناى زندگى را مرور مى کنم. اولاً، به آثارى مى پردازم که حیات معنادار را مطلوب ترین صورت زندگى انسان مى شمارند.1 من آثارى که حیات معنادار را صرفاً یک ویژگى توصیفى به حساب مى آورند یا معناى هر چیزى را به صورت فرا فردى مانند نژاد انسانى یا عالم مورد بحث قرار مى دهند، کنار مى گذارم.2 به علاوه، آثار فلسفى انگلیسى ـ آمریکایى را در نظر خواهم گرفت و به بصیرت هایى که در آثار ادبى، روان شناختى، دینى و یا حتى فلسفه اروپاى متصل پیدا مى شود، کارى ندارم.3 و نیز مواردى را که انحصاراً به مسائل کاربردى پرداخته اند، کنار خواهم گذاشت تا جایى براى پرداختن به آثارى که رویکرد کاملاً فلسفى دارند باز باشد.4 بالاخره، به آثارى توجه دارم که از سال 1980 به بعد منتشر شده اند.5
https://jpt.isca.ac.ir/article_20992_ed8dac70c32fc04f2aeb1b8cd4a34feb.pdf
2003-03-21
266
313
تدئوس
متز ترجمه محسن جوادی
1
AUTHOR
Ayer، A. J. 1947. The Claims of Philosophy. In Klemke 2000، chap.20.
1
Ayer، A. J. 1990. Chap.10 in The Meaning of Life. New York: Charles Scribnerصs Sons.
2
Baier، Kurt. 1957. The Meaning of Life. In Klemke 2000، chap.11.
3
Baier، Kurt. 1988. Threats of Futility: Is Life Worth Living? Free Inquiry 8:47-52.
4
Baier، Kurt. 1997. Chaps. 4-5 in Problems of Life and Death: A Humanist Perspective. Amherst. Mass: Promethous Books.
5
Barlow، Connie، ed. 1994. Evolution Extended: Biological Debates on the Meaning of Life. Cambridge، Mass.: MTT Press.
6
Barnes، Hazel. 1967. An Existentialist Ethics. New York: Alfred A. Knopf.
7
Bennett، James. 1984. "The Meaning of Life": A Qualitative Perspective. Canadian Journal of Philosophy 14:581-92.
8
Blackburn، Simon. 2001. Chap.10 in Being Good. New York: Oxford University Press.
9
Bond، E. J. 1988. Chaps.6، 8 in Reason and Value. New York: Cambridge University Press.
10
Br*nnmark، Johan. 2001. Good Lives: Parts and Wholes. American Philosophical Quarterly 38:221-31.
11
Conly، Sarah. 1999. Can a Life of Child-Rearing Be Meaningful? Philosophy Now 24:24.
12
Craig، William. 2000. The Absurdity of Life without God. In Klemke 2000، chap.4.
13
Dahl، Norman. 1987. Morality and the Meaning of Life: Some First Thoughts. Canadian Journal of Philosophy 17:1022.
14
Darwall، Stephen. 1988. Chaps. 11-12 in Importial Reason. Ithaca، N.Y.: Cornell University Press.
15
Davis، William. 1986. The Creation of Meaning. Philosophy Today 30:151-67.
16
Davis، William. 1987. The Meaning of Life. Metaphilosophy 18:288-305.
17
du Toit، Pieter. 1990. Work، Leisure، and a Meaningful Life. Chap.3 in Life، World، and Meaning، ed. A. P. J. Roux. Pretoria: University of South Africa.
18
Dworkin، Ronald. 2000. Chap.6 in Sovereign Virtue: The Theory and Practice of Equality.
19
Cambridge، Mass: Harvard University Press.
20
Ellin، Joseph. 1995. Chap.10 in Morality and the Meaning of Life. Ft. Worth، Tex: Harcourt Brace.
21
Fischer، John Martin. 1993. Recent Work on Death and the Meaning of Life. Philosophical Books 34:65-74.
22
Fischer، John Martin. 1994. Why Immortality Is Not So Bad. International Journal of Philosophical Studies 2:257-70.
23
Flanagan، Owen. 1996. Self-Expressions: Mind، Morals، and the Meaning of Life. New York: Oxford University Press.
24
Flew، Anthony. 1999. The Meaning of Life. Philosophy Now 24:18-19.
25
Frankfurt، Harry. 1982. The Importance of What We Care About. Synthese 53:257-72.
26
Gabay، Jonathan، ed. 1996. The Meaning of Life: Revelations، Reflections and Insights from All Walks of Life. London: Virgin Publishing.
27
Garner، Richard. 1989. The Meaning of "The Meaning of Life." Typescript.
28
Gewirth، Alan. 1998. Chap.5 in Self-Fulfillment. Princeton، N. J.: Princeton University Press.
29
Gordon، Jeffrey. 1988. Is the Existence of God Relevant to the Meaning of Life? Modern Schoolman 60:227-46.
30
Graham، Gordon. 1990. Chap.6 in Living the Good Life: An Introduction to Moral Philosophy. New York: Paragon House.
31
Griffin، James. 1981. On Life's Being Valuable. Dialectics and Humanism 8:51-62.
32
Haber، Joram Graf. 1997. Contingency and the Meaning of Life. Philosophical Writings 5:32-44.
33
Hanfling، Oswald. 1987a. The Quest for Meaning. New York: Basil Blackwell.
34
Hanfling، Oswald. ed. 1987b. Life and Meaning: A Reader. Cambridge: Basil Blackwell.
35
Hartshorne، Charls. 1984. God and the Meaning of Life. Chap.10 in On Nature، ed. Leroy Rouner. Boston University Studies in Philosophy and Religion، vol.6. Notre Dame، Ind.: University of Notre Dame Press.
36
Hartshorne، Charles. 1996. The Meaning of Life. Process Studies 25:10-18.
37
Hurka، Thomas. 1993. Perfectionism. New York: Oxford University Press.
38
Jacquette، Dale. 2001. Chap.1 in Six Philosophical Appetizers. Boston: McGraw-Hill.
39
James، William. 1900. What Makes a Life Significant? In On Some of Life's Ideals، pp.49-94.
40
New York: Henry Holt & Co.
41
Kagan، Shelly. 1998. Rethinking Intrinsic Value. Journal of Ethics 2:277-97.
42
Kekes، John. 1986. The Informed Will and the Meaning of Life. Philosophy and Phenomenological Research 47:75-90.
43
Kekes، John. 2000. The Meaning of Life. In Life and Death: Metaphysics and Ethics، ed. Peter French and Howard Wettstein، pp.17-34. Midwest Studies in Philosophy، vol.24. Malden، Mass.: Blackwell Publishers.
44
Klemke، E.، D.، ed. 1981. The Meaning of Life. New York: Oxford University Press.
45
Klemke، E.، D.، ed. 2000. The Meaning of Life. 2d ed. New York: Oxford University Press.
46
Kurtz، Paul. 2000. Chap.1 in Embracing the Power of Humanism. Lanham، Md.: Rowman & Littlefield Publishers.
47
Levine، Michael. 1987. What Does Death Have to Do with the Meaning of Life? Religious Studies 23:457-65.
48
Levine، Michael. 1988. Camus، Hare، and the Meaning of Life. Sophia 27:13-30.
49
Margolis، Joseph. 1990. Moral Realism and the Meaning of Life. Philosophical Forum 22:19-48.
50
Martin، Raymond. 1993. A Fast Car and a Good Woman. Chap.67 in The Experience of Philosophy، ed. Daniel Kolak and Raymond Martin. 2d ed. Belmont، Calif.: Wadsworth Publishing Co.
51
McDermot، John. 1991. Why Bother: Is Life Worth Living? Journal of Philosophy 88:677-83.
52
Metz.، Thaddeus. 1998. Contributions toward a Naturalist Theory of Life's Meaning. Dialogue and Universalism 8:25-32.
53
Metz.، Thaddeus. 2000. Could Godصs Purpose Be the Source of Life's Meaning? Religious Studies 36:293-313.
54
Metz.، Thaddeus. 2001. The Concept of a Meaningful Life. American Philosophical Quarterly 38:137-53.
55
Metz.، Thaddeus. 2002. Meaning of Life. Utilitas. In Press.
56
Metz.، Thaddeus. 2003. The Immortality Requirement for Life's Meaning? Ratio. In Press.
57
.Moorhead، Hugh، ed. 1988. The Meaning of Life. Chicago: Chicago Review Press.
58
Moreland، J. P. 1987. Chap.4 in Scaling the Secular City: A Defense of Christianty. Grand Rapids، Mich.: Baker Book House.
