دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
آنالوژی، اقسام و مبانی آن: بررسی دیدگاه آکوئیناس و ابن سینا
4
30
FA
میثم
شادپور
دانشجوی دکتری دانشگاه باقرالعلوم (ع)
shadpoor6348@gmail.com
احمد
واعظی
0000-0001-5344-1078
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)
ahmadvaezi01@hotmail.com
مسئله زبان دینی از جنبههای مختلفی همچون جنبه معناشناسانه قابل بررسی است. مسئله اساسی درباره معناشناسی زبان دین آن است که آیا میتوان و چگونه میتوان زبان و مفاهیم بهکاررفته درباره مخلوقات را بهنحو معنادار، حقیقی، ایجابی و صادق درباره خداوند بهکار برد؟ چگونه میتوان اوصاف منتزع از مخلوقات امکانی و بهطور عمده منطبق بر آنها را به خداوند نامتناهی واجب بسیط اسناد داد؟ در این نوشتار، با بررسی تطبیقی دیدگاه آکوئیناس و ابن سینا روشن میگردد که اگرچه اصل آنالوژی بهعنوان راهکاری برای حل مسئله زبان دینی به آکوئیناس منسوب است، وی این دیدگاه را از ابن سینا وام گرفته است. آکوئیناس با استفاده از آنالوژی اسنادی درونی، چنین اوصافی را بر خداوند حمل میکند. البته وی از دیگر اقسام آنالوژی، از جمله آنالوژی استعاری نیز بهره میبرد و برخی توصیفهای متون دینی درباره خداوند را با استفاده از آن توضیح میدهد، درحالیکه ابنسینا نیز با استفاده از کلّی مشکک - که چیزی جز آنالوژی اسنادی درونی نیست - بر این مسئله غلبه مییابد. همچنین او با استفاده از زبان تمثیل که همان آنالوژی استعاری در اصلاح آکوئیناس است، توصیفهای موجود در دین درباره خداوند و معاد را تبیین میکند. به نظر میرسد ابنسینا در تبیین مدعای خود، از قدمت و دقت بیشتری برخوردار است.
زبان دینی,آنالوژی,مشکک,تمثیل,آکوئیناس,ابنسینا
https://jpt.isca.ac.ir/article_21591.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21591_9ace50a69a0aaa23b44a2789d78e86cb.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
معناشناسی «خوب» از نظر ناول اسمیت
31
61
FA
حسین
اترک
دانشیار دانشگاه زنجان
atrak.h@znu.ac.ir
شبنم
صفری
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه
shabnam.safari@znu.ac.ir
یکی از موضوعات مهم فرا اخلاقی معناشناسی واژه «خوب» است. در این زمینه آرای مختلف شناختاری و غیرشناختاری وجود دارد. ناول اسمیت با تقسیم الفاظ بر اساس کارکردشان به سه گروه احساسی (A)، الزامی (G) و توصیفی (D) واژه خوب را نیز بهعنوان یک واژه احساسی دارای کارکرد تحریک و ایجاد علاقه و هم بهعنوان واژۀ الزامی بهمعنای شایسته انتخاب یا انجامدادن میداند. وی معتقد است معنای خوب چیزی جز کاربردهای مختلفی که این واژه دارد نیست و برای فهم معنای آن باید به زمینهها و بستر کاربرد آن توجه کرد. او با تقسیم کاربردهای واژه «خوب» به دو بخش اصلی و فرعی، کاربرد «خوب» در زمینه انتخاب و توصیه را دو کاربرد اصلی و کاربردش برای ستایش و تحسین، ترغیب، ارزیابی، کارامدی، مهارت و توصیف را شش کاربرد فرعی این واژه میداند. ناول اسمیت معتقد است واژه «خوب» در کاربرد واحد میتواند دو یا چند کارکرد همزمان داشته باشد؛ برای مثال، جمله «عدالت خوب است» بنابر زمینه کاربردش میتواند برای بیان انتخاب عمل عدالت توسط فرد یا توصیه آن به دیگری یا بیان ستایش و تحسین این عمل یا ترغیب وتشویق دیگران برای انجامدادن آن و ... بهکار رود. بنابراین، به اعتقاد وی اشکال نظریههای اخلاقی پیشین در فروکاستن معنا و کاربرد واژه «خوب» در یک چیز است.
