استدلال از طریق به نظر رسیدن و استدلال از طریق خصوصیات بازنمودیای که در ویژگیهای پدیداری وجود دارند (مانند شرایط صدق و دقت تجربه و بافت مفهومی آن)، از جمله استدلالهایی هستند که به نفع بازنمودگرایی مطرح شدهاند. بازنمودگرایی دربارۀ خصیصۀ پدیداری تجربۀ آگاهانه از دو مدعا تشکیل شده است؛ یکی اینکه هیچ تغییر پدیداریای بدون تغییر در محتوای بازنمودی ممکن نیست و دوّم اینکه هیچ تغییری در محتوای بازنمودی بدون تغییر پدیداری امکان ندارد. مثالهای نقضی برای هر یک از این دو مدعای بازنمودگرایی مطرح شدهاند؛ برخی از آنها به مواردی اشاره میکنند که در آنها تغییر پدیداری رخ میدهد، هرچند تغییری در محتوای بازنمودی وجود ندارد و دستۀ دوم به مواردی اشاره میکنند که در آنها محتوای بازنمودی تغییر میکند، بیآنکه ویژگیهای پدیداری تغییر کنند. در این مقاله، استدلالهای فوق و مثالهای نقض آن بررسی خواهند شد.