نظریه «دین حداکثر» کوششى است مؤمنانه براى توجیه تلقى ویژهاى از دین; تلقىاى که، به زعم نگارنده، قادر به رویارویى اصولى و منطقى با سؤالات اساسىاى است که دین در عصر حاضر با آن روبهروست. 1. انتظار درست و بجا از دین چیست؟ 2.چگونه مىتوان خلوص دین را حفظ کرد و در عینحال به پویایى و کارایى آن لطمه نزد؟ به عبارت دیگر، آشتى دادن ثبات و تغییر به چه طریقى امکانپذیر است؟ 3.تعارض علم و دین چگونه قابل تبیین و رفع است؟ این نظریه از آن جهت که مؤمنانه است، در مقام پاسخ به سؤالات فوق، همواره نگران تصویب دین است. نگارنده واقف است که این سه مقوله، مستقل از یکدیگر نیستند. مطرح کردن این سؤالات بهصورت مجزا صرفا بهخاطر پیروى از عرف کلامى است. در هر صورت، از آنجا که دادن جواب به یکى نمىتواند بدون توجه به پاسخ سایر سؤالها انجام پذیرد، سازگارى جوابها را همواره مدنظر داشتهایم. اینکه آیا این نظریه در نیل به اهداف خود موفق و در مدعاهاى خود صادق استیا نه، مطلبى است که نقادى، آن را روشن خواهد ساخت. به نظر ما مقصود اصلى هر فعالیت نظرى باید ایجاد تحرک بیشتر در فضاى فرهنگى جامعه اسلامى به منظور نیل به پاسخهایى باشد که بر روى آنها وفاق نسبى بیشترى قابل حصول باشد. این چیزى است که براى آینده نظام اسلامى، بلکه از آن مهمتر، براى آینده دین و دیندارى، همچون آب براى حیات گیاه ضرورت تام دارد.