ناول اسمیت,معنا,خوب,توصیه,تحسین,شناختاری,غیرشناختاری
https://jpt.isca.ac.ir/article_21592.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21592_5e1f5bf78f0050ca5b5690db10451dec.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
واقعیتها و مسائل پیش روی نظریههای ادراک حسی
62
94
FA
یاسر
پوراسماعیل
دانشجوی دکتری پژوهشگاه دانشهای بنیادی (ipm)
pouresmail@gmail.com
ادراک حسی یکی از مهمترین انواع حالات ذهنی است، زیرا در شکلگیری بسیاری از باورهای روزمره و اساسی ما، و در نتیجه در معرفت ما دربارۀ جهان و حتی مهمتر اینکه در شکلگیری بسیاری از مفاهیم ما سهیم است. من در این مقاله بهتفصیل دربارۀ واقعیتهای ادراک حسی که هر نظریهای باید آنها را لحاظ کند میپردازم؛ واقعیتهایی همچون شفافیت، خطا و توهّم حسی و نیز دربارۀ مسائل ادراک حسی، بهویژه مسائل متافیزیکی و معرفتشناختی، که هر نظریهای باید به آنها پاسخی درخور دهد بحث میکنم. به نظر میرسد که نظریههای مربوط به ادراک حسی یا تجربۀ ادراکی بخشی از واقعیتها و مسائل مربوط به تجربۀ ادراکی را نادیده انگاشتهاند و تنها به برخی از آنها توجه کردهاند. من در این نوشته میکوشم تا نشان دهم که نادیدهگرفتن برخی از این واقعیتها و مسائل از سوی نظریههای ادراک حسی بدان دلیل است که در خود این واقعیتها و مسائل تنشی وجود دارد و در نتیجه نظریههای مختلف ناگزیرند که برای تبیین دستهای از این واقعیتها و مسائل اولویت قائل شوند.
ادراک حسی,تجربۀ ادراکی,خطای حسی,توهّم حسی,شفافیت,تمایزناپذیری,پدیداری
https://jpt.isca.ac.ir/article_21593.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21593_7ce6cfb910e1041244896e350e93e67e.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
اندیشه عالمان بغداد (مکتب بغداد) در مسئله ولایت تکوینی
95
115
FA
مهدی
فرمانیان
دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب
m.farmainan@chmail.ir
جعفر
رحیمی
دانشجوی دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب
sadrarahimi@yahoo.com
ریشهیابی معنایی عبارت نوظهور «ولایت تکوینی» نزد متکلمان مکتب بغداد اهمیت فراوانی دارد و این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، اندیشه متکلمان بغداد را در مسئله «ولایت تکوینی» بررسی میکند. برخی از عالمان معاصر برای ولایت تکوینی شاخصههایی مانند: خلق ایجادی کل یا بخشی از عالم توسط اولیا (علت فاعلیبودن اولیا برای عالم)؛ ابقای وجودی کل یا بخشی از نظام عالم توسط اولیا (اولیا علت ابقای عالم باشند)؛ تدبیر کل نظام عالم و یا بخشی از نظام عالم بهتوسط اولیا؛ وساطت آنان در همه فیوضات و یا وساطت در بخشی از فیوضات؛ اطاعت کل عالم از ولیّ و یا اطاعت بخشی از عالم از او؛ تحقق معجزه، خرق عادت و کرامت به دست اولیا را مطرح میکنند. از میان شاخصههای ولایت تکوینی، تنها شاخصهای که در اندیشه متکلمان بغداد قابل رصد است، تحقق امور خارق العاده به دست ائمه: بوده و دیگر شاخصهها از شئون ائمه محسوب نمیشده است. در این پژوهش نشان داده میشود که از متکلمان بغداد، یعنی شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و محقق کراجکی بسیاری از روایتهای اعجاز ائمه را در آثارشان منعکس نکردهاند. آنان تصریح دارند که اعجاز و تصرف خارق العاده که گاهی به ائمه نسبت داده شده، فعل خداوند است که به دست انبیا و اوصیا انجام میدهد.
