ORIGINAL_ARTICLE
نقش تجربة دینی در توجیه باورهای دینی از نگاه ویلیام آلستون
ویلیام پی. آلستون ( -1921) برای تجربة دینی ساختاری مشابه با ساختار تجربة حسی قایل است و آن را آگاهی مستقیم به خدا میداند. هدف اصلی او دفاع از این دیدگاه است که آگاهی مستقیم به خدا، میتواند اعتقاد به برخی اوصاف و افعال درکشدنی خداوند را موجه نماید. آلستون در تبیین نظریة خود درباره تجربة دینی بیشتر بر دو چیز تکیه میکند: نخست، تجربة حسی و دوم، گزارشهای فراوانی که از صاحبان تجربة دینی نقل شده است. در این نوشتار تنها به سه ایراد از ایرادهای اصلی و مهم دیدگاه آلستون که به برخی از آنها نیز کمتر پرداخته شده است، میپردازیم: 1) ناسازگاری تجربههای عرفانی در سنتهای دینی مختلف و فرهنگهای گوناگون؛ 2) ناهمخوانی نظریة آلستون در باب تجربة دینی با دیدگاه انحصارگرایی او در مورد مسیحی؛ 3) تکیه آلستون بر کتاب مقدس. هرچندآلستون به بسیاری از نقدها پاسخ داده است، اما پاسخهای او در برخی موارد کافی و قانعکننده به نظر نمیرسند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4480_69d20e6756b6c5a629ce678f5c54ff96.pdf
2007-09-23
4
45
تجربة دینی
ویلیام آلستون
باور دینی
تجربةعرفانی
حسین
فقیه
1
حسین فقیه
AUTHOR
[1]. David Hume
1
[1]. Immanuel Kant
2
.[1] توماس ریچارد مایلز، تجربة دینی، ترجمة جابر اکبری، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، 1380، ص 7.
3
[1]. David Hume, Dialogues concerning Natural Religion, Edited with an introduction by Norman Kemp Smith ( United States of America: The Bobbs – Merill Company, 1977)
4
[1]. محمد علی فروغی، سیر حکمت در اروپا، تهران: نشر البرز، 1375، ص 343- 361.
5
[1]. Friedrich Schleiermacher
6
[1]. محمد لگنهاوزن، اسلام و کثرتگرایی دینی، ترجمة نرجس جواندل، قم: مؤسسة فرهنگی طه، 1379، ص 19.
7
[1]. متن این سخنرانیها در کتابی تحت عنوان درباره دین (On Religion) به چاپ رسیده است. مشخصات کتابشناختی آن به قرار زیر است:
8
Friedrich Schleiermacher, On Religion: Speeches to Its Cultured Despisers. Translated by John Oman with an introduction by Jack Forstman. Westiminster/ John Press, 1994.
9
[1]. Friedrich Schleiermacher, The Christian faith, (Edinburgh;T & T. Clark, 1928), P. 17
10
[1]. ویلیام هوردرن، راهنمای الاهیات پروتستان، ترجمة طاطهوس میکائلیان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1368، ص 41.
11
[1]. William James, The Varieties of Religious Experience, New York: New York University Library, 1958.
12
[1]. Wayne Proudfoot
13
[1]. W. T. Stace
14
[1]. Steven Katz
15
[1]. برای توضیح بیشتر، نک: مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمة احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران: طرح نو، 1376، فصل دوم.
16
[1] .William p. Alston, Perceiving God: The Epistemology of Religious Experience, Ithaca & London: Cornel University Press, 1991.
17
[1]. برای آشنایی بیشتر با اندیشهها و تطورات فکری آلستون، نک: «گفتوگوی اختصاصی کیان با ویلیام آلستون» گفتوگوکننده: علی اسلامی، در: کیان، شماره 50، ص 4- 13؛ ویلیام آلستون «راه رجعت یک فیلسوف به ایمان»، ترجمة هومن پناهنده، در: کیان، شمارة 52، ص 36- 43.
18
[1]. Perceiving God, pp. 34- 35.
19
البته، ما در این نوشتار از باب تفنن در عبارت، هر دو اصطلاح را بهکار خواهیم برد، ولی هر جا در ارتباط با دیدگاه آلستون از اصطلاح تجربة دینی استفاده نمودیم، باید آن را به همان معنایی دانست که اکنون بیان شد.
20
[1]. سفر خروج، 3: 1- 4.
21
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 36.
22
[1]. Perceiving God, pp. 20& 22.
23
[1]. Ibid., pp. 12 & 60- 63.
24
[1]. perception
25
[1]. sensory perception
26
[1]. William p. Alston, "Religious Experience" in Routledge Encyclopedia of Philosophy, London & NewYork, Volume 8, p. 254
27
[1]. T. Beardsworth, A Sense of Presence, Oxford: Religious Experience Research Unit, 1977, p. 30.
28
این کتاب منبع مناسبی است که دربرگیرندة مجموعهای از گزارشهای مربوط به تجربههای دینی افراد گوناگون است.
29
[1]. Perceiving God, p. 24.
30
[1]. ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 143 و نک:Perceiving God, p. 17 .
31
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 237.
32
[1]. ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 153.
33
[1]. در بحث معرفتشناسانه آلستون از تجربة دینی، ادراک حسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. از همینرو، او فصلهای سوم و چهارم کتاب مهم ادراک خدا را به بررسی ادله اعتمادپذیری ادراک حسی و جایگاه معرفتی آن اختصاص داده است. در همین راستا، دو سال بعد (در سال 1993)، کتاب اعتمادپذیری ادراک حسی (The Reliability Sense Perception) را به رشته تحریر درآورد و در آن مستقلاً به بررسی ادله اعتمادپذیری ادراک حسی پرداخت. همانگونه که خود آلستون نیز در پیشگفتار کتاب اخیر تصریح میکند، کتاب یادشده تفصیل یافته فصل سوم کتاب ادراک خدا میباشد.
34
[1]. آلستون در همین زمینه در فصل اول، طولانیترین فصل کتاب ادراک خدا، تعداد سی و پنج گزارش از صاحبان تجربه عرفانی نقل میکند.
35
[1] . M مخفف Manifestation و به معنای آشکارگی و ناطر به تجلی است و لذا میتوان از آن به باورهای ناظر به تجلی یاد کرد.
36
putative .[1] ؛(عرفی، متداول، مرسوم) غرض آلستون از این واژه تجربههای دینیای است که مردم اعم از عارفان اندیشمند و انسانهای عادی، معمولاً دربارة خداوند گزارش میدهند. آلستون با این کار میخواهد از اینکه دربارة چنین تجربههایی پیشاپیش قضاوتی کرده باشد و آنها را از ناحیه خداوند بداند مبنی بر اینکه خداوند آنها را ایجاد کرده است، خودداری کند.
37
See Perceiving God, pp. 2 & 9
38
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 237 ؛ ونک: Perceiving God, pp. 69- 77 .
39
[1]. Perceiving God, P. 77.
40
[1]. Ibid., p. 96.
41
[1]. Ibid., p. 79.
42
[1]. برای آگاهی بیشتر نسبت به اعتقادات پایه و استنتاجشده، نک: عقل و اعتقاد دینی، ص 224- 229.
43
[1]. Perceiving God, pp. 81-83.
44
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 239ـ 240؛ ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 145- .147
45
[1] ., Perceiving God, pp. 99 & 101.
46
[1]. Ibid., p. 72.
47
.[1] این اصطلاح از خود آلستون است و از آن معنای باورساز (belief- forming) را قصد کرده است..
48
[1]. Ibid., pp. 153-155.
49
[1]. Ibid., pp. 157- 158
50
[1]. Ibid., p. 36.
51
[1]. Peterson &.... , Reason and Religious Belief: An Introduction to The Philosophy of Religion, Oxford: Oxford University Press, 1991, pp. 17- 18.
52
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 239- 240 و نک: Perceiving God, pp. 79- 81 .
53
[1]. Perceiving God, PP. 72- 73
54
[1]. Ibid., pp. 14- 20
55
توضیح بیشتر دربارة مفهوم ظهور و جایگاه آن در نظریة آلستون، در بخشهای بعدی میآید.
56
[1]. برای توضیح بیشتر دربارة این تفاوتها و آشنایی با دیگر تفاوتهای تجربه عرفانی با تجربه حسی، نک: عقل و اعتقاد دینی، ص 45، 48، 240- 244؛ هادی صادقی، درآمدی بر کلام جدید، قم: کتاب طه و نشر معارف، 1382، ص 140- 141؛ همو، «دین و تجربه»، نقد و نظر، شماره 23- 24، ص 238؛ ویلیام جیمز، «تجربة دینی، اصل و منشأ دین»، ترجمة مالک حسینی، نقد و نظر، شماره 23- 24، ص 27 و نک: Perceiving God, pp. 36 & 207- 208.