59
Morris، Thomas. 1992. Making Sense of It All: Pascal and the Meaning of Life. Grand Rapids، Mich.: William B. Eerdmans Publishing Co.
60
Munitz.، Milton. 1993. Does Life Have a Meaning? Buffalo: Prometheus Books.
61
Murphy، Jeffrie. 1982. Chap.1 in Evolution، Morality، and the Meaning of Life. Totowa، N.J.: Rowman & Littlefield.
62
Nagel، Thomas. 1986. Chap.11 in The View from Nowhere. New York: Oxford University Press.
63
Nagel، Thomas. 1987. Chap.10 in What Does It All Mean? New York: Oxford University Press.
64
Nielson، Kai. 1981. Linguistic Philosophy and "The Meaning of Life." Rev. verson. In Klemke 1981، chap.13.
65
Nozick، Robert. 1981. Chap.6 in Philosophical Explanations. Cambridge، Mass.: Harvard University Press.
66
Nozick، Robert. 1989. Chaps.15-16 in The Examined Life. New York: Simon & Schuster.
67
Parfit، Derek. 1984. Reasons and Persons. New York: Oxford University Press.
68
Perrett، Roy. 1985. Tolstoy، Death and the Meaning of Life. Philosophy 60:231-45.
69
Perrett، Roy. 1986. Regarding Immortality. Religious Studies 22:219-33.
70
Pogge، Thomas. 1997. Kant on Ends and the Meaning of Life. In Reclaiming the History of Ethics: Essays for John Rawls، ed. Andrews Reath، Barbara Herman، and Christine M. Korsgaard، pp.361-87. New York: Cambridge University Press.
71
Quinn، Philip. 2000. How Christianity Secures Life's Meaning. In Runzo and Martin 2000، chap.3.
72
Railton، Peter. 1984. Alienation، Consequentialism، and the Demands of Morality. Philosophy & Public Affairs 13:134-71.
73
Raz.، Joseph. 2001. Chap.1 in Value، Respect، and Attachment. Cambridge: Cambridge University Press.
74
Rescher، Nicholas. 1990. Chap.14 in Human Interests: Reflections on Philosophical Anthropology. Stanford، Calif.: Stanford University Press.
75
Runzo، Joseph. 2000. Eros and Meaning in Life and Religion. In Runzo and Martin 2000، chap.10.
76
Runzo، Joseph، and Martin، Nancy، eds. 2000. The Meaning of Life in the World Religions. Oxford: Oneworld Publications.
77
Sanders، Steven، and Cheney، David، eds. 1980. The Meaning of Life: Questions، Answers، and Analysis. Englewood Cliffs، N.J.: Prentice-Hall.
78
Sartre، Jean-Paul. 1948. Existentialism and Humanism. Translated by Philip Mairet. London: Methuen & Co.
79
Schmidtz، David. 2001. The Meaning of Life. In If I Should Die: Life، Death، and Immortality، ed. Leroy Rouner، pp.170-88. Boston University Studies in Philosophy and Religion، vol.22. Notre Dame، Ind.: University of Notre Dame Press.
80
Sharpe، Bob. 1999. In Praise of the Meaningless Life. Philosophy Now 24:15.
81
Singer، Irving. 1996. Meaning in Life. Vol.1، The Creation of Value. Baltimore: Johns Hopkins University Press.
82
Singer، Peter. 1993. Chap.12 in Practical Ethics. 2d ed. New York: Cambridge University Press.
83
Singer، Peter. 1995. Chap.10-11 in How Are We to Live? Amherst، Mass.: Prometheus Books.
84
Smart، J. J. C. 1999. Meaning and Purpose. Philosophy Now 24:16.
85
Smith، Huston. 2000. The Meaning of Life in the Worldصs Religions. In Runzo and Martin 2000، chap.14.
86
Solomon، Robert. 1986. Chap.8 in The Big Questions: A Short Introduction to Philosophy. New York: Harcourt Brace Jovanovich.
87
T*nnsjڑ، Torbjڑrn. 1988. The Moral Significance of Moral Realism. Southern Journal of Philosophy 26:247-71.
88
Taylor، Charles. 1989. Sources of the Self. Cambridge، Mass.: Harvard University Press.
89
Taylor، Charles. 1992. The Ethics of Authenticity. Cambridge، Mass.: Harvard University Press.
90
Taylor، Richard. 1970. Chap.18 in Good and Evil. New York: Macmillan Publishing Co.
91
Taylor، Richard. 1981. The Meaning of Human Existence. Chap.1 in Values in Conflict: Life، Liberty، and the Rule of Law، ed. Burton Leiser. New York: Macmillian Publishing Co.
92
Taylor، Richard. 1987. Time and Life's Meaning. Review of Metaphysics 40:675-86.
93
Taylor، Richard. 1999. The Meaning of Life. Philosophy Now 24:13-14.
94
Teichman، Jenny. 1993. Humanism and the Meaning of Life. Ratio 6:155-64.
95
Tolstoy، Leo. 1905. My Confession. In Klemke 2000، chap.1.
96
Walker، Lois Hope. 1989. Religion and Meaning of Life and Death. Chap.16 in Philosophy: The Quest for Truth، ed. Louis Pojman. Belmont، Calif.: Wadsworth Publishing Co.
97
Wiggins، David. 1988. Truth، Invention، and the Meaning of Life. Chap.7 in Essays on Moral Realism، ed. Geoffrey Sayre-McCord. Rev. version. Ithaca، N.Y.: Cornell University Press.
98
Williams، Bernard. 1973. The Makropulos Case: Reflections on the Tedium of Immortality. Chap.6 in Problems of the Self. Cambridge: Cambridge University Press.
99
Williams، Bernard. 1976. Persons، Character and Morality. Chap.8 in The Identities of Persons، ed. Amelie Oksenberg Rorty. Berkeley: University of California Press.
100
Williams، Garrath. 1999. Kant and the Question of Meaning. Philosophical Forum 30:115-31.
101
Wittgenstein، Ludwig. 1961. Tractatus Logico-Philosophicus. Translated by David Pears and Brian McGuinness. London: Routledge & Kegan Paul.
102
Wohlgennant، Rudolf. 1981. Has the Question about the Meaning of Life Any Meaning? In Hanfling 1987a، Chap.4.
103
Wolf، Susan. 1997a. Happiness and Meaning: Two Aspects of the Good Life. Social Philosophy and Policy 14:207-25.
104
Wolf، Susan. 1997b. Meaning and Morality. Proceedings of the Aristotelian Society 97:299-315.
105
Wolf، Susan. 1997c. Meaningful Lives in a Meaningless World. Quaesriones Infinitae. Vol.19، pp.1-22. Utrecht: Utrecht University Press.
106
Wollheim، Richard. 1984. Chap.9 in The Thread of Life. Cambridge، Mass.: Harvard University Press.
107
ORIGINAL_ARTICLE
نقد و بررسى کتاب اخلاق اصالت
مقاله حاضر نقد و بررسى کتاب اخلاق اصالت، اثر چارلز تیلور است. پیش از ورود به این بحث مقدمه اى در دو بخش جداگانه با عنوان هاى (درباره اخلاق اصالت) و (درباره چارلز تیلور و آثار او)، آورده شده است تا زمینه مناسبى براى بحث فراهم آورده و علاوه بر آن، غناى بیش ترى به مباحث مقاله ببخشد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20993_f130183df61ae956d83441443debd0da.pdf
2003-03-21
319
357
محمد
لگنهاوسن ترجمه منصور
1
AUTHOR
1. outhenticity
1
2. Heidegger
2
4. Eigentlichkeit
3
5. Being and time
4
8. Eigentlich
5
9. bad faith
6
10. Own Voice
7
11. Warnock
8
12. Taylor
9
13. Northwestern
10
14. Charles Taylor، Hegel، (Cambridge University Press، 1975).
11
15. Quebec
12
16. Charles Taylor، The Varieties of Religion Today، (Harvard University Press، forthcoming spring 2002).
13
17. Charles Taylor، The Explanation of Behavior، (London: Cambridge University Press، 1985); Philosophical Papers، Vol.2: Philosophy and the Human Science، Cambridge; (Cambridge University Press، 1985).