ولایت تکوینی,مکتب بغداد,ولایت,تصرف تکوینی
https://jpt.isca.ac.ir/article_21594.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21594_c1762422548420e76ec9bb3ad833b398.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
شکاکیت هیوم؛ در راستای شک دکارت یا در تقابل با آن؟
116
142
FA
سیدمصطفی
شهرآیینی
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
m-shahraeini@tabrizu.ac.ir
جلال
پیکانی
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه پیام نور
jpaykani@yahoo.com
فریده
لازمی
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه
farideh.lazemi@yahoo.com
بیشتر شک دکارت و هیوم دو قسم شک متفاوت و گاه متمایز تلقی میشود که اولی شک دستوری و دومی شک واقعی است. هرچند آرا و دیدگاههای دکارت و هیوم در مورد شک از یک منظر نشانگر این واقعیت است که شک هیوم نهتنها ادامۀ شک دکارتی نیست، بلکه دارای تفاوتهای بنیادین هم به جهت صوری و هم به جهت محتوایی با آن است، اما از سوی دیگر، برخی عناصر دال بر غیرواقعی و غیرکاملبودن شک هیوم وجود دارد. بهگونهای که در این راستا جایز است شک هیوم را نیز همانند شک دکارتی دارای ویژگی دستوریبودن دانست.<br /> در این مقاله ما تلاش میکنیم با تمرکز بر مبحث شک در آثار هیوم و نیز اشارهای کوتاه به شک دکارت، نقاط اشتراک و اختلاف این دو فلیسوف را در این زمینه بیان کنیم و مشخص سازیم که آیا قول رایج در مورد نسبت میان شکاکیت این دو فیلسوف درست است یا نه؟
شک,اهریمن بداندیش,انطباعات,تصورات,دکارت,هیوم
https://jpt.isca.ac.ir/article_21595.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21595_6b31f1c3730b6a57db5159516d7e8c60.pdf
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
21
82
2016
06
21
بتریه و اندیشه تقصیر
143
166
FA
قاسم
کاجی
دانشجوی کارشناسی ارشد دارالحدیث
ma2252102@gmail.com
رسول
رضوی
استاد دانشگاه قرآن و حدیث
razavi.r@chmail.ir
جریان اهل تقصیر بر گروهی از شیعه که در نیمه سده دوم و در کوفه فعالیت میکردند و با پیشآمدنِ شرایط اجتماعی و سیاسی از رجوع کامل به امام خودداری کردند اطلاق میشود. آنان که برخی اصحاب امام باقر و امام صادق8 نیز بودند، نگرشی متفاوت به مسئله امامت داشتند و بهعنوان عقبماندگان اعتقادی شیعه، قدرت امام برعلوم سماوی و عصمت امام را انکار میکردند. آنان پس از ظهور زیدیه با گرایش به این ائتلاف، با پذیرش نظریه امامت مفضول، در برخی از عقائد با آنان همسو شدند و بُتریه را که یکی از بزرگترین جریانهای تقصیر است تشکیل دادند. در بررسی احادیث و روایتهای بتریه و مُقصره و مقایسه بین آن دو، به نظر نمیرسد همه شخصیتهای بُتریه از منظر احادیث دارای گرایشهای همگون بوده و یک حلقۀ نظاممند مرتبط با اندیشۀ تَقصیر را تشکیل داده باشند؛ چون در میان بتریه افرادی مورد لعن امام قرار گرفتهاند و تنها گروهی از دید امام توانایی شناخت و هدایت داشتهاند.
بتریه,زیدیه,جریان تقصیر,امامت مَفضول
https://jpt.isca.ac.ir/article_21596.html
https://jpt.isca.ac.ir/article_21596_8cdc7dc36e5587231a585b4e2eccf5e4.pdf