57
[1]. Perceiving God, pp. 36, 207- 208.
58
.[1]دیگر حالتهای آگاهی اعم است از معرفت غیرتجربی (nonexperiential cognition) مانند فکر کردن درباره چیزی و به خاطر آورن آن، و تجربههای غیرمعرفتی مانند شادی، ترس و افسردگی.
59
[1]. Ibid., p. 36.
60
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 240.
61
در اینجا ممکن است به این قسمت پایانی «اشکال دور» وارد شود؛ به این صورت که از یک سو، اگر تجربة عرفانی بخواهد توجیهگر اعتقادات M باشد، متوقف بر آن است که تجربة عرفانی مقدم بر اعتقادات M باشد. از سوی دیگر، اگر بنا باشد که تجربة عرفانی تنها در متن یک زندگی دیندارانه محقق شود، لازمهاش این است که پیش از تجربة عرفانی واجد یکسری اعتقادات M که شرایط ورود ما را در یک زندگی دیندارانه فراهم میسازند، باشیم. و این دور آشکار است؛ زیرا اعتقادات M متوقف بر تجربة عرفانی است و تحقق تجربة عرفانی متوقف بر اعتقادات M. پاسخ این است که زندگی دیندارانه مقولهای تشکیکی و دارای مراتب است. مقصود از زندگی دیندارانهای که برای تحقق تجربة عرفانی لازم است نوع رقیق و ضعیف آن است؛ یعنی تجربة عرفانی تنها برای افرادی به دست میآید که حقپذیر باشند و دلنگرانی رسیدن به حق را داشته باشند. در این مرحله همین اندازه کافی است. اما پس از تحقق تجربة عرفانی و پیش رفتن در زندگی دیندارانه به تدریج اعتقادات M تعمیق مییابند.
62
[1]. همان، ص 62.
63
[1]. همان، ص 238.
64
[1]. Perceiving God, pp. 54- 55.
65
[1]. Ibid., 20- 28.
66
[1]. ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 147.
67
[1].Thomas Reid
68
[1] .Ludwig Wittgenstein
69
[1]. Perceiving God, pp. 163-4.
70
[1]. Ibid., p. 168.
71
[1]. Ibid., p. 170.
72
[1]. Ibid., p. 173.
73
[1]. ویلیام آلستون، اعتبار ادراکات حسی، ترجمة حسینعلی شیدانشید، پایاننامة کارشناسی ارشد، ص11.
74
[1]. همان، ص 12.
75
[1]. همان، ص30ـ 31.
76
[1]. Perceiving Go, p. 134.
77
[1]. see Ibid., pp. 102-145.
78
[1]. Ibid., p. 143.
79
[1]. Ibid., pp. 146-183.
80
[1]. Ibid., p. 103.
81
[1]. Ibid., pp. 70- 71.
82
[1]. شایان توجه است که همانگونه که در پاراگراف بعدی نیز میآید، آلستون برخلاف بسیاری از معرفتشناسان، توجیه کاملاً غیرمستقیم را قبول ندارد. به اعتقاد او هیچ باور ادراکی را نمیتوان یافت که کاملاً مبتنی بر باورهای زمینه باشد، بهگونهای که به هیچنحوی مبتنی برتجربه نباشد. به دیگر سخن، از نگاه آلستون هر باور ادراکی از دو حال خارج نیست: یا تنها مبتنی بر تجربه است و یا تا اندازهای مبتنی بر تجربه و تا اندازهای نیز مبتنی بر باورهای زمینه است.
83
[1]. Ibid., p. 70
84
[1]. Ibid., pp. 77- 79 & 96
85
[1]. Ibid., pp. 77 & 79
86
[1]. Ibid., pp. 72- 74.
87
[1]. Ibid., pp. 73- 74.
88
[1]. Ibid., pp. 79 & 81.
89
[1]. ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 153.
90
[1].عقل و اعتقاد دینی، ص 237.
91
[1]. Perceiving God, pp. 289- 290.
92
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 239ـ 240 و ویلیام آلستون، تجربة دینی، ص 145- 147.
93
[1]. Perceiving God, p. 72.
94
[1]. Ibid., p. 168.
95
[1]. Ibid., p. 266.
96
.[1] اسلام و کثرتگرایی دینی، ص 53.
97
[1]. بههمین دلیل، آلستون فصل هفتم از کتاب مهم ادراک خدا (Perceiving God) را به بررسی همین مسئله اختصاص داده است.
98
[1] .William Alston, "Christian Experience and Christian Belief" in Plantinga and Wolterstroff, eds., p. 129 .
99
[1]. Perceiving God, p. 270.
100
[1]. عقل و اعتقاد دینی، ص 242.
101
[1]. برای مثال، نک: عقل و اعتقاد دینی، ص 242؛ درآمدی بر کلام جدید، ص 145.
102
[1]. برای توضیح بیشتر دربارة نحوه برخورد مکتب معرفتشناسی اصلاح شده با «قراین له و علیه»، نک: عقل و اعتقاد دینی، ص 244- 245.
103
[1]. شایان توجه است معمولاً برای بزرگداشت فیلسوفان بزرگ، مقالهنامهای انتقادی در شصتمین سالگرد تولدشان، منتشر میکنند. این نوع کتاب که یادنامه (festschrift) نامیده میشود، معمولاً دربردارندة نقدهای تند نسبت به فیلسوفی است که مورد تقدیر قرار گرفته است. گاهی فیلسوف این وقت را پیدا میکند که در بخش پایانی همان کتاب به نقدها پاسخ دهد. یادنامهای که در بزرگداشت آلستون نگاشته شد و مشخصات کتابشناختی آن در زیر میآید، شامل مقالات بسیاری از مشاهیر فلسفة دین بود که از آن میان میتوان به مقالههای الوین پلانتینگا، پیترفن اینواگن و جرج ماورودس، اشاره کرد که هر یک از آنها از تقریری از انحصارگرایی مسیحی دفاع کردهاند. جان هیک در مقالة «چالش معرفتگرایی کثرتگرایی دینی» بر مبنای کثرتگرایی خود، به رأی آلستون و اشخاص یادشده حمله میکند. جناب آقای دکتر محمد لگنهاوزن در کتاب اسلام و کثرتگرایی دینی (ترجمة نرجس جواندل) گزارشی از آن یادنامه و خلاصهای از پاسخهای آلستون به هیک را آورده است. ضمناً این قسمت از نقدهای وارد شده بر دیدگاه آلستون نیز از همین کتاب اقتباس شده است. مشخصات کتابشناختی یادنامةآلستون به صورت زیر است:
104
Thomas D. Senor, ed., The Rationality of Belief and The Plurality of Faith: Essays in Honor of William P. Alston, Ithaca: Cornell University Press, 1995.
105
[1]. همانگونه که پیداست ایراد هیک به آلستون به ناسازگاری مقدمه چهارم با مقدمه پنجم (که در قسمت تحلیل دیدگاه آلستون در بخش پیشین بیان شد) مربوط است و از آنجا که هیک با آلستون در مقدمة چهارم موافق است و تجربة دینی را پایة معتبری برای توجیه باورهای دینی میداند، از همینروی، در واقع اعتراض هیک به مقدمة پنجم آلستون است و ایراد او ایرادی مبنایی است؛ یعنی با توجه به اعتقاد هیک به کثرتگرایی دینی، به دفاع آلستون از انحصارگرایی دینی اشکال میکند؛ زیرا به نظر او انحصارگرایی آلستون با توجه به اعتقادش به مقدمة چهارم، دلیل کافی ندارد.
106
[1]. این نظریه آلستون مخالف دیدگاه رایج در میان معرفتشناسان است؛ زیرا آنها جنبة مفهومی را بخشی از واقعیت تجربة دینی تلقی میکنند و از همین رو، تفکیک میان جنبه مفهومی و جنبة پدیداری را ناممکن میدانند.
107
[1]. اینها صرفاً ارائه یک دسته احتمالات و انتقال دادن اشکال از تجربة دینی به دیگر منابع باورهای دینی است.
108
[1]. William Alston, "Response to Hick", Faith and Philosophy, 14/3, p. 287.
109
[1]. اسلام و کثرتگرایی دینی، ص 53- 66.
110
[1]. توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمة حسین توفیقی، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377، ص 23، 26- 27، 57 و دان کیوپیت، دریای ایمان، ترجمة حسن کامشاد، تهران: طرح نو، 1376، ص 107- 110؛ عبدالرحیم سلیمانی، «درآمدی بر شناخت کتاب مقدس»، هفت آسمان، شماره دوم، ص 155.