14
18. Charles Taylor، Sources of the Self: The making of the modern Identity، (Cambridge: Harvard University Press، 1989).
15
19. The Malais of Modernity
16
20. Charles Taylor، The Ethics of Authenticity، (Harvard University Press، Cambridge Massachusetts and London، England، 1991). چاپ اول این کتاب در همین سال (1991) و با عنوان The Malaise of Modernity در کانادا چاپ شد. 21. excessive individualism
17
22. instrumentalistic rationality 23. "Soft" despotism; اصطلاح (استبداد آرام، اصطلاحى است که نخستین بار (توکویل) (Tocqueville) متفکر فرانسوى در کتاب خود درباره دموکراسى در امریکا (Dela Democracie en Amerigue 1835، 1840) (چاپ اول در سال 1835) به کار برد. مراد وى اشاره به نوعى استبداد بود که وى در امریکا مشاهده کرد: او مشاهده کرد که در امریکا با این که دموکراسى وجود دارد، اما مردم توجهى به حقوق دموکراتیک و لوازم نظام دموکراتیک خود ندارند و این خود مى تواند به تدریج به نوعى استبداد پنهان دموکراتیک بینجامد که وى از آن به (استبداد آرام) تعبیر مى کند. جلد دوم کتاب در سال 1840 منتشر شد. 24. Weber
18
25. iron cage
19
26. reactionary
20
27. obscurantist
21
28. facile relativism
22
29. subjectivism
23
30. Allan Bloom، The Closing of the American Mind (New York: Simon & Schuster، 1987). بلوم فیلسوفى است که ترجمه او از کتب افلاطون (از یونانى به انگلیسى) مشهور است. وى در کتاب فوق به نقد تعلیم و تربیت در امریکا پرداخته است. از نظر او، دانشجویانى که امروزه در امریکا تربیت مى شوند، از اشکالات فکرى و اخلاقى فراوانى برخوردارند، چرا که در امریکا نسبى گرایى بسیار رایج شده است. به اعتقاد او، یکى از دلایل این امر عمومى شدن و رواج گسترده اگزیستانسیالیسم در دانشگاه هاى امریکاست; مکتبى که بسیارى از پیش گامان آن نظیر هایدگر و… معتقدند هر چیزى از جمله زندگى فى نفسه پوچ است و این ما هستیم که به آن ها معنا را تحمیل مى کنیم و ارزش هر چیز به خاطر انتخاب و گزینش ماست. 31. self-fulfillment
24
32. being true to oneself
25
34. neutral liberalism
26
35. Dworkin
27
36. Kymlicka
28
37. good life
29
38. Beiner
30
39. Macintyre
31
40. system 41 . مثلاً دین، ما را به شکوفا کردن استعدادهاى خود و نیز عدم نفاق توصیه مى کند، البته این دو امر هرچند با (اصالت) شباهت دارند، تفاوت هاى بسیارى هم با آن دارند. 42. Romontic Periad
32
43. consequentialism 44 . آیا مى توان این ادعاى تیلور را درست دانست؟ به نظر من، ظهور نظریه هاى نتیجه گرا، پس از قرن هیجدهم و همراه با ظهور نظریه هاى سودگرایانه بوده است. تیلور در صدد است که به وجود آمدن و پایه ریزى اخلاق اصالت را پس از نتیجه گرایى الهیاتى قرار دهد، اما این امر قانع کننده نیست. من بر این گمانم که تیلور مى خواهد نظریه ضد نتیجه گرایى خود را با نوعى فرافکنى به اخلاق اصالت اولیه استناد کند. 45. Good
33
47. Rousseau
34
48. Le Sentiment de Lصexistence
35
49. self-determination
36
50. Jacobins
37
51. Corey Anton
38
52. Corey Anton، selfhood and Authenticity، (Albany: State University of New York Press، 2001).
39
54. Ibid، p.150
40
55. subjectivist
41
56. originality
42
57. see: Alasdair Mocintyre After Virtue 2nd ed. (Notre Dame: University of Notre Dame Press، 1984، p.36-78).
43
58. James L. Heft، A Catholic Modernity? (Oxford University Press، 1999).
44
59. Ibid، p.15-16
45
60. Ibid، p.18
46
61. Auschwitz
47
62. Amnesty International 63 . مدرنیته به لحاظ اخلاقى قائل به بى طرفى در مورد عموم مردم است و هرگز برترى افرادى را براساس مسائل دینى و مذهبى بر سایر افراد نمى پذیرد، از این رو، چنان چه گرایش و جهت گیرى دینى و مذهبى مردم جنبه عام گرفته و بر فرهنگ مردم سایه افکن شود، اخلاق مدرنیته تهدید خواهد شد و به هر حال، با آن در تضاد خواهد بود. 64. Marianist
48
65. self-indulgence
49
66. self-defeating
50
67. Thomas Nagel، The Last Word، New York: Oxford University Press، 1997.
51
68. Ronald Dworkin، "Objectivity and Truth: youصd belive it"، Philosophy & Public Affairs 25/2، 1966.
52
69.self-fulfillment
53
70. self-choosing
54
71. Allan Bloom، The Closing of The American Mind.
55
72. individual self-realization 73 . anomie; واژه اى یونانى به معناى بى قانونى است.
56
74 . براى اولین بار (هگل) پر نفوذترین بحث را درباره این موضوع در کتاب Phenemenology of Spirit ارائه داد.
57
75 . تعریف و تفسیر عدالت گاه براساس هدف صورت مى گیرد و گاه براساس روش، مثلاً چنان چه گفته شود عدالت آن است که اموال جامعه براساس قرارداد شخصى بین افراد جامعه تقسیم شود، تفسیرى مبتنى بر روش خواهد بود، چرا که تقسیم اموال براساس قرارداد روشى در توزیع ثروت است. اما اگر گفته شود عدالت آن است که همه افراد برابر باشند، توجهى به روش توزیع نشده است، بلکه تمرکز اصلى بر برابرى افراد است و این ممکن است با روش هاى مختلفى، حتى زورمندانه و اجبارى، صورت گیرد. 76. self-gratification.
58
77. Romanticism
59
78. modern individualism
60
79. atomism
61
80. expressivist element
62
81. self-discovery
63
82. Creativity
64
83. self-realization
65
84. self-definition
66
85. realism
67
86. naturalism 87 . Schiler (1759ـ 1805); شاعر، فیلسوف و نمایش نامه نویس آلمانى. 88. telos
68
89. derrida
69
90. Foucoult
70
91. anthropocentrism
71
92. extremely self-contered 93 . "Le Lotta Continua"; شعار یکى از گروه هاى مبارز ایتالیایى بود و منظور تیلور از این استعاره این است که نباید با مشاهده انحرافات و زواید به وجود آمده، در اخلاق اصالت دست از آن شسته و علیه آن جبهه گیرى کنیم، بلکه باید همواره براى زدودن این انحرافات مبارزه کنیم. 94. alienation
72
95. subjectivization
73
96. mimesis 97 . Rilke (1875ـ1926); شاعر اتریشى. 98. derrieve guard
74
99. quantity
75
100. atomism
76
101. Rene Guenon
77
102. reign of quantity
78
103. Society of Christian Philosophers 104 . Perennial Philosophy= Sophia Prernnis، که به گفته دکتر نصر همان (الحکمة الخالده) یا حکمت لدنى در اسلام است. ر.ک: مقدمه کتاب زیر: Frithjof Schuon، Islam and the Perennial Philosophy، (Lahore، Suhail Academy، Chwok Vrdu Bazar، 1985).
79
ORIGINAL_ARTICLE
برهان شرطبندى
وجود خدا (و حقّانیت آموزه هایى چون معاد) اگر هم قابل اثبات یقینى نباشد، یگانه گزینه پذیرفتنى است، چرا که براى پرهیز از زیان احتمالى الحاد ـ که به مراتب، بالاتر از سود یقینى آن است ـ چاره اى جز ایمان یا سلوک مؤمنانه نیست. این، شکل اجمالى برهانى است که پاسکال ـ به احتمال ـ از غزالى وام گرفته و با بهره گیرى از حساب احتمالات آن را پرورانده است. مستند غزالى روایتى از امام على(ع) است که نظیر آن در سخنان امام صادق و امام رضا(ع) نیز به چشم مى خورد. این برهان امروزه با چالش هایى نیز روبه رو شده است که در این نوشتار مهم ترین آن ها بررسى مى شود.قال المنجّم والطبیب کلاهمالایحشر الاجساد قلتُ الیکمااِن صحَّ قولُکما فلستُ بخاسرٍاو صحَّ قولى فالخسار علیکما1
https://jpt.isca.ac.ir/article_20994_730acc5eaf2df8af9cde338ee4bb6f47.pdf
2003-03-21
358
371
حسن
یوسفیان
1
AUTHOR
1. ابوالعلاء معرى، لزوم مالایلزم، شرح ندیم عدى، الطبعة الثانیه، دارطلاس، دمشق، 1988م، ج3، ص1447; ر.ک: محمد غزالى، الاربعین فى اصول الدین، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1409ق، ص114; همو، احیاء علوم الدین، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1406ق، ج4، ص61.
1
2. ر.ک: دیوان امام على(ع) ترجمه منظوم و منثور حسین میبدى و مصطفى زمانى، پیام اسلام، قم، 1362ش، ص396; محمد بن طلحة الشافعى، مطالب السؤول فى مناقب آل الرسول، تحقیق ماجد احمد الطعیه، مؤسسة ام القرى، بیروت، 1420ق، ج1، ص256; محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، الطبعة الثانیه، دار احیاء التراث العربى، بیروت، 1403ق، ج75، ص87.
2
3. عبدالحسین زرین کوب، فرار از مدرسه، درباره زندگى و اندیشه ابوحامد غزالى، چاپ سوم، امیرکبیر، تهران، 1364ش، ص194.
3
4. فصلت(41) آیه 52.
4
5. حسین بن على الخزاعى النیشابورى، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، (تفسیر ابوالفتوح الرازى)، تصحیح محمدجعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، بنیاد پژوهش هاى اسلامى، مشهد، 1366ش، ج17، ص90.
5
6. محمد فخرالدین الرازى، التفسیر الکبیر، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1411ق، ج27، ص119; محمدحسین طباطبائى، المیزان، الطبعة الثانیه، مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، قم، 1393ق، ج17، ص403.
6
7. بهاءالدین خرمشاهى، سیر بى سلوک، انتشارات معین، تهران، 1370ش، ص229ـ230.
7
8. محمد بن یعقوب کلینى، الکافى، تعلیق على اکبر الغفارى، مکتبة الصدوق، تهران، 1381ق، ج1، ص74 و78 (ک التوحید، ب حدوث العالم)
8
9. همان، ص78 و ر.ک: ص75.
9
10. همان، ص78.
10
11. محمد غزالى، میزان العمل، تعلیق على بوملحم، دار مکتبة الهلال، بیروت، 2000م، ص26; ر.ک: همو، احیاء علوم الدین، ج3، ص402 وج4، ص61.
11
12. محمد غزالى، کیمیاى سعادت، با مقدمه محمد عباسى، انتشارات طلوع و زرین، تهران، 1361ش، ص127 (عنوان چهارم، فصل پانزدهم) و ر.ک: ص593 (رکن سوم، اصل دهم)
12
13. محمد غزالى، احیاء علوم الدین، ج3، ص104ـ402.
13
14. همان، ج4، ص61.
14
15. همو، کیمیاى سعادت، ص593 و ص127; همو، الاربعین فى اصول الدین، ص113.
15
16. ر.ک: همو، میزان العمل، ص25ـ26.
16
17. همان، ص27. 18. Raymonodo Martini 19. عبدالرحمان بدوى، موسوعة المستشرقین، الطبعة الثالثه، دارالعلم للملایین، بیروت، 1993م، ص309ـ310. 20. Encyclopedia Judaica، Keter Publishing House، Jerusalem (Israel)، 1996، V.11، p.1066.
17
21. see: Miguel De Unamuno، Tragic sense of life، trans. by Carwford Flitch، Dover Publications، New York، 1954، p.45.
18
22. Asin Palacios 23. ر.ک: حنا الفاخورى، خلیل الجر، تاریخ الفلسفة العربیة، الطبعة الثالثة، دارالجیل، بیروت، 1993م، ج2، ص329; یوسف القرضاوى، الامام الغزالى بین مادحیه و ناقدیه، مؤسسة الرساله، بیروت، 1421ق، ص82 ـ83; عبدالرحمان البدوى، دور العرب فى تکوین الفکر الاورویى، الطبعة الثالثة، دارالقلم، بیروت، 1979م، ص27ـ 28; - Antony Flew (ed)، A Dictionary of Philosophy، Pan Book، London، 1984 (1979)، p.263.
19
24. see: Jeffrey Jordan، "Pascalصs wager and the problem of Infinite Utilities، Faith and Philosophy، V.10، No.1، January 1993، p.50.
20
25. Blaise Pascal، Pensژes، trans. by Krailsheimer، Penguin Books، England، 1966، p.149. (No.418)
21
26. Ibid، p.153.
22
27. Ibid، p.151.
23
28.Ibid، p.151-152.
24
29.Ibid، p.153.
25
30. Ibid، p.152.
26
31. see: J. L. Mackie، The Miracle of Theism، Clarendon Press، Oxford، 1982، p.201.
27
32. see: Frederick Copleston، A History of Philosophy، Doubleday، New York، 1985 (1960) V.4، p.170; Hans Kںng، Does God Exist? trans. by Edward Quinn، Doubleday، New York، 1980، p.61; Terence Penelbum، Religion and Rationality، Random House، New York، 1971، p.213.
28
33. Richard M. Gale، On the Nature and Existence of God، Cambridge University Press، Cambridge، 1991، p.346.
29
34. Peter Kreeft، Christianity for modern pagans، Ignatias Press، San Francisco، 1993، p.299.
30
35. J. L. Mackie، The Miracle of Theism، p.201.
31
36. Stephen T. Davis، God، Reason & Theistic Proofs، p.160-162.
32
37. Stephen T. Davis، "Pascal on self-caused Belief"، Religious Studies. V.2 No.1، March 1991، p.31-32.
33
38. J. L. Mackie، Ibid، p.202.
34
39. Stephen T. Davis، God، Reason & Theistic Proofs، p.162.
35
40. Immanuel Kant، Groundwork of the Metaphysic of Morals، trans. by H. J. Paton، p.65.
36
41. Fredrick Copleston، A History of Philosophy، V.6، p.316.
37
42. William James، "The will to Belive"، Louis Pojaman (ed). Philosophy of Religion، p.389.
38
43. Hugh Rice، God and Goodness، p.133.
39
44. Stephen T. Davis، God، Reason & Theistic، p.164; Richard M. Gale، on the Nature and Existence of God، p.348.
40
45. Richard Swinburne، Faith and Reason، Oxford University Press، Oxford، 1981، p.94; Terence Penelhum، Religion and Rationality، 1971، p.215.
41
46.Antony Flew (ed)، A Dictionary of Philosophy، p.263.
42
47. Hugh Rice، God and Goodness، Oxford University Press، Oxford، 2000، p.133.
43
48. J. L. Mackie، The Miracle of Theism، Clarendon Press، Oxford، 1982، p.203.
44
49. Stephen T. Davis، God، Reason & Theistic Proofs، Eerdmans Publishing Company، Michigan، 1997، p.165.
45
50. Jeffrey Jorden، "Pascalصs wager and the problem of Infinite Utilities، Faith and Philosophy، V.10، No.1، January 1993.
46
ORIGINAL_ARTICLE
عدل الهى
آن چه خداوند را نزدیک و دوست داشتنى مى کند، نوعى الفت و عشق میان انسان با او پدید مى آورد و زمینه را براى پرستش و راز و نیاز آماده مى سازد نه صفات مابعدالطبیعى خداوند، بلکه صفات اخلاقى اوست و از جمله مهم ترین این صفات عدالت است. این است که تقریباً در همه ادیانى که به خدایى متشخص اعتقاد دارند، یکى از صفات خداوند عدالت اوست. قرآن در موارد مختلف خداوند را قائم به قسط مى داند،1 در روایات نیز فراوان از عدل خداوند و این که وى به بندگان ظلم نمى کند، سخن رفته است: و قامَ بِالقِسطِ فى خَلقِه و عَدَل عَلیهم فى حُکمِه،2 و عَدَل فى کلِ ما قَضى3.در کتاب مقدّس نیز چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید از عدالت خداوند سخن بسیار به میان آمده است.4 اشعیاى نبى یهوه را موطن عدالت مى نامد،5 هم چنین داورى هاى او از روى عدل و انصاف دانسته شده است.6بنابراین، مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، همه بر عدالت خداوند متفقند. اما در باب معناى عدالت وسازوارى آن با سایر صفات خداوند و هم خوانى آن با برخى از آموزه هاى دینى، مثل خلود گناهکاران در جهنم وبرخى از واقعیات زندگى، مثل شرور پرسش هایى مطرح شده و فیلسوفان و متکلمان مدافع دین نیز به دفع این شبهات کوشیده اند: (به این هدف که این آراى غلط را از ذهن افراد بزدایند، آرایى که خداوند را به عنوان شهسوارى خود کامه ارائه مى کند که چون قدرتى مطلقه و مستبدانه را به کار مى گیرد، مناسب نیست تا دوست داشته شود و شایستگى محبوب بودن را ندارد.)7
https://jpt.isca.ac.ir/article_20995_a232ebba27dd2d74f2c874f0e1420d12.pdf
2003-03-21
372
409
غلامحسین
توکلی
tavacoly@yahoo.com
1
AUTHOR
1. آل عمران(3) آیه 18; انبیاء (21) آیه 47.
1
2. نهج البلاغه، خطبه 185.
2
3. همان، خطبه 191.
3
4. ارمیا، باب50، آیه 7.
4
5. اشعیاء، باب50، آیه 7.
5
6. مزامیر، باب119، آیه 75. 7. Leibnize، G. W. Theodicy: Essays on the Goodness of God، The Freedom of Man، and the origin of Evil. tr. by E.M. Huggard، Chicago: Open Court، 1985، p.127. 8 . برتراندراسل، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندرى، ج1، نشر پرواز، چاپ ششم، تهران، 1373، ص181.
6
9 . همان، ص131. 10. "Pownes. Stephen. M. "Constructivism" in: Routledge Encyclopedia of Philosophy Vol.2، p.624. 11 . هابز، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، نشر نى، چاپ اول، تهران 1380، ص171ـ173.
7
12 . همان، ص174.
8
13 . همان، ص171. 14. Meller. David. "Desert and Merit" in: Routledge Encyclopedia، Vol.3، p.24.
9
15. Zaspel. Fred. G. "Four aspect of" WWW. Graceonlinelibrary. Org. 16 . عبدالرحمن بدوى، تاریخ اندیشه هاى کلامى در اسلام، ترجمه حسین صابرى، ج1، بنیاد پژوهش هاى آستان قدس، چاپ اول، مشهد 1374، ص75.
10
17 . همان، ص73. 18. Rowe. William. "Deism" in: Routledge Encyclopedia of Philosophy، Vol.2، p.853.
11
19. "Godصs Justice" WWW. 2pi. info/bible/plan/Godصs justice. 20 . عبدالکریم شهرستانى، نهایة الاقدام فى علم الکلام، مکتبه الثقافه الدینیه، بى جا، بى تا، ص370 به بعد; ابوالحسن اشعرى، اللمع، ص117.
12
21 . شهرستانى، ص379. 22. Calvin، p.268.
13
23. Alston P. Divine Nature and Human Language، London، Cornell University Press، 1989.
14
24. Craig W. The indispensibility of Thellogical Meta-Ethical Foundations of Morality. in: Paper trails 26June، 2000، p.23.
15
25. Frame J. "Euthyphro Hume and Biblical God" in IMM magazine، winter spring: third will publication، 1999، p.6.
16
26. Spinoza، p.222.
17
27. Leibniz. G. W. Discours on Methaphisics. Chicago، Open Court Publishing Company، 1902، p.231.
18
28. Zaspel. Fred G. "Four aspect of" www Graceonlinelibrary. org.
19
30. Craig، Ibid، p.23.
20
31. Zaspel، Ibid.
21
32. The Fourth Dimention of Religion: www. faithnet. freeserve. com. uk2 Augustin، on Free will.
22
33. Ibid. 34 . محمدعلى موحد، گیتا، سرود خدایان، شرکت سهامى انتشارات خوارزمى، چاپ دوم، تهران 1374، ص116ـ117; 139ـ142; 163.
23
35 . محمد پدارا شکوه، اوپانیشادها، با مقدمه و حواشى دکتر تاراچند، دکتر جلالى نائینى، ج1، چاپ سوم، انتشارات علمى، 1368، ص298. 36. impersonal
24
37. personal
25
38. Rowe، Ibid، p.853. 39 . اشعرى، همان، ص117.
26
40 . علامه حلى، شرح تجرید، ص306. 41. Paaul Young Maestey، "The Church of Chirist"، www. Preciousseed org/articled/ Vol56 n3 pyoung. htm.
27
42. Is Godصs Power Limited? www. hathoranet. com/ is god% power limited. htm. 43 . مؤمن(40) آیه 7. 44. Criminal Law model
28
45. private law modle
29
46. Murphy. Geffrie، "Forgivness and Mercy". in: Routledge Encyclopedia of Philosiphy، Vol.3، p.700.
30
48. Rowe، Ibid، p.85. 49 . مفید، اوائل المقالات فى المذاهب المختارات، ویرایش عباسقلى، ش، واعظ، چاپ دوم، بکریز، چرفدابى، 1371، ص93. 50. Hopkins. Jasper، "Anselm of Canterbury"، in: Routledge Encyclopedia of Philosiphy، Vol.1، p.290. 51 . اسپینوزا، اخلاق، ترجمه محسن جهانگیرى، مرکز نشر دانشگاهى، چاپ اول، تهران 1364، ص49. 52. Miller، Ibid، p.24.
31
53. Hutton. Sarah، "Cudworth، Ralph"، in: Routledge Encyclopedia of Philosiphy، Vol.2، p.740. 54 . علامه حلى، نهج الحق و کشف الصدق، در: محمدحسن المظفر، دلایل الصدق، ج1، دارالعلم للطباعه، نجف1301، ص378.
32
55 . فضل بن روزبهان، ابطال الباطل، در: محمدحسن المظفر، دلایل الصدق، ج1، دارالعلم للطباعه، نجف1301، ص379.
33
56 . حلى، همان، ص488.
34
57 . روزبهان، همان، ص489. 58. Hopkins، Ibid، p.290. 59 . حلى، همان، ص308.
35
60 . اسپینوزا، همان، ص207.
36
61 . همان، ص206. 62. Hume. David، Dialoges Conserning Natural Religion، ed. Richard. H. Popkin، Indianapolis: Hackett، 1980، p.159.
37
63. Leibniz، Ibid، p.124.
38
64. Ibid، p.125. 65 . مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینى، انتشارات طرح نو، تهران 1367، ص208; جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، انتشارات بین المللى الهدى، چاپ اول، تهران 1372، ص106ـ112.
39
66 . صدرالمتألهین، اسفار، ج2، انتشارات مصطفوى، بى جا، بى تا، ص347ـ356; طباطبائى، المیزان، ج1، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1372، ص321ـ322; مطهرى، شرح منظومه، ص100ـ 101; طباطبائى، المیزان، ص310ـ313; حلى، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، تصحیح حسن حسن زاده آملى، مؤسسة النشر الاسلامى، چاپ پنجم، 1415، ص30; ابن سینا، الاشارات والتنبیهات، جزء سوم، دفتر نشر کتاب، چاپ دوم، 1403، ص21. 67. Augustine، "The Free will Defense"، www. faithnet. freeserve. com.
40
68. Hick. John، "Evil"، Encyclopedia of Philosiphy، Chif Editor Paul Edwards، Vol.3، p.123.
41
69. Leibniz، Ibid، p.128.
42
70. Kant، Immnuel، Religion and Ratioonal Theology، tran. by: Allen W. Wood and George di Giovanni، Cambridge: CambridgeUniversity Press، 1996، p.29. 71 . مطهرى، توحید، ص303. 72. Kant، Ibid، p.28. 73 . ابن سینا، همان، ص319. 74. Hume، Ibid، p.
43
75. Kant، Ibid، p.27.
44
76. Kant، Ibid، p.28.
45
77. Hume، Ibid، p.
46
78. Malberanch، Nicolas، Dialogues on Metaphisics and Religion، IX، ed. Nicholas Jolley. tr. by: David Scott، Cambridge: Cambridge University Press، 1997، p.162-163.
47
79. Petize، Doug، Pastor، "Accepting Godصs Justice"، www. barabooweg. org/sermons/2000/Justice.
48
80. Kant، Ibid، p.29.
49
81. Leibniz، Ibid، p.125-126. 85 . توبه(9) آیه 68.
50
83 . نساء(4) آیه 14.
51
84 . صدوق، ص90.
52
85 . علامه حلى، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، ص414.
53
86 . نساء(4) آیه48و116.
54
87 . متّا، باب25، آیه 42. 88. Does Eternal Punishment Deny Godصs Justice? www. Cam. org/uni/ Justice. htm. 4Craig.w.
55
89. Ibid. 90 . حسن حسن زاده آملى، التعلیقات على الکشف المراد، در: کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، تصحیح حسن حسن زاده آملى، مؤسسة النشر الاسلامى، چاپ پنجم، قم 1415ق، ص629.
56
91 . طباطبائى، همان، ص92.
57
92 . زلزال(99) آیه 8. 93. Leibniz، Ibid، p.134-135.
58
94. Frost. S. E. Basic Teachings of Great Philosophers، Anchor Books، 1989. "Godصs Justice" www.2pi. info/bible/plan/ Godصs Justice.
59
95. Hume، Ibid، p.159.
60
96. Ibid، p.162. 97 . عبدالرزاق لاهیجى، سرمایه ایمان، تصحیح صادق لاریجانى، انتشارات الزهرا، قم 1362، ص63; علامه حلى، ص377ـ 378.
61
98 . مفید، اوائل المقالات فى المذاهب المختارات، ص211.
62
99 . علامه حلى، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، ص305.
63
100 . همو، نهج الحق و کشف الصدق، در: محمدحسن المظفر، دلایل الصدق، ج1، دارالعلم للطباعه، نجف 1301، ص388.
64
101 . طباطبایى، همان، ص172 و309.
65
102 . همان، ص309.
66
ORIGINAL_ARTICLE
نگاه انتقادى معرفتشناسی اصلاح شده به الهیات طبیعى
آن چه تقدیم مى شود خلاصه اى است از آن چه مایکل سودس (Michael Sudduth) در دست نوشت هاى فصل اول کتاب خود با نام اشکال اصلاح گرایى به الهیات طبیعى (Reformed Objection to Natural Theology) آورده است. این کتاب هنوز به اتمام نرسیده و منتشر نشده است. مایکل سودس تاکنون دست نوشت هاى هشت فصل از این کتاب را در اختیار علاقه مندان به مباحث معرفت شناسى اصلاح شده قرار داده تا از نظریات انتقادى اندیشمندان برخوردار شود و در نهایت، کتاب را منتشر سازد. با توجه به جدید بودن بحث، فرصت مغتنمى است تا به صورت دقیق تر با اندیشه هاى اصلاح گرایان، هرچند به شکل مرورى و گذرا آشنا شویم. امید است این نوشتار زمینه ساز بحث هاى تطبیقى در حیطه مباحث مربوط به وجود خداوند شود.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20996_8dbd70224d35d8ef683339f5969af74e.pdf
2003-03-21
410
428
رضا
اکبری
reza.akbari@gmail.com
1
AUTHOR
1. natural theology 2. میان (عقلانى بودن) (rationality) یک باور و معرفت (knowledge) تفاوت وجود دارد. هنگامى که انسان به چیزى معرفت مى یابد یا آن را به نحوى عقلانى باور مى کند، در صدد دست یابى به گزاره اى صادق است، اما معرفت به یک گزاره، به این معناست که آن گزاره حتماً صادق است، اما باور عقلانى به یک گزاره لزوماً به معناى صادق بودن آن گزاره نیست. درست است که پیوند وثیقى میان عقلانیت و صدق وجود دارد، اما عقلانیت مستلزم صدق نیست. بنابراین، مى توان گفت که مفهوم عقلانیت در مقایسه با مفهوم معرفت، مفهومى ضعیف تر است. لذا این سخن که الهیات طبیعى، منبعى براى معرفت به خداوند است، دربرگیرنده ادعایى قوى تر در مورد این سخن است که الهیات طبیعى، منبعى عقلانى براى باور به خداوند است. 3. Pre-Sacratic 4. لوید گِرسون، با تفصیل درباره بسط الهیات طبیعى در فلسفه یونان سخن گفته است: نک: Lloyd Gerson، God and Greek Philosophy: Estudies in the Early History of Natural Theology (London: Routledge، 1990) این کتاب به صورتى مستدل نشان مى دهد که الهیات طبیعى، پروژه اى محدود به اندیشمندان یهودى، مسیحى و مسلمان نیست. برخى دیگر از کتاب هاى مهم در این زمینه عبارت اند از: - Werner Jaeger، The Theology of the Early Greek Philosophers (Oxford: Oxford University Press، 1947)
1
_ Edward Caird، The Evolution of Theology in the Greek Philosophers، 2Vol. (Glasgow: James MacLehose and Sons، 1904)
2
5. st. Anselm
3
6. st. Thomas Aquinas
4
7. Proslogion 8. استدلال هاى ماتقدّم (A Priori arguments) متمایز از استدلال هاى ماتأخّر (a Posteriori arguments) هستند. استدلال هاى ماتأخّر مبتنى بر مقدماتى هستند که از تجربه هاى حسى اخذ شده اند، در حالى که استدلال هاى ماتقدّم، مقدمات خود را از تجربه هاى حسى اخذ نمى کنند، بلکه مقدمات آن ها، از حقایق مختلف مفهومى یا منطقى اخذ شده اند که یا به نحو شهودى به دست مى آیند و یا این که از لوازم حقایقى هستند که به نحو شهودى به دست مى آیند. 9. نک: st. Anselm، Proslogion، trans. and intro. by M.J. Charlesworth (Notre Dame: University of Notre Dame Press، 1979).
5
10. summa contra gentiles
6
11. summa theologiae
7
12. Quinque Viae (Five Ways) 13. در واقع، آکویناس، استدلال ششمى را نیز در اثبات وجود خداوند دارد که مبتنى بر رابطه وجود و ماهیت است. خلاصه استدلال چنین است: با توجه به این که میان وجود و ماهیت موجودات مادى تفاوت وجود دارد، لازم است علتى فرامادى موجود باشد تا تبیین کننده وجود همه اشیا باشد، زیرا آن چه بودن یک چیز (ماهیت یک چیز) نمى تواند تبیین کننده وجود آن چیز باشد و از سوى دیگر، وجود سلسله اى نامتناهى از اشیاى موجود که دیگر اشیا را موجود کنند، محال است. استدلال لایپ نیتس که در میان استدلال هاى جهان شناختى جاى مى گیرد و در متن به آن اشاره کردیم، شبیه این استدلال آکویناس است. نک: Brian Davis، The Thought of Thomas Aquinas (Clarendon Press، 1992) pp.31-33. 14. این استدلال آکویناس مبتنى بر استدلال مشابهى است که فیلسوف یونانى، ارسطو، در بخش هاى هفتم و هشتم کتاب طبیعیات و بخش هفتم کتاب مابعدالطبیعه اقامه کرده است. در باب پنج راه آکویناس و منابع او در این مورد، نک: Leo Elders، The Philosophical Theology of st. Thomas Aquinas (Leiden Brill، 1990) pp.83-139.
8
15. Rene Descartes
9
16. Meditations on First Philosophy
10
17. Gottfried Wilhelm Leibniz
11
18. On the Ultimate Origination of Things
12
19. sufficient reason
13
20. Samuel Clarke
14
21. Discourse on the Being and Attributes of God
15
22. William Paley
16
23. Evidences of the Existence and Attributes of Deity، Collected from the Appearances of Nature. 24. تقریرهاى مختلف برهان نظم همانند برهان علت اُولاى آکویناس، از نظر منشأ به فیلسوفان پیشا سقراطى باز مى گردند. در کتاب دوم از کتاب در باب ماهیت خداوند (De natural deorum) نوشته سیسرو (Cicero)، از طریق نظم استدلال خداگرایانه اقامه شده است. هم چنین گزنفون (Xenophon) در کتاب خاطرات (Memorabilia) (I.4، IV.3) استدلالى را از طریق نظم ارائه کرده است. در کتاب هاى قوانین (886a) و تیمائوس (90a-e) نوشته افلاطون نیز برهان نظم دیده مى شود. 25. William Laurence Brown
17
26. Essay on the Existence of a Supreme Creator
18
27. Alexander Crombie
19
28. Natural Theology
20
29. Lord Brougham
21
30. Discourses on Natural Theology
22
31. Baden Powell
23
32. Order of Nature 32. براى تحلیلى تفصیلى از تاریخچه برهان نظم، نک: L. E. Hicks، A Critique of Design Arguments: A Historical Review and Free Examination of the Methods of Reasoning in Natural Theology (NewYork: Charles Scribnerصs Sons، 1883). 34. منطق موجّهات، منطق امکان و ضرورت است. تعبیرى از استدلال وجودشناختى موجّه این گونه استدلال مى کند: وجود موجود حداکثر کامل ممکن است. وجود ضرورى ویژگى ضرورى موجود حداکثر کامل است. لذا یک موجود حداکثر کامل وجود دارد. واضح است که مفاهیم امکان و ضرورت براى این نوع استدلال، اساسى هستند. نک: - Alvin Plantinga، God and Other Minds (1967، reprint، IthacaCornellUniversity Press، 1990)، Chapters 2 and 3، and The Nature of Necessity (Oxford: Clarendon Press، 1979) جهت آشنایى کافى و وافى با استدلال وجودشناختى موجّه، نک: Peter Van Inwagen، Metaphysics (Boulder: Westview Press، 1993)، Chapter five.
24
35. Big Bang 36. بیل کرگ این استدلال را با تفصیل ارائه کرده است. نک: Bill Craig and Quentin Smith، Theism، Atheism and Big Bang Cosmology (Oxford: Clarendon Press، 1995) این استدلال نیز همانند دیگر استدلال هاى خداگرایانه در فلسفه سنّتى ریشه دارد (نک: افلاطون، تیمانوس، 28a-c) البته این نکته را باید تذکر دهیم که فقط در برخى از تقریرهاى استدلال جهان شناختى، این ادعا که جهان داراى آغاز است به عنوان مقدمه اخذ مى شود. تقریرهایى که این ادعا را به عنوان مقدمه مى پذیرند، اصطلاحاً استدلال جهان شناختى کلامى (Kalam Cosmological argument) نامیده مى شوند. اما همان گونه که افرادى همچون لایب نیتس، برن (به ارجاعات بعدى مراجعه کنید) و دیگران استدلال کرده اند، حتى اگر جهان داراى آغاز نباشد، هنوز این سؤال مطرح است که چرا اصلاً جهان در زمانى متناهى یا نامتناهى، وجود دارد. 37. fine-tuning 38. نک: John Leslie، Universes (1989; reprint، London: Routledge Press، 1996); Leslie، زHow to Draw Conclusions from a Fined-Tuned Cosmosس in Physics، Philosophy and Theology: A Common Quest for Understanding، ed. Robert John Russell، William R. Stoeger، S. J.، and George V. Coyne (Vatican City State: Vatican Observatory Press، 1988)، pp.297-311; Richard Swinburne، زArgument from the Fine-Tuning of the Universe،س in Modern Cosmology and Philosophy، ed. John Leslie (NewYork: Prometheus Books، 1998)، pp.160-179; John D. Barrow and Frank J. Tipler، The Anthropic Cosmological Principle (NewYork: Oxford University Press، 1986); William Lane Craig، زThe Teleological Argument and the Anthropic Principleس in The Logic of Rational Theism: Exploratory Essays، ed. William Craig and Mark S. McLeod (Lewiston، Maine: The Edwin Mellen Press، 1989)، pp.127-153.
25
39. irreducible complexity 40. نک: Michael Behe، Darwinصs Black Box: The Biochemical Challenge to Evolution (NewYork: The Free Press، 1996) 41. در باب این استدلال به منابع زیر رجوع کنید: - Robert Adams، زMoral Arguments for Theistic Belief،س in The Virtue of Faith and Other Essays in Philosophical Theology (NewYork: Oxford University Press، 1987)، pp.144-163.
26
Linda Zabzebski، زDoes Ethics Need God?س Faith and Philosophy، Vol.4، no.3 (July 1987) استدلال اخلاقى بر وجود خداوند، پیش از قرن بیستم به صورت گسترده اى مورد اقبال اندیشمندان، خصوصاً اندیشمندان پروتستان قرار داشت، اما احیاى مجدّد آن در قرن بیستم، تا حدّ زیادى ناشى از سى. اِس. لوئیس بوده است. نک: C.S. Lewis، Mere Christianity (NewYork: Macmillan، 1960)، BookI. 92. Richard Swinburne. 43. براى نمونه مى توان به این کتاب ها اشاره کرد: - The Coherence of Theism (Oxford: Clarendon Press)
27
- The Existence of God (Oxford: Clarendon Press، 1979; revised 1991)
28
- Faith and Philosophy (Oxford: Clarendon Press، 1981)
29
- Revelation (Oxford: Clarendon Press، 1992)
30
- The Christian God (Oxfoed: Clarendon Press، 1994)
31
- Providence and the Problem of Evil (Oxford: Clarendon Press، 1998)
32
44. David Hume
33
45. Immanuel Kant
34
46. Bertrand Russell
35
47. Anthony Flew
36
48. J. L. Mckie
37
49. The Miracle of Theism
38
50. Michael Martin
39
51. Atheism: A Philosophical Justification
40
52. George Smith
41
53. Antheism، The Case Against God
42
54. Martin Luther
43
55. John Kalvin
44
56. Soren Kierkegaard
45
57. Karl Barth
46
58. nominalism
47
59. Peter dشAilly
48
60. Nicholas dشAutrecourt
49
61. William of Ockham
50
62. traditionalism
51
63. fideism
52
64. ontologism
53
65. Felicite Robert de Lemennais
54
66. Louis Gabriel de Bonald
55
67. Louis Bautain
56
68. Nicholas Malbranche
57
69. Gioberti
58
70. Rosmini 71. براى آشنایى با سنّت گروى، ایمان گروى و وجودشناسى گروى، نک: Carragou-Lagrange God: His Existence and His Nature، 2Vols. (London: B. Herder Book Co.، 1949)، Vol.1، Chapter1.
59
72. Vatican Council، Session3، 24April، 1870، Canon1، in Decrees of the Ecumenical Council، ed. Norman Tanner. 73. براى نمونه مى توان به نوشته هاى زیر اشاره کرد: - Dewey Hoitenga، Jr. Faith and Reason From Plato to Plantinga: An Introduction to Reformed Epistemology (NewYork: State University Press of NewYork، 1991)
60
- Rational Faith: Catholic Responses to Reformed Epistemology، ed. Linda zabzebski (Notre Dame: Notre Dame University Press، 1995).
61
- Alvin Plantinga، زReason and Belief in Godس. in Faith and Rationality، ed. Alvin Plantinga and Nicholas Wolterstorff (Notre Dame: University of Notre Dame Press) در این حیطه، کارهایى نیز انجام شده که به اندیشه هاى آکویناس و کالون اختصاص دارد. از جمله: - Nicholas Wolterstorff، زThe Migration of the Theistic Arguments: From Natural Theology to Evidentialist Apologeticsس، in Rationality، Religious Belief، and Moral Commitment: New Essays in the Philosophy of Religion ed. Robert Audi and William J. Wainwright (Ithaca، NewYork: Cornell University Press، 1986)
62
- Kenneth Konyndyk، زFaith and Evidentialismس in Rationality، Religious Belief and Moral Commitment: New Essaysin the Philosophy of Religion
63
- Arvin Vos، Aquinas، Calvin، and Contemporary Protestant Thought: A Critique of Protestant views on the Thought of Thomas Aquinas (Grand Rapids، MI.: Eerdmand، 1985)
64
- Laura Garcia، زNatural Theology and the Reformed Objectionس، in Christian Perspectives in Religious Knowledge، ed. Evans and Westphal (MI.: Eerdmans Publishing Co.، 1993)
65
- Alvin Plantinga، Warranted Christian Belief (Oxford، 2000)، Chapter6.
66
74. C. Stephen Evans، زApologetics in a New Key: Reviving Protestant Anxieties over Natural Theology، س in The Logic of Rotional Theism: Exploratory Essays، ed. Mark McLeod and William Lane Craig (Lewiston، N. V.: E. Mellen Press، 1990)، p.65.
67
75. Kenneth Kenyndyk، زFaith and Evidentialismس in Rationality، Religious Belief and Moral Commitment، ed. Audi and Wainwright، p.91
68
76. Wainwright، زThe Nature of Reason: Locke، Swinburn and Edwardsس، in Reason and Christian Religion: Essays in Honor of Richard Swinburn (Oxford: Clarendon Press، 1994)، p،96.
69
77. Arvin Vos، Aquinas، Calvin and Contemporary Protestant Thought، p.122. 78. در این مورد، نک: Gary Gutting، زThe Catholic and the Calvinist: A Dialogue on Faith and Reasonس، Faith and Philosophy 2 (July، 1985)، pp.236-256.
70
79. Alvin Plantinga، زThe Reformed Objection to Natural Theologyس in Proceedinge of the American Catholic Philosophical Association 54 (1980) این مقاله در کتاب هاى متعدّدى که مقالات مربوط به فلسفه دین و معرفت شناسى اصلاح شده را گرد آورده اند، تجدید چاپ شده است. 80. Nicholas Walterstorff، زIs Reason Enough?س in Contemporary Perspectives on Religious Epistemology، ed. Douglas R. Geivett and Brendan Sweetman (NewYork: Oxford University Press، 1992)، p.142.
71
81. Karl Barth، Church Dogmatics، trans. G.T. Thomson and ed. G. W. Bromiley and T. F. Torrance (Edinburgh: T&T Clark، 1960-61)، Vol.II: 1، p.84.
72
82. G. C. Berkouwer، General Revelation (Grand Rapids: Eerdmans Publishing Co.، 1955)، p.73
73
83. Abraham Kuyper، Dict. Dogm. DeDeo، I، pp.77، trans. and quoted by Berkhof، systematic Theology (1984، reprint; Grand Rapids: Eerdmans Publishing Co.، 1939)، p.21.
74
84. Herman Hoeksema، Reformed Dogmatics (1985، reprint; Grand Rapids: Reformed Free Publishing Association، 1966)، p.43.
75
85. Auguste Lecerf، Introduction to Reformed Dogmatics (London: Luterworth Press، 1949)، p.42.
76
86. John Baillie، Our Knowledge of God (New York: Charles Scribnerصs Sons، 1939)، p.197.
77
87. Cornelius Van Tilo، Toward a Reformed Apologetic (Philadelphia: Privately Printed، 1972)، p.12.
78
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر گناه بر معرفت در اعترافات آگوستین قدّیس
آن چه در این مقاله مى آید تصویرى از چگونگى تأثیر گناه بر معرفت در یکى از مهم ترین آثار آگوستین قدّیس، یعنى اعترافات است. از دید آگوستین قدّیس، گناه جهت عشق هاى انسان را، به جاى خدا، به خود معطوف مى کند. این رویگردانى انسان از خدا به سوى خود، که جهت احساس ها و خواسته هاى او را تغییر مى دهد، در حوزه معرفت و ساحت باورهاى انسان نیز اثر خود را بر جاى مى گذارد و سبب مى شود که در حوزه هاى گوناگون معرفتى، به نسبت هاى مختلف، امکان تحصیل معرفت از انسان سلب شود.
https://jpt.isca.ac.ir/article_20997_ae69d83cbabb4d19551e058ead1da914.pdf
2003-03-21
429
451
زهرا
پورسینا
1
AUTHOR
1. آگوستین قدّیس، اعترافات قدّیس آگوستین، ترجمه سایه میثمى، دفتر نشر و پژوهش سهروردى، زمستان 1379.
1
2. گفتنى است چون تحلیل و تبیین منطقى مکانیسم تأثیر گناه بر معرفت موضوعى است که با توجه به چگونگى تأثیر احساس ها و خواسته هاى آدمى (ساحت هاى عاطفى و ارادى) بر ساحت باورهاى او (ساحت عقیدتى) به دست مى آید و این کار به صورتى مستقل تحقیق شده است ((تأثیر گناه بر معرفت (با تکیه بر آراى آگوستین قدّیس)): موضوع پایان نامه دکترى، زهرا پورسینا، تیرماه1382.)، لذا تلاش ما در این مقاله صرفاً مطالعه اى موردى و ارائه دورنما از بحثى است که در این ارتباط مى توان از اعترافات آگوستین قدّیس به دست داد.
2
3. از آن جا که همه ارجاعات این بخش به اعترافات آگوستین است، لذا از آوردن کلمه (همان) صرف نظر مى کنیم.
3
4. موارد فوق تنها نمونه هاى شاخصى از تأثیر گناه بر معرفت است که از اعترافات به دست مى آیند.
4
5 . تأکید از من است.
5
6 . تأکید از من است.
6
7 . از دید آگوستین قدّیس، حیث عالى معرفتى انسان که او را قادر به دست یابى به حقایق و قوانین ازلى مى کند، همان عقل عالى یا عقل شهودى یا قلب است که مى توان حواس باطنى اى چون چشم، گوش و زبان باطنى را به آن نسبت داد.
7
8 . تأکیدها از من است.
8
9 . در واقع این اثر دیگرى است که بر گناه مترتب مى شود; یعنى در عین این که قوّه تشخیص حق و باطل ضعیف مى شود، تشخیص این که میان امور مهم کدام مهم تر یا میان خسارت ها کدام عظیم تر است نیز از دست مى رود.
9
10 . یعنى در هیچ شرایطى حاضر نمى شود خود را مخالف حقیقت ببیند.
10
11 . باید توجه داشت که، به نظر آگوستین، یکى از اثرات گناه همین رخوت و راحت طلبى اى است که انسان را از جدیت در تحصیل علم باز مى دارد، به همین دلیل هم هست که او انسان را در قبال چنین جمعى مقصّر مى شمرد. وى در کتاب درباره اختیار خود مى گوید: (نفس نه به جهت این که طبیعتاً جاهل و ناتوان است، بلکه بدین سبب که خود را به فراگیرى وا نداشته و نکوشیده تا آرامش را در عمل درستکارانه به دست آورد، تقصیرکار است.) (On F. Ch."Augustine، Saint، On Free Choice of the Will (De Libero Arbitrio)، translated by Thomas Williams، Hackett Publishing Compang، Indianapolis، Cambridge، 1993، Seventh Printing: 1999. (=On Fr.Ch.)"،3، 22; p.114) 12 . تأکیدها از من است.
11
13 . این سخن نشان مى دهد که اگر انسان مى خواهد (هیچ چیز از دیده او پنهان نباشد) به این دلیل است که خواهش هاى گناه آلود و منفعت طلبانه اش چنین اقتضایى دارند، اما به محض این که همین روشن شدن حقیقت با منافع او در تعارض قرار گیرد، دیگر نه تنها تمایلى به روشن شدن حقیقت از خود نشان نمى دهد، بلکه برعکس، ذهن وى در جهتى حرکت مى کند که هرچه بیش تر از حقیقت فاصله مى گیرد.
12
14 . تأکیدها از من است.
13
15 . به معناى وسیع آن در اندیشه آگوستین، که مابعدالطبیعه و اخلاق را هم دربرمى گیرد.
14
16 . تحلیل دقیق این آموزه و نقشى که این تحلیل در روشن کردن چگونگى تأثیر گناه بر معرفت، خصوصاً در حوزه هاى گوناگون آن، دارد، در تحقیق مسئله تأثیر گناه بر معرفت به تفصیل آمده است.
15
17 . تأکید از من است.
16
18. مثلاً این که: (تعالیم مسیح را حقیر پنداشتند، زیرا (او مهربان و فروتن است، زیرا تو این همه را از چشم حکیمان پوشیده داشتى و بر کودکان هویدا ساختى.) (متّى: 11، 25)) (7، 21، ص227) در ترجمه کتاب مقدّس (عهد جدید، ص18) به جاى کلمه حکیمان، (دانایان و خردمندان) آمده است که به نظر درست تر مى رسد. (کتاب مقدّس، یعنى کتب عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه شده از زبان هاى اصلى عبرانى و کلدانى و یونانى، از روى ویراست سال 1904، بریتانیاى کبیر، 1959)
17
19و20. تأکید از من است.
18
21. این که آیا تأثیر گناه در حوزه علم (scientia)، که به نظر آگوستین متمایز از حکمت (sapientia) است، به همین حد محدود مى شود یا نه، بحثى مستقل است که در تحقیق مسئله تأثیر گناه بر معرفت، در تحت عنوان (گناه و تحصیل علم (scientia)) آمده است.
19
22. تأکید از من است.
20
23. آگوستین پیش از این مى گوید: (… تا ما در لحظه شگفت رؤیت، بتوانیم همه چیز را به وضوح مشاهده کنیم…) که حکایت از دست یابى به حکمت و حیات سعادت آمیز دارد. (13، 18، ص461)
21
24. تأکید از من است.
22
25. تأکید از من است.
23
26. تأکید از من است.
24
27. زنده شدن به حیات الا هى براى آگوستین محورى و از اهمیت خاصى برخوردار است. زنده شدن به حیات الا هى نشانه از مردگى درآمدن همه قواى انسانى است. مگر موجود مرده با زنده چه تفاوتى دارد؟ انسانى که مى میرد، علائم حیاتى خود را از دست مى دهد; یعنى دیگر حس نمى کند، فکر نمى کند، نفس نمى کشد، و… . روح انسان نیز، از دید آگوستین، حیات و مماتى دارد. قواى روح در حال ممات همه بى جانند; یعنى حس و دریافت ندارند، این قوا همان چشم و گوش و بینش باطنى اند که در سایه پرهیز از گناه، و زنده شدن به حیات الا هى، حس و دریافت دارند.
25
28. تأکید از من است.
26
29. تأکید از من است.
27
30. کنایه از این که خداوند انسان را به صورت خود و نه بر وفق نوعش آفریده است.
28
31. تأکید مجدّد از من است.
29
32. تأکید از من است.
30
33. تأکید از من است.
31
34. (نه) در متن ترجمه از قلم افتاده است.
32
35. تأکید از من است.
33
26. تأکید از من است.
34
37. البته باید توجه داشت که تنها در صورتى که میان احساس ها و خواسته هاى گناه آلود ما با حقیقت تعارضى وجود نداشته باشد، روشن شدن حقیقت براى انسان با مانعى به نام گناه مواجه نیست والاّ گاه خود این خواسته ها شخص را در روشن شدن حقیقتى که هم سو با ارضاى خواهش هاى منفعت طلبانه اوست، یارى مى رساند. (بحث تفصیلى در این باره تحت عنوان (گناه و تحصیل علم)، که پیش تر اشاره شد، آمده است.)
35