مسئلة اعتبار تجربة دینى[i]، نظر جدیدى در الاهیات نیست.[ii] حجیت پیامبر بر تجربة دینى او مبتنى شده است. اما ارمیاى نبى[iii] اعلان مىدارد که «شریعت خداوند در ]فطرت[iv] [همة انسانها نهاده شده است» و نویسندة ]کتاب[ امثال (20:27) بیان مىدارد که روح انسان چراغ خداوند است. پولس[v]، روح ساکن خدا ]در ما [را اساس ایمان دینى مىداند و انجیل چهارم[vi] بر اعتبار روحالقدس تأکید مىورزد. بعد از دورهاى که در خلال آن هدایت نور باطنى تابع مرجعیت کلیسا[vii] قرار گرفته بود، با رنسانس حرکت جدیدى بهسمت تجربههاى خوداعتباربخشِ فردى، ایجاد شد. در دورههاى جدید بود که این نظریه بهطور واقعی در بحث الاهیاتى بسیار تأثیرگذار شد
[i]. religious experience
.[ii] برای مطالعة بیشتر در دربارة آنچه که مطالب گفته شده بر آنها مبتنی است، نک:
C. J. Cadoux, Catholicism and Christianity, pp.14-42.
.[iii] ارمیای نبی، 31 : 33
[iv].inward parts
[v]. Gal. 4:6f; Rom. 8:14-18, 26f.
.[vi] یوحنا 13f :16
.[vii] حتی عارفان الاهی بودن «نداهای» خود را با تطبیق آنها با مقبولات راستین مورد سنجش قرار می دهند.نک:
H. Delacroix, Histoire et Psychologie du Mysticisme, p. 415.