111
[1]. آرچیبالد رابرتسون، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمة حسین توفیقی، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1378، ص 19- 20؛ عبدالرحیم سلیمانی، «عهد جدید، تاریخ نگارش و نویسندگان»، هفت آسمان، شماره سوم و چهارم، ص85- 86؛ کلام مسیحی، ص 23- 24.
112
[1]. فتح/22؛ روم/2.
113
[1]. نساء/82 .
114
[1]. اعراف/157- 158.
115
[1]. بقره/23؛ یونس/38.
116
[1]. برای توضیح بیشتر نک: محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، جلد پنجم، قم: مؤسسه النشر الاسلامی، 1416ق.؛ محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، تحقیق محمود رجبی، قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1389، ص 123- 199؛ رضا مؤدب، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت عصمت و بیست نفر از علمای بزرگ اسلام، قم: احسن الحدیث، 1379، ص 135- 204.
117
[1]. برای توضیح بیشتر نک: عقل و اعتقاد دینی، فصل دوازدهم؛ محمد لگنهاوزن، اسلام و کثرتگرایی دینی؛ ترجمة نرجس جواندل؛ هادی صادقی، پلورالیسم (دین، حقیقت، کثرت)، قم: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1377؛ علیرضا قائمی نیا، پلورالیزم تحویلی، قم: دارالصادقین، 1379.
118
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی به دیدگاه هاکینگ دربارة تجربة دینی
ده سال پس از انتشار کتاب مشهور ویلیام جیمز، با عنوان انواع تجربة دینی، تحقیق عمدة دیگری دربارة تجربة دینی از سوی هاکینگ با عنوان معنای خدا در تجربة بشری، [i] منتشر شد. این کتاب در ایام انتشارش بسیار پرنفوذ بود، اما بیشتر نویسندگان اخیر عمدتاً آن را نادیده انگاشتهاند. در این مقاله، با معرفی دیدگاههای هاکینگ دربارة تجربة دینی، استدلال خواهم کرد که دیدگاههای وی شایسته توجه دوباره است.
هرچند هاکینگ را معمولاً در فهرست ایدئالیستهای امریکایی قرار میدهند، اما وی نقدهای متعددی را بر هگل پذیرفته و بازگو میکند: نظیر این نقد که امر مطلق هگل (the Hegelian Absolute) جایگزینی برای خدا نیست و تأملات فلسفی نیز جایگزینی برای عبادت خدا نیستند. از سوی دیگر، هاکینگ نقد هگل بر الاهیات مبتنی بر احساس را پذیرفته و به شرح و بسط آن میپردازد. هنگامی که هگل و شلایرماخر، هر دو در دانشگاه برلین بودند، هگل بهتندی، الاهیات مورد نظر شلایرماخر را، بهعنوان نوعی خردستیزی، نقد میکرد. هاکینگ نیز به همین ترتیب، ویلیام جیمز را بهدلیل بیاعتنایی به نقش عقل و مفهومپردازی در حیات دینی بهباد انتقاد میگیرد.
[i]. William, E. Hocking, The Meaning of God in Human Experience: A Philosophy Study of Religion (New Haven: Yale University Press,1912).
ویراست تجدیدنظر شدة این کتاب در سال 1924، در وایتفیس و از سوی انتشارات کسینجر به سال 2003 تجدید چاپ شد. هرچند هاکینگ فارغالتحصیل هاروارد است و بخش زیادی از کار تعلیمی خود را در آنجا بهانجام رسانده، اما پیش از ورود به دانشکدة فلسفه در هاروارد (در سال 1914) در ییل و مؤسسات دیگری نیز به تدریس پرداخت. (در این مقاله شمارة صفحاتی که به کتاب معنای خدا در تجربة بشری ارجاع شده در درون متن و در داخل پرانتز با عدد انگلیسی آمده است.)
https://jpt.isca.ac.ir/article_4481_1265e60030eadbe034a2537a6ff277ef.pdf
2007-09-23
46
76
محمد
لگنهاوسن ترجمه منصور
1
محمد لگنهاوسن
AUTHOR
[1]. William, E. Hocking, The Meaning of God in Human Experience: A Philosophy Study of Religion (New Haven: Yale University Press,1912).
1
ویراست تجدیدنظر شدة این کتاب در سال 1924، در وایتفیس و از سوی انتشارات کسینجر به سال 2003 تجدید چاپ شد. هرچند هاکینگ فارغالتحصیل هاروارد است و بخش زیادی از کار تعلیمی خود را در آنجا بهانجام رسانده، اما پیش از ورود به دانشکدة فلسفه در هاروارد (در سال 1914) در ییل و مؤسسات دیگری نیز به تدریس پرداخت. (در این مقاله شمارة صفحاتی که به کتاب معنای خدا در تجربة بشری ارجاع شده در درون متن و در داخل پرانتز با عدد انگلیسی آمده است.)
2
[1]. دربارة چگونگی روابط میان هگل و شلایرماخر نک:
3
Terry Pinkard, Hegel: A Biography Cambridge Cambridge University Press, 2000.
4
[1]. ویلیام جیمز در نیو همپشیر (New Hampshire) در تاریخ 26 آگوست سال 1910 درگذشت و مراسم تشییع جنازة او به مدت 4 روز در هاروارد برپا بود.
5
[1]. هاکینگ اولین دانشجوی امریکایی بود که در شهر گوتینگن و در اواخر سال 1902، به شاگردی نزد ادموند هوسرل مشغول شد. البته، مشاوران هاکینگ در هاروارد از وی میخواستند که دست از شاگردی هوسرل، که در آن ایام فردی ناشناخته و نهچندان مهم بود، بردارد.
6
[1] .Edgar Sheffield Brightman, A Philosophy of Religion (New York: Prentice Hall, 1947), 416 n.
7
[1]. See Charles Hartshorne, Creativity in American philosophy (Albany: SUNY Press 1948).
8
[1]. Bruce Wilshire, The Primal Roots of American Philosophy (University Park: The Pennsylvania State University Press, 2000), p. 140.
9
[1]. رابرت فورمن (Robert K. C. Forman) ساختگرایی را اینگونه تعریف میکند: «ساختگرایی دیدگاهی است که میگوید «شاکلة مفهومی و زبانشناختی عارف، تعیینکننده، شکلدهنده و/یا سازندة تجارب عرفانی اوست». نک:
10
Mysticism, Mind, Consciousness, (Albany: SUNY Press, 1999),p. 1.
11
[1]. William P. Alston, Perceiving God (Ithaca: Cornell University Press, 1991), p. 16, fn. 5.
12
[1]. در اینجا مقصود از کلمة subjective ذهنی نیست، بلکه روانی است.
13
[1]. این نکته را خانم سوزان هریسون (Susan Harrison) در همایش وحی و حجیت، در قم، در تاریخ 15 فوریه 2004 در مقالهای با عنوان «وحی و تجربة شخصی» که در آن به بررسی کتاب زیر پرداخته بود، بیان داشت:
14
Avery Dulles, Models of Revelation (Maryknoll: Orbis Books, 1992).
15
[1]. این نکته و اشارههای ضمنی دیگر با عمق بیشتری توسط هاکینگ در منبع زیر آمده است:
16
The Meaning of God in Human Experience (New Haven:Yale University Press, 1912; reis- sued 1967 with a new preface by John E. Smith), Chap. XXII.
17
John E. Smith, Experience and God (New Yovk: Fordham University press,1995), p. 114.
18
[1]. در اینجا مقصود ازomnipotent الزاماً قادر نیست.
19
[1]. Clifford Geertz, Available Light (Princeton: Princeton University Press, 2000), p. 184, also 169;
20
همین نکته را چارلز تیلور در کتاب زیر بیان کرده است:
21
Charles Taylor, Varieties of Religion Today (Cambridge: Harvard University press, 2002), p. 24.
