per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
82
100
21014
Professional
آیا اعتقاد دینى معقول است؟
آیا اعتقاد دینى معقول است؟
ویلیام پی. آلستون ترجمه نرجس جواندل
1
براى پرداختن به این سؤال, اولین کار من طبعاً این است که آن را تفسیر کنم. نخست آن که لزومى ندارد فرض کنیم که همه اعتقادات دینى یا معقول هستند یا نامعقول. بیایید سؤال را این گونه فهم کنیم: (آیا برخى از اعتقادات دینى معقول هستند؟) یا (آیا اعتقادات دینى مى توانند معقول باشند؟) وقتى سؤال را این گونه محدود مى کنیم, باید نسبت به این وسوسه هشیار باشیم که با کم کردن امیدمان, به پیروزى کم بهایى نایل مى شویم. اگر ما مطالبى نظیر (نیروهایى در جهان وجود دارند که اعمال نیک انجام مى دهند) یا (مردم گاهى تجربه هاى معنوى دارند) را اعتقاد دینى حساب کنیم, پس کاملاً مسلّم و غیرقابل مناقشه خواهد بود که برخى از اعتقادات دینى معقول باشند. براى پرهیز از این که مسئله را چنین بى اهمیت تلقى کنیم, من در اینجا بر اعتقادات دینى معمولى یک فرد مسیحى میانه روِ روشن فکرِ معاصر که نسبت به تعهدات مسیحیت و داشتن یک زندگى مسیحى جدیّت دارد, متمرکز مى شوم; کسى که با سنت مسیحى احساس وابستگى دارد و فکر مى کند که اعتقادات مسیحى خودش, دست کم بخشى از آن, درباره منبع متعالى تمام وجود است و بر این باور است که این اعتقادات صدق عینى دارند. خلاصه آن که, من بر اعتقادات خودم متمرکز مى شوم و اطمینان دارم که این اعتقادات منحصر به فرد نیست.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21014_d4fb05aa707560a2aad98d3dbb95ce5f.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
101
119
21015
Professional
بى دلیلى باور
بى دلیلى باور
نوومن مالکون ترجمه احمدرضا جلیلی
1
ویتگنشتاین در آخرین دفتر یادداشتهاى خود نوشت که (درک بى دلیلى باورهاى ما) دشوار است.1 او به این مى اندیشید که پذیرش صرف براساس هیچ شاهدى, چقدر از زندگى ما را تشکیل مى دهد. این قضیه در مورد کودکان کم سن و سال روشن است: بزرگ ترها اسامى اشیاء را به کودکان مى گویند و آنان گفته هاى بزرگ ترها را مى پذیرند. کودک مطالبه دلیل نمى کند که چرا آن شخصى که به او غذا مى دهد (مامان) نام دارد. یا باید تصور کنیم که کودک به نحو زیر براى خود دلیل مى آورد: (افراد دیگرى که در اینجا حاضرند, ظاهراً این شخص را که به من غذا مى دهد مى شناسند و چون که آنان او را (مامان) صدا مى زنند, احتمالاً اسم او مامان است. پس از اندکى تأمل روشن مى شود که کودک نمى تواند شاهدى در نظر بگیرد یا حتى در چیزى شک کند, مگر آن که قبلاً مطالب زیادى آموخته باشد. به تعبیر ویتگنشتاین, (کودک با باور داشتن به حرفهاى بزرگ ترها چیز یاد مى گیرد. شک پس از باور مى آید). (در باب یقین, 160) آنچه درک آن دشوارتر است این است که زندگى بزرگسالان تحصیلکرده و با تجربه نیز براساس باورهاى بى دلیل شکل مى گیرد. منظور من باورهاى نامتعارفى که در حاشیه زندگى آنان است, نیست, بلکه باورهاى بنیادین است. مثلاً, این باور را در نظر بگیرید که اشیاء مادى آشنا (ساعت مچى, کفش, صندلى) بدون تبیین مادى نابود نمى شوند. اشیاء مادى (دود نمى شوند به هوا بروند). جالب است که ما به کرّات, همین تعبیر را به کار مى بریم: (من مى دانم که کلیدها را درست روى همین میز گذاشتم. لابد دود شده و به هوا رفته است!) اما این جمله تعجبى مبالغه آمیز است. ما چندان جدى گفتگو نمى کنیم. من هیچ فرد بزرگسالى را سراغ ندارم که با (جدیت تمام) تصور کند که آن کلیدها به نحوى بیان ناشدنى معدوم شده باشند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21015_070d7218a7835c3ba9e5bd9a34e985e8.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
120
150
21016
Professional
مبانى باور
مبانى باور
گوردن کافمن ترجمه سیدامیر اکرمی
1
چرا باید به خداوند باور داشت؟
این موضوع از نظر دینى (الهیاتى) دوباره مسئله آفرین و مناقشه برانگیز شده است. همواره مى توان وجود چنین وصفى را در میان الهیدانان انتظار داشت, اما دوره درست کیشى جدید در تاریخ اندیشه الهیاتى معاصر, تحت سیطره این نگرش بوده است که مسئله باور به خدا مسئله اى مربوط به (ایمان) است; