نوع مقاله : تخصصی
نویسنده
چکیده
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
ایشان دو تعبیر از علم قدسى دارند; یکى بهلاتین، (Sacra Scientia) و دیگرى به انگلیسى، .(Science Sacred) منظورشان از اولى، به تعبیر خودشان، مابعدالطبیعه به معنى سنتى آن است که با اصطلاحات جارى ما، بیشتر معادل عرفان است تا فلسفه. سه فصل نخست کتاب با همین دیدگاه تحریر گردیده است. و مرادشان از دومى، باز به تعبیر خودشان، تقریبا معادل علوم سنتى است که کاربرد اصول مابعدالطبیعى در حوزه عالم کبیر یا طبیعت، و عالم صغیر یا انسان مىباشد. به نظر ایشان اگر این علوم از بستر مابعدالطبیعى خاص خودشان خارج گردند، باعث گمراهى مىگردند; اما کثرت توجه به همین «علوم»3 نشان مىدهد که چقدر به آن علوم اصیل نیاز است.
ایشان در مقدمه، در فصول کتاب و نیز در آثار دیگرشان، به تکرار گفتهاند که مخالف علم جدید نیستند، اما معتقدند که باید آن را در جایگاه شایستهاش نشاند. این جایگاه را مابعدالطبیعه و جهانشناسى،( Cosmology ،به معنى سنتى) مشخص مىسازند. بویژه باید از این ادعاى تمامتخواهانه پرهیز کرد که این علم، تنها راه معرفت در کل و بخصوص در مورد طبیعت و انسان شمرده شود.