22
ORIGINAL_ARTICLE
تجربة عرفانی و داروهاى رواننما
پیش از هرچیز بر راقم این سطور فرض است که پیرایة ابهام و اجمال از چهرة مفاهیم اصلى و محورى تحقیق حاضر بزداید. محقّقان عرفانپژوه دربارة حدود و ثغور مفهومى و مصداقى اصطلاح «تجربة عرفانى» آراى گوناگونى ارائه کردهاند. این مقاله جایگاه قضاوت دربارة این آرا نیست. براى پرداختن به مباحث اصلى مقاله، مرادمان از تجربة عرفانى در تحقیق حاضر را، صرفنظر از برخى تأمّلات، چنین بیان مىکنیم: الف) تجربهاى که در آن وحدت (=عینّیت) یا اتحاد تام با همة موجودات یا با واقعیتى متعالى ادراک مىشود و تمایز میان فرد صاحب تجربه و متعلّقِ تجربه یکسره از میان بر مىخیزد؛ یعنى «منِ» صاحب تجربه، به تمامه در همة موجودات یا در یگانه موجود، مُنجذب و مُستهلَک مىشود و دوگانگىِ عالم/ معلوم، رخت بر مىبندد (انجذاب تام) و ب) تجربهاى که در آن وحدت یا اتحاد با همة موجودات یا با واقعیتى متعالى ادراک مىشود، اما در حال و زمانِ تجربه، آگاهى از تمایز میان «خود» یا فرد صاحب تجربه و متعلّقِ تجربه برقرار است؛ یعنى فرد بهعنوان ادراککنندهاى متمایز، در برابر همة موجودات یا واقعیتى متعالى قرار مىگیرد و بهعبارت دیگر، «من» با همة موجودات یا با واقعیتى متعالى مواجه و روبهرو مىشود و در محضر آنهاست (انجذاب ناقص)
https://jpt.isca.ac.ir/article_4482_fb191d262884ff8d975aea5ba5c29bcf.pdf
2007-09-23
77
130
سیدعطا
انزلی
1
سیدعطا انزلی
AUTHOR
1. استیس، والتر ترنس، (1379) عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خُرّمشاهى، تهران، انتشارات سروش.
1
2. انزلى، سیدعطا (ترجمه و تحقیق)، (1383) ساختگرایى سنّت و عرفان، قم، انجمن معارف اسلامى ایران.
2
3. ــــــــــــــــ ، «ساختگرایى و نظریة حقّ معتَقَد ابن عربى»، فصلنامه اندیشة نوین دینى، سال اول، شماره 2، پاییز 1384.
3
4. فنارى، محمد بن حمزه، (1374) مصباح الانس، تهران، انتشارات مولى.
4
5. قیصرى، محمد داوود، (1375) شرح فصوص الحکم، تهران، انتشارات علمى فرهنگى.
5
6. قونوى، صدرالدین، (1375) نفحات الاهیه، تهران، انتشارات مولى.
6
7. ــــــــــــــــ ، رسالهفصوص، (1362) تهران، مرکز نشر دانشگاهى.
7
8. ابن ترکه، صائن الدین على، تمهید القواعد، (1360) تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالى.
8
9. هیلگارد، ارنست، (1382) زمینة روانشناسى، ترجمة محمدتقى براهنى و همکاران، تهران، انتشارات رشد.
9
10. کاکایى، قاسم، (1381) وحدت وجود به روایت ابن عربى و مایستر اکهارت، تهران، نشر سهروردى.
10
11. دفترى، فرهاد، (1382) تاریخ و اندیشههاى اسماعیلى در سدههاى میانه، ترجمة فریدون بدرهاى، تهران، نشر فرزان.
11
12. Huxley, Aldous., (1945) The Perennial Philosophy, New York and London, Harper & Brothers.
12
13. ______, (1954) The doors of perception, New York Harper.
13
14. James, William., (1994) Varieties of Religious Experierns, Modern liberary Edition.
14
15. Ruysbroec, John., (1985) The spiritual Espousals and other work. introduction and translation James A. Wiseman, Paulist Press.
15
16. Katz, Steven T., (1978) (ed.), Mysticism and philosophical Analysis, O. U.
16
17. Smith, Huston., (2000) Cleansing the doors of perception, New York, Jeremy P. Tarcher/Putnam.
17
18. Stall, Fritz., (1975) Exploring Mysticism, University of California Press.
18
19. Stevens, Jay., (1987) Storming Heaven L. S. D & the American Dream, New York: Atlantic Monthly Press.
19
20. Wainwright, William J., (1981) Mysticism, A Study of its Nature, Madison: University of Wisconsin Press.
20
21. Wilber, Ken., (1977) The spectrum OF Consciousness, Quest books.
21
22. Woods, Richard., (1980) Understanding Mysticism, Image Books.
22
23. Zaehner R. C., (1972) Drugs, Mysticism and make - believe [by] R. C. Zaehner, London, Collins.
23
24. Mysticism Sacrd and Profane, (1957) O. U. P.
24
ORIGINAL_ARTICLE
وحى و انکشاف الاهی
واژه وحى در دو معناى اصلى بهکار مىرود: الف) وحى گزارهاى، بدین معنا که خداوند مجموعة اطلاعاتى را از راههاى غیرعادى در اختیار آدمیان مىگذارد. ب) وحى غیرگزارهاى، به این معنا که خداوند خود به قلمرو تاریخ بشر وارد مىشود و براى مثال، در قالب حضرت مسیح(ع) مجسّم مىشود. محور اصلى این نوشتار وحى گزارهاى است و پس از اشاره به معناى لغوى و اصطلاحى واژه وحى و برابر نهاد انگلیسى آن (revelation) به سه دیدگاه اصلى دربارة چیستى وحى پرداخته خواهد شد: 1. رابطه انسانوار فرشته با آدمى 2. کمال قوّه عاقله و متخیّله 3. تجربة دینى پیامبر. الاهىدانان براى اثبات نیازمندى به وحى به قاعدة لطف تمسک مىجویند و فیلسوفان آنرا براى ساماندهى به زندگى دنیوى ضرورى مىشمارند. با این حال، در روایات اسلامى و سخنان برخى از اندیشمندان مسلمان و مسیحى مىتوان استدلالى را یافت که براى اثبات نیازمندى به وحى بر تأمین سعادت اُخروى تکیه مىکند. براى شناخت و شناسایى پیامبران واقعى و تمیز و تفکیک آنها از مدعیان دروغین پیامبرى نیز مىتوان از امورى چون معجزه و بشارت پیامبران پیشین، بهره برد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4483_52ff57d673a38cf793cd83fdbbdb3070.pdf
2007-09-23
131
150
حسن
یوسفیان
1
حسن یوسفیان
AUTHOR
1. اقبال لاهورى، محمد، احیاى فکر دینى در اسلام، ترجمة احمد آرام، تهران، رسالت قلم، بىتا.
1
2. تیسن، هنرى، الاهیات مسیحى، ترجمة ط. میکائیلیان، انتشارات حیات ابدى، بىجا، بىتا.
2
3. باربور، ایان، علم و دین، ترجمة بهاءالدین خرمشاهى، تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1362 ش.
3
4. براودفوت، وین، تجربة دینى، ترجمة عباس یزدانى، قم، مؤسسه طه، 1377 ش.
4
5. حسنزاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، تهران، رجاء، 1375 ش.
5
6. خاچیکى، سارو، اصول مسیحیت، انتشارات حیات ابدى، بىجا، 1982 م.
6
7. روسو، ژان ژاک، قرارداد اجتماعى، ترجمة غلامحسین زیرکزاده، چاپ هفتم، تهران، انتشارات ادیب، 1368ش.
7
8. سروش، عبدالکریم، فربهتر از ایدئولوژى، تهران، صراط، 1372 ش.
8
9. لاهیجى، عبدالرزاق، گوهر مراد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1372 ش.
9
10. مجتهد شبسترى، محمد، نقدى بر قرائت رسمى از دین، تهران، طرح نو، 1379 ش.
10
11. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران، اساطیر، 1377 ش.
11
12. مصباح یزدى، محمدتقى، راهنما شناسى، تهران، امیرکبیر، 1375 ش.
12
13. مطهرى، مرتضى، مجموعة آثار، ج 4، تهران، صدرا، 1374 ش.
13
14. مونتگمرى وات، ویلیام، محمد پیامبر و سیاستمدار، ترجمة اسماعیل والىزاده، تهران، کتابفروشى اسلامیه، 1344 ش.
14
15. میشل، توماس، کلام مسیحى، ترجمة حسین توفیقى، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377 ش.
15
16. نهجالبلاغه، ترجمة سیدجعفر شهیدى، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372 ش.
16
17. ابنسینا، الشفاء، تحقیق: ابراهیم مدکور، قم، منشورات مکتبة آیةالله المرعشى، 1404 هـ.ق.
17
18. ــــــــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل، 1363 ش.
18
19. التفتازانى، سعدالدین، شرح المقاصد، تحقیق: عبدالرحمن عمیره، ج 5، قم، منشورات الشریف الرضى، بىتا.
19
20. الجرجانى، السید الشریف، شرح المواقف، ج 8، قم، منشورات الشریف الرضى، بىتا.
20
21. الجوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح، الطبعة الثانیة، بیروت، دارالعلم للملائین، 1399 هـ .ق.
21
22. خوئى، سید ابوالقاسم، البیان فى تفسیر القرآن، ج 1، الطبعة الثالثة، قم، المطبعة العلمیة، 1394 هـ ق.
22
23. دوفور، لیون، معجم اللاهوت الکتابى، اشرف على الترجمه نیافة المطران انطونیوس نجیب، بیروت، دارالمشرق، 1991 م.
23
24. الرازى، ابوحاتم، اعلام النبوة، تهران، انجمن فلسفه ایران، 1379 هـ .ق.
24
25. الراغب الاصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، الدار الشامیة، 1416 هـ .ق.
25
26. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، الطبعة الثانیة، دارالمنار، مصر، 1372 هـ .ق.
26
27. السبحانى، جعفر، الالهیات، تحریر حسن محمد مکى العاملى، ج 3، الطبعة الثالثة، قم، المرکز العالمى للدراسات الاسلامیة، 1412 هـ .ق.
27
28. سهروردى، شهاب الدین یحیى، حکمة الاشراق، ترجمة سید جعفر شهیدى، چاپ دوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1357 ش.
28
29. السیورى الحلى، مقداد بن عبدالله، ارشادالطالبین الى نهج المسترشدین، تحقیق السید مهدى الرجائى، قم، منشورات مکتبة آیة الله المرعشى، 1405 هـ .ق.
29
30. السیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى التفسیر بالمأثور، محمد امین دمج، بیروت، بىتا.
30
31. الشهرستانى، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، الطبعة الثانیة، بیروت، دارالمعرفة، 1359 هـ .ق.
31
32. صدرالدین الشیرازى، محمد، الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج 7، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بىتا.
32
33. ــــــــــــــــ ، الشواهد الربوبیة، تصحیح: جلال الدین آشتیانى، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1346.
33
34. ــــــــــــــــ ، المبدأ و المعاد، تصحیح: جلال الدین آشتیانى، تهران، انجمن فلسفه ایران، 1354 ش.
34
35. طباطبائى، محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، الطبعة الثانیة، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1392 ق.
35
36. عبده، محمد، رسالة التوحید، بیروت، دارالکتب العلمیة، بى تا.
36
37. العلامه الحلى، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، تعلیق: حسن حسن زاده آملى، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1363 ش.
37
38. الفارابى، ابونصر، آراء اهل المدینه الفاضلة، تعلیق: نصرى نادر، بیروت، دارالمشرق، 1991 م.
38
39. ــــــــــــــــ ، احصاءالعلوم، تحقیق: على بوملحم، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1996 م.
39
40. ــــــــــــــــ ، فصوص الحکم، تحقیق: محمدحسین آل یاسین، قم، انتشارات بیدار، 1405 هـ .ق.
40
41. ـــــــــــــــ ، فرید وجدى، محمد، دائرة المعارف القرن العشرین، الطبعة الثانیة، مصر، مطبعة دائرة المعارف القرن العشرین، 1343 هـ .ق.
41
42. الفیروزآبادى، مجدالدین، القاموس المحیط، مصر، مؤسسة فن الطباعة، بىتا.
42
43. القاضى عبدالجبار المعتزلى، شرح الاصول الخمسة، تحقیق: عبدالکریم عثمان، القاهره، مکتبة وهبة، القاهره 1408 هـ .ق.
43
44. ــــــــــــــــ ، المغنى فى ابواب التوحید و العدل، ج 15، القاهره، الدار المصریه للتألیف و الترجمه، 1385 هـ .ق.
44
45. کرمانى، حمیدالدین، الاقوال الذهبیه، تهران، انجمن فلسفه ایران، 1397 هـ .ق.
45
46. الکلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیة، بىتا.
46
47. اللاهیجى، عبدالرزاق، شوارق الالهام فى شرح تجرید الکلام، بىنا، بىجا، بىتا.
47
48. المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1403 هـ .ق.
48
49. المعرى، ابوالعلاء، لزوم مالایلزم، شرح ندیم عدى، الطبعة الثانیة، دمشق، دار طلاس، 1998م.
49
50. Angeles, Peter A., The Harper Collins Dictionary of Philosophy, Harper Perennial, New York 1992.
50
51. Anselm, Basic Writing, trans. by S. N. Deane, Open Court USA, 1995.
51
52. Aquinas, Thomas, Summa Contra Gentiles, trans. by Anton Pegis, University of Notre Dame Press, Notre Dame & London, 1975.
52
53. ______, Summa Theologiae (A Concise translation), Timothy Mcdermott (ed.), Christian Classics, Texas 1989.
53
54. Ashby, R. W., "Verifiability Principle", Paul Edwards (ed.), The Encyclopedia of Philosophy, V.8, pp. 240-247.
54
55. Clark, Gordon H., Religion, Reason and Revelation, The Trinity Foundation, Maryland, 1986.
55
56. Deninger, Johannes, "Revelation", trans. from German by Matthew o'connell, Mircea Eliade, (ed.), The Encyclopedia of Religion, V.12, pp. 356-362.
56
57. Desrosiers, Gilbert, An Introduction to Revelation, Continuum, London & New York, 2000.
57
58. Hick, John, Philosophy of Religion, Prentice - Hall, New Jersey, 1990.
58
59. ______, "Revelation", Paul Edwards (ed.), The Encyclopedia of Philosophy, V.7, pp. 189-191.
59
60. Hughes, Thomas Patrick, Dictionary of Islam, Kazi Publications, Chicago ,1994.
60
61. Jensen, J., "Revrlation, Concept of", New Catholic Encyclopedia, V. 12, pp. 436-439.
61
62. Jewwett, Paul, God, Creation, & Revelation, Eerdmans, Michigan, 1991.
62
63. Proudfoot, Wayne, Religious Experirnce, University of California Press, Berkeley ,1985.
63
64. Rowe, William, "Deism", Edwards Craig (ed.), Routledge Encyclopedia of philosophy, V. 2, pp. 853-856.
64
65. Schleiermacher, Friedrich, On Religion, trans. by Richard Crouter, Cambridge University Press, Cambridge 1993.
65
66. Swinburne, Richard, "Revelation", Edward Craig (ed.), Routledge Encyclcpedia of Philosophy, V.8, pp. 297-300.
66
67. ______, Revelation, from Metaphor to Analogy, Clarendon Press, Oxford ,1992.
67
68. Ward, Keith, Religion & Revelation, Clarendon Press, Oxford ,1994.
68
ORIGINAL_ARTICLE
برهانهای عرفانی بر هستی خدا
در نهجالبلاغه از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل شده که فرمود «الحمد لله المتجلى لخلقه بخلقه؛[i] حمد خدایی را که خود را در چهرة مخلوقاتش به مخلوقاتش مینمایاند» بر اساس مفاد این فراز نورانی واقعیتی جز هستی خداوند و تجلیات هستی او وجود ندارد؛ بلکه همة موجودات عالم نمودهایی از وجود اویند، از اینرو این یک اصل زیربنایی نزد اهل معرفت است که هیچ یک از واقعیات جهان، ملاکی برای واقعیتش جز هستی خداوند ندارد بلکه همة آنها به ملاک هستی او به تجلیگاه ظهور و صحنة هویدایی در میآیند.
بنابراین، نباید وجود خداوند را فقط در قلّة هرم هستی و بر تارک آن جستوجو کرد، بلکه او در همة آفاق و در جملة جانها نیز خودنمایی و خوشنمایی میکند و این نکته همان چیزی است که برهانهای عرفانی آنرا آشکار میسازند، برهانهای عرفانی برهانهاییاند که وجود خدا را از طریق اثبات انحصار واقعیت در هستی او و تجلیاتش، اثبات میکنند که در این مقاله به نمونههایی از این برهانها میپردازیم.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4484_366bd72bfaca6cbd9ec23f886448ba72.pdf
2007-09-23
151
165
حسین
عشاقی
oshshaq@yahoo.com
1
حسین عشاقی
AUTHOR
نهج البلاغة صبحی الصالح، خطبة 108، ص155.
1
[1]. ابنفنارى در اینباره در مصباح الانس، ص252 مىگوید: «الحق سبحانه من حیث حقیقته فى حجاب عزّه أعنی هویته الغیبیة الإطلاقیة اللا تعینیة لا نسبة بینه وبین غیره لأنّ کل نسبة تقتضى تعیناً والمفروض فیه عدم تعین اصلاً».
2
ORIGINAL_ARTICLE
دو نوع تجربة دینی
انسان خدا را بهعنوان حافظ و بهعنوان محدودکنندۀ او تجربه میکند. تجربۀ دینی، فارغ از اینکه ماهیت آن چیست، یکی از این دو نوع است؛ در نوع اول، تجربۀ دینی اطمینان درونزاد انسان را تقویت کرده و معنای زندگیاش را روشن میسازد و به او شجاعت، صفا و آرامش میبخشد. در نوع دوّم، تجربۀ دینی بهعنوان آگاهی از چیزی که فراتر از دسترس اوست، دردناکانه از خطاها، شکستها و نومیدیهای او سر برمیآورد. دستکم این نظری است که محور این تحقیق را تشکیل میدهد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4485_e7148804b31760b33d665aea4dcad926.pdf
2007-09-23
166
181
والتر
فالز ترجمه مهدی نصیری
1
استادیار دانشگاه تهران (پردیس قم)
AUTHOR
مشخصات مأخذشناختی این مقاله به شرح زیر است:
1
Walter Fales, Two Modes Of Religious Experience, The Journal Of Religion, Vol. 31,No. 3. (Jul., 1951), pp. 183-193.
2
ORIGINAL_ARTICLE
بازنگرى اعتبار تجربة دینى
مسئلة اعتبار تجربة دینى[i]، نظر جدیدى در الاهیات نیست.[ii] حجیت پیامبر بر تجربة دینى او مبتنى شده است. اما ارمیاى نبى[iii] اعلان مىدارد که «شریعت خداوند در ]فطرت[iv] [همة انسانها نهاده شده است» و نویسندة ]کتاب[ امثال (20:27) بیان مىدارد که روح انسان چراغ خداوند است. پولس[v]، روح ساکن خدا ]در ما [را اساس ایمان دینى مىداند و انجیل چهارم[vi] بر اعتبار روحالقدس تأکید مىورزد. بعد از دورهاى که در خلال آن هدایت نور باطنى تابع مرجعیت کلیسا[vii] قرار گرفته بود، با رنسانس حرکت جدیدى بهسمت تجربههاى خوداعتباربخشِ فردى، ایجاد شد. در دورههاى جدید بود که این نظریه بهطور واقعی در بحث الاهیاتى بسیار تأثیرگذار شد
[i]. religious experience
.[ii] برای مطالعة بیشتر در دربارة آنچه که مطالب گفته شده بر آنها مبتنی است، نک:
C. J. Cadoux, Catholicism and Christianity, pp.14-42.
.[iii] ارمیای نبی، 31 : 33
[iv].inward parts
[v]. Gal. 4:6f; Rom. 8:14-18, 26f.
.[vi] یوحنا 13f :16
.[vii] حتی عارفان الاهی بودن «نداهای» خود را با تطبیق آنها با مقبولات راستین مورد سنجش قرار می دهند.نک:
H. Delacroix, Histoire et Psychologie du Mysticisme, p. 415.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4486_eed5785c97cac121ccb7f9e940dcfe2a.pdf
2007-09-23
182
200
ادوین
یوئرت اوبرى ترجمه
1
سیدجلال عمادی
AUTHOR
Ewart Aubrey, Edwin, "The Authority of Religious Experience Re-Examined", The Journal of Religion, Vol. 13, No. 4. (Oct., 1933), pp. 433- 449.
1
ORIGINAL_ARTICLE
نقدی بر نقد نه طوطی مُقلّد، نه زنبور مُولّد
در این مقاله آراء دکتر عبدالکریم سروش دربارة وحی مورد بررسی قرار گرفته است. سروش با فروکاستن وحی به تجربة نبوی، قدسیّت وحی را کنار نهاده و آن را یک امر انفسی تلقی میکند.
سروش بهدنبال حلّ مشکلات کلام باریتعالی است و میکوشد تا تبیین طبیعیای از وحی ارائه دهد. در این تبیین پیامبر هم نقش صورتدهی به وحی را دارد و هم در مضامین وحی دخالت میکند و از آنجا که دانش پیامبر محدود است و قرآن نیز کلام اوست، از اینرو در قرآن خطاهای بسیاری راه یافته است. این نوع نگاه به وحی و قرآن نیز موجب میشود تا سروش تفسیری خاص از اعجاز قرآن ارائه دهد.
سروش در دفاع از نظریة خود دو مدل از وحی را مطرح میکند. در یکی، که بهزعم وی تفسیر سنّتی از وحی است، پیامبر مانند طوطی مقلّد در نظر گرفته میشود، اما در مدل دوم که موردنظر سروش است، پیامبر چونان زنبور مولّد در نظر گرفته میشود که خود در تولید وحی دخالت دارد. در این مقاله با نقد نظریة سروش براین نکته تأکید شده که سه مدل از وحی میتوان ارائه داد، نه دو مدل و در این مدل سوم که مورد توجه فیلسوفان و عارفان اسلامی است، پیامبر نه طوطی مقلّد است که هیچگونه آگاهی از وحی نداشته باشد و نه زنبور مولّد است که تولیدکنندة مضامین وحی باشد، بلکه وی شخصیّت کمالیافتهای دارد که با گزینش الاهی به مرتبهای میرسد که شایستگی دریافت وحی را دارد.
سروش برای تبیین نظریة خود در تلاش است تا کلام پیامبر را عین کلام خدا بداند. در این بحث وی از متافیزیک قرب و وصال و رابطة دیالوگی پیامبربا هممحیط خودش میگوید. از آنجا که سروش در جهت تأیید نظریة خود به آراء فیلسوفان و عارفان تمسک میجوید، در این گفتار بهاختصار به آراء ابنعربی، مولوی و ملاصدرا اشاره شده است.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4487_42a99e83e92adecf80a58cdd6e103ba5.pdf
2007-09-23
201
231
وحی
تجربة نبوی
کلام الاهی
رابطة دیالوگی
مدل عرفانی
مدل فلسفی
اعجاز
عبدالله
نصری
nasri_a32@yahoo.com
1
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
1. ابنعربی، محیالدین؛ فتوحات مکیه، تحقیق و تقدیم: عثمان یحیی، تصدیر و مراجعه: ابراهیم مدکور، 8 -1405.
1
2. ــــــــــــــــ ، فصوصالحکم، انتشارات الزهراء.1370 .
2
3. خمینی (امام)، روحالله، تعلیقات علی شرح فصوصالحکم.
3
4. سروش، عبدالکریم، تجربة نبوی، تهران، انتشارات صراط، 1378.
4
5. ــــــــــــــــ ،« اسلام، وحی و نبوت، مجلةآفتاب»، ش 15، 1381.
5
6. زنوزی، ملاعبدالله، لمعات الاهیه، با مقدمه و تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، 1355.
6
7. صدرالدین شیرازی، مفاتیحالغیب، بهتصحیح محمد خواجوی، 1374.
7
ORIGINAL_ARTICLE
جان هیک، گذر از کثرت تجربة دینی به کثرتگرایی دینی
رکن دیدگاه پلورالیستى هیک، تحلیل او از اعتبار و اصالت تجربههاى دینى گوناگون است. او در تلقىاش عناصر مختلفى را (از نظریه ویتگنشتاین دربارۀ «دیدن بهعنوان»، معرفتشناسى ادراک حسى کانت و رئالیسم انتقادى) گرد مىآورد تا تنوع تجربههاى دینى و در ادامه، اصالت علیالسّویه و علىالاصول همة آنها را نتیجه بگیرد. اما بهنظر مىرسد اعتبارگرایى ناظر به تجربة دینى او که سهم بالایى براى مقولات و مفاهیم ذهنى در تجربة امر متعالى قائل است، با التزام رئالیستى او ناسازگار باشد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4488_620398118eb0c96216393db92cc427ba.pdf
2007-09-23
232
253
تجربة دینى
معرفتشناسى
کانت
ویتگنشتاین
واقعگرایی دینى
مهدی
اخوان
m_akhavan78@yahoo.com
1
مهدی اخوان
AUTHOR
1. Alston, William: Perceiving God, Ithaca: Cornell University press, 1991.
1
2. Byrne, peter, Critical Note: A Religious Theory of Religion, Religious studies, 1990, p. 121-132.
2
3. Hick, John, Faith and Knowledge, London, Macmillan. 1957.
3
4. ______ ,Philosophy of Religion. London. Prentice - Hall 1963.
4
5. ______,God and Universe of Faiths. London Macmillan. 1973.
5
6. ______,Problems of Religious pluralism. London. Macmillan. 1985.
6
7. ______,An Interpretion of Religion. London. Macmillan. 1989.
7
8. ______,Disputed Question in Theology and the philosophy of Religion. New Haven. Yale Univercity Press. 1993.
8
9. The Rainbow of Faiths: Critical Dialogues on Religious Pluralism (=A Christian Theology of Religions). London: SCM press. 1995.
9
10. "Religious pluralism" in A Companion to Philosophy of Religion, 607-614, ed by Quinn and Taliaferro, Blackwell. London, 1997.
10
11. Dialogues in the philosophy of Religion. New York Palgrave. 2001.
11
12. A Note in Critical Realism in www.JohnHick-org uk. 2001.
12
13. Plantinga, Alvin. Warranted Christian Belief. Oxford. Oxford University press, 2000.
13
14. Quinn. Philip: "Religious Pluralism and Religious Relativism" in Relativism and Religion" 35-53. Lewis(ed.). ST. Martin press. New York. 1995.
14
15. Wainwright. William. Philosophy of Religion. London. WadsWorth Publishing Company, 1999.
15
16. Ward, Keith, Religion and Revelation. Oxford. Oxford Univirsity Press. 1994.
16
17. Yandell. Keith, Philosophy of Religion. London and New York, Routledge, 1999
17
ORIGINAL_ARTICLE
پیراستگی برهان صدیقین علامة طباطبایی
فیلسوفانی چون فارابی، ابنسینا، صدرالمتألهین سعی کردهاند که در اثبات وجود خدا برهانی ناب بیابند که بر مخلوق تکیه نکرده باشد؛ در این میان علامة طباطبایی(ره) برهانی از ایندست بر وجود خدا اقامه کرده است که نهتنها در روند استدلال از وجود خلق بهره نگرفته است، بلکه بر هیچ نظریهای مبتنی نیست. از همینرو، برهان علامه اولین مسئله در فلسفه قلمداد میشود که تنها بر طبیعت عقل محض تکیه کرده است؛ یعنی مقدمات آن تنها اولیات محض هستند. این برهان بر نظریة خاصی در باب نفس الامر و نظریة خاصی در باب مطابقت استوار نیست.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4489_c62f7ce82b1d3547708f7a5a9a84f50e.pdf
2007-09-23
254
272
برهان صدیقین
برهان علامة طباطبایی
عقل محض
اولیات
نظریة نفس الامر و نظریة مطابقت
عسگری سلیمانی
امیری
1
عضو هیئت علمی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
AUTHOR
1. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، تعلیقات علامه بر الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، دار التراث العربی، 1981.
1
2. ــــــــــــــــ ،نهایة الحکمة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1362.
2
3. مروارید، محمود، «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامه طباطبایی»، نقد و نظر، سال دوازدهم، شمارة اول و دوم، بهار و تابستان 1386.
3
4. معلمی، حسن، «تأملی در یک برهان»، معارف عقلی، فصلنامة تخصصّی مرکز پژوهشی دائرةالمعارف علوم عقلی اسلامی)، شمارة 4، تابستان 1386.
4
ORIGINAL_ARTICLE
فلسفة علم فقه (تعریف، ساختار و اولویتهای پژوهش)
در این مقاله به سه مطلب دربارة فلسفة علم فقه پرداخته شده است: در مطلب اول تلاش شده است تا با استقصایی نه چندان کامل، کاربردهای سه واژة «فلسفه» «علم» و «فقه» توضیح داده شود، سپس معنا و مراد از این سه واژه بیان شود و سرانجام تعریفی از فلسفة علم فقه ارائه گردد.
در مطلب دوم پس از بیان ویژگیهای ساختار مطلوب در یک علم، ساختار کلّی فلسفة علم فقه در یک مقدمه و چهارده محورِ اصلی پیشنهاد شده است.
در مطلب سوم اولویتهای پژوهشی در محورهای پیشنهادی بررسی شده، و پس از بیان معنا و اقسام اولویت، سه ملاک بهعنوان اولویت پژوهش مطرح گردیده است و بر اساس این ملاکها، محورهای دارای اولویت در بحث فلسفة فقه بررسی شده است.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4490_aaa04a14c49d511b938fec37bf5598b6.pdf
2007-09-23
273
286
فلسفه
علم
فقه
فلسفة مضاف
علم درجه دوم
ساختار علم
ویژگیهای ساختار مطلوب
اولویت
سعید
ضیائی فر
ziyaei.saeid@iscs.ac.ir
1
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
AUTHOR
نک: لویس معلوف، المنجد، دارالمشرق، بیروت، چاپ بیست و سوم، 1986م.
1
[1]. برای نمونه نک: مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1362 و همچنین نک: محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ هفتم، 1374، ج1، ص 26- 27.
2
[1]. نک: محمد تقی مصباح یزدی، همان، ص 68.
3
[1]. نک: مرتضی مطهری، همان؛ پل فولکییه، فلسفه عمومی یا ما بعدالطبیعه، ترجمة یحیی مهدوی، ص 1، موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1370؛ و عبدالکریم سروش، علم چیست؟ فلسفه چیست؟، چاپ دوازدهم، موسسه فرهنگی صراط، 1375، ص 44.
4
[1]. برای نمونه نک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، «علم».
5
[1]. برای نمونه نک: علامه طباطبایی، نهایة الحکمه، ص 236 – 237 ( موسسة النشر الاسلامی، قم، 1404ق).
6
[1]. برای نمونه نک: محمد صدرالدین شیرازی، رساله التصور و التصدیق، چاپ شده بههمراه الجوهر النضید، انتشارات بیدار، قم، 1363؛ و محمد رضا مظفر، المنطق، ص 14، چاپ سوم: مطبعه النعمان، نجف، 1388ق).
7
[1]. برای نمونه نک: محمد نیشابوری مقری، الحدود، تحقیق محمود یزدی، موسسة الامام الصادق (ع)، 1414 ق، ص 88.
8
[1]. سید منیر السید عدنان قطیفی، الرافد ( تقریرات درس خارج اصول آیت الله سیستانی)، مکتب آیت الله سیستانی، قم، 1414ق، ج 1، ص 61.
9
[1]. برای نمونه نک: محمد تقی فعالی، درآمدی بر معرفت شناسی دینی، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، قم، 1377، ص 157.
10
[1]. نک: حاجی خلیفه، کشف الظنون، دارالکتب العلمیه، 1413ق/ 1992م، ج 1، ص .6
11
[1]. نک: محمد تقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ص 64 و عبدالکریم سروش، علم چیست؟ فلسفه چیست؟ ص 14.
12
[1]. در روایات و کلام راویان عصر حضور از علم فقه کنونی به علم به حلال و حرام تعبیر شده است؛ برای نمونه نک: احمد برقی، المحاسن، 1/ 229 ( المجمع العاسی لاهل البیت، 1413ق) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 1، ص 213 و 214و ج2، ص 308 و ج 10، ص 249 ( دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1363).
13
[1]. برای نمونه نک: محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 56 – 157 و علی متقی هندی، کنز العمال، ج 10، ص 158، ( موسسة الرسالة، بیروت 1413 ق).
14
[1]. برای نمونه نک: رجال النجاشی، ص 58.
15
[1]. سید محمد سعید طباطبایی حکیم، مصباح المنهاج، کتاب الطهارة، مکتب سماحة آیتالله السید الحکیم، بیجا، 1417ق، ج 1، ص 486.
16
[1]. برای نمونه نک: مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص 342- 341، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا.
17
[1]. برای نمونه نک: ملا محسن فیض کاشانی، مفاتیح الشرایع، ج 1، ص 36 ( قم، مجمع الذخائر الاسلامیه، 1401ق) و سید محمدباقر صدر، الفتاوی الواضحه، ج 1، ص 132 به بعد (مطبعة الآداب، 1977م).
18
[1]. از آنجا که نگارنده در کتاب جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، این تاثیر را بهصورت مستند نشان داده است از بیان نمونه خودداری کرده و خوانندگان گرامی را به آن کتاب ارجاع می دهد.
19
[1]. برای نمونه نک: سید محمد صدر، فقه الاخلاق، انتشارات جلال الدین، قم، 1427ق، ص 6.
20
[1]. برای نمونه نک: حسن عاملی، معالم الدین، موسسة النشر الاسلامی، قم، 1416ق، ص 26.
21
[1]. اگر کسی فقه را عهدهدار ارائه نظام هم بداند ممکن است ادعا کند که این نظام ها بهصورت ساخته و پرداخته در دین وجود دارد – نظیر احکام شرعی – و با تدوین اصول و متولوژی کشف نظام صرفاً آنها را کشف میکنیم و ممکن است گفته شود صرفاً در دین اصول و کلیات نظام وچود دارد و ما باید جزئیات را به آن اضافه کنیم و در قالب نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی خاص متناسب با شرایط زمان و مکانی هر جامعه ای تدوین نماییم- نظیر قانون اساسی یک کشور – از این رو تعبیر «کشف» برای اشاره به دیدگاه اول و تعبیر «ساختن و پرداختن» را برای اشاره به دیدگاه دوم انتخاب کردیم. نظیر این دو دیدگاه یا احتمال دربارة نظریه و برنامه وجود دارد.
22
[1]. برای نمونه نک: شهید اول، الدروس الشرعیة، موسسة النشر الاسلامی، قم، 1414ق، 2/ 65.
23
[1]. برای نمونه نک: آخوند خراسانی، کفایة الاصول، آل البیت، قم، چاپ دوم، 1417ق، ص 468.
24
[1]. برای نمونه نک: همان جا و سید محمد سرور حسینی بهسودی (تقریرات درس خارج اصول آیتالله خویی) انتشارات داوری، قم، 1408ق، 3/ 453.
25
[1]. برای نمونه نک: محمد باقر وحید بهبهانی، رسالة الاجتهاد و الاخبار، چاپ شده در: الرسائل الاصولیة، موسسه العلامة المجدد الوحید البهبهانی، قم، 1416ق، ص 111.
26
[1]. نک: سید محمد صدر، ماوراء الفقه، 1/ 7- 8 ( دارالاضواء، بیروت، 1413ق) ناگفته نماند که برخی صاحب نظران اطلاعات دیگری را در علم فقه مؤثر دانستهاند برای نمونه نک: «فلسفة فقه در نظرخواهی از دانشوارن»، نقدونظر، ش 12، ص 87 – 88 و ص 107 و 109.
27
[1]. در جای دیگری بهصورت گذرا برخی از این تفکیکها را بیان کرده است. نک: «علوم مرتبط با فقه و ماوراءالفقه»، مجلة آینة پژوهش، شمارة 107-108، ص 75-76.
28
ORIGINAL_ARTICLE
ماهیت فلسفۀ اخلاق
آنچه در پی میآید، ترجمهای از سخنرانی جرج ادوارد مور، فیلسوف مشهور انگلیسی، با عنوان «ماهیت فلسفۀ اخلاق» است که متضمّن آرای نهایی مور در قلمرو اخلاق هنجاری است. تاریخ ایراد این سخنرانی، تا آنجا که مترجم اطلاع دارد، دقیقاً معلوم نیست، ولی به نظر میرسد که در فاصلۀ سالهای 1912 (سال چاپ و انتشار کتاب فلسفۀ اخلاق) و 1922 (سال چاپ و انتشار کتاب مطالعات فلسفی که متن سخنرانی مور در آن به چاپ رسیده است) ایراد شده است. محور اصلی بحث مور در این سخنرانی دو انگارۀ اساسی در فلسفۀ اخلاق است: انگارۀ «خوب» یا «ارزش ذاتی» و انگارۀ «وظیفه» یا «الزام اخلاقی». وی در طی بحث خویش میخواهد اثبات کند که دو انگارۀ مذکور انگارههایی صرفاً روانشناختی نیستند و در نتیجه فلسفۀ اخلاق و علم اخلاق نیزصرفاً شاخههایی از روانشناسی نیستند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4491_f93322769e6df1b60ee169cdd84ce33c.pdf
2007-09-23
287
313
انگارۀ «خوب» یا «ارزش ذاتی»
انگارۀ «وظیفه» یا «الزام اخلاقی»
انگارههای صرفاً روانشناختی
انگارههای اخلاقی
فلسفۀ اخلاق
جرج
ادوارد مور ترجمه
1
استادیار فلسفه در دانشگاه تربیت معلم آذربایجان
AUTHOR
* مشخصات مأخذشناسی این مقاله به شرح زیر است:
1
Moore ,George Edward, Philosophical Studies, London: Routledge & Kegan Paul, Fourth impression: 1958, pp. 310-339.
2
ORIGINAL_ARTICLE
قضاوت چندان آسان نیست!
در شمارة 39-40 مجلة نقد و نظر(ویژة علم اصول و دانشهای زبانی(2)) مقالهای انتقادی با عنوان «اینجا قضاوت دشوار نیست! امتحان کنید[i]»، بهقلم آقای فردین جهانبین، چاپ و منتشر شد که نگاهی نقادانه به کتاب فلسفة تحلیلی، مسائل و چشماندازها[ii] (کتاب برگزیدة سال 1383 در زمینة فلسفه) داشت.
در پاسخ به این مقالة مفصل، جوابیه ومتن کوتاهی از طریق منابع غیررسمی در اختیار مجلة نقدونظر قرار گرفت، اما از آنجا که چندان قابل استناد و ارائه نبود، مجلة نقد و نظر به چاپ آن مبادرت نکرد و منتظر جوابیة رسمی نویسندة محترم کتاب (جناب آقای دکتر علی پایا) ماند، تا اینکه چندی پیش از طریق پست الکترونیک، جوابیهای به شرح ذیل، از سوی جناب آقای پایا به دفتر مجله ارسال شد.
نقد و نظر، ضمن حفظ بیطرفی و بر اساس وظیفة اخلاقی و حرفهای خود و جهت آگاهی اذهان عمومی، متن این جوابیه را بهطور کامل منتشر میسازد
[i]. جهانبین، فردین «اینجا قضاوت دشوار نیست! امتحان کنید»، نقد ونظر، سال دهم، شمارة سوم و چهارم، پاییز و زمستان 1384، ص323-348.
[ii]. پایا، علی، فلسفة تحلیلی، مسائل و چشماندازها، تهران، طرح نو، 1382.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4492_88cbbacd4034ee73cbd5ca3afef5e724.pdf
2007-09-23
314
316
علی
پایا
a.paya@westminster.ac.uk
1
استاد دانشگاه وست مینستر
AUTHOR
جهانبین، فردین «اینجا قضاوت دشوار نیست! امتحان کنید»، نقد ونظر، سال دهم، شمارة سوم و چهارم، پاییز و زمستان 1384، ص323-348.
1
[1]. پایا، علی، فلسفة تحلیلی، مسائل و چشماندازها، تهران، طرح نو، 1382.
2
ORIGINAL_ARTICLE
مُدِل سکولار شدن غرب
استیو بروس فرآیند سکولاریزاسیون را در ضمن یک مدل تبیین میکند؛ صنعتیشدن، زنجیرهای از تحولات اجتماعی را بههمراه خود آورد که در کنار هم، جذابیت و باورپذیری دین را نسبت به وضعیت آن در جوامع ما قبل مدرن، کاهش داد. اگر در گزارش بروس از این تحولات تازگی و ابتکاری وجود داشته باشد، تأکیدی است که درمورد تکثر و تنوع دارد. تعامل میان فرهنگ دینی چند پاره با تمایز و تفکیک ساختاری و اجتماعی، سبب بوجود آمدنِ تنوع و تکثر فرهنگی در جامعه شد. این تکثر فرهنگی، هویت دینی (و به همراه آن همة ایدههای دینی مگر ملایمترین آنها) را از عرصه عمومی بیرون راند و به حوزة خصوصی محدود نمود.
افزون بر این، بروس، ضمن تأکید بر تأثیرِ تنوع فرهنگی- اجتماعی در شیوه دینداری مردم از وجود روندهای معکوس(دفاع فرهنگی و گذار فرهنگی) نیز غفلت نکرده است. از نظر بروس تأثیر سکولارکننده تکثر به میزان بسیار زیادی به وجود یک فرهنگ برابریخواه و حاکمیت یک حکومت دموکراتیک بستگی دارد. در غیاب این زمینهها، تنوع و تکثر میتواند به کشمکشهای نژادی و قومی دامن بزند و الزام به یک هویت دینی گروهی را عمیقتر گرداند. نویسنده با استناد به شواهد تاریخی در اثبات مدعیات خود، همچنین برخی انتقادات به مدل سکولاریزاسیون را نسبتهای نادرستی میداند که از کژفهمی مدل سرچشمه گرفتهاند. در عین حال رویکرد نویسنده کتاب به سکولاریزاسیون، رویکرد تقاضا برای دین است که در مقابل رویکرد عرضه کالای دینی قرار میگیرد. این دو رویکرد به دو نتیجة کاملاً متناقض دربارة سکولاریزاسیون فردی میرسند و قضاوت کردن میان آن دو، به زمینة اجتماعی تنوّع و تکثر بستگی دارد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_4493_7ec98e0e5ffe00d725a90a8abdf800fc.pdf
2007-09-23
317
331
سکولاریزاسیون
تکثّر اجتماعی و فرهنگی
برابریخواهی
نسبیتگرایی
بخشبخششدن
خصوصیشدن
دفاع فرهنگی و گذار فرهنگی
محمدمسعود
سعیدی
1
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (گروه مطالعات اجتماعی)
AUTHOR
1. همیلتون، ملکلم، (1381)، جامعه شناسی دین، ترجمة محسن ثلاثی، تهران: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، چاپ دوم.
1
2. ویلسون، برایان آر.، (1374) جداانگاری دین و دنیا، ترجمة مرتضی اسعدی، 124- 146، در بهاءالدین خرمشاهی (گردآورنده و ویراستار)، فرهنگ و دین، تهران: طرح نو، چاپ اول.
2
3. Bruce, S. (2002) , God is Dead:Secularization in the West. Oxford: Blackwell Publishing.
3
4. Dobbelaere, K. (1999) , Towards an Integrated Perspective of the Processes Related to the Descriptive Concept of Secularization. www.findarticles.com/p/articles/mi_m0SOR/is_3_60/ai_57533380/pg_ 8
4
5. Hadden, J. K. (2004) , Paradigms in Conflict: Secularization and the Theory of Religious Economy. http://religiousmovements.lib.virginia.edu/ lectures/secular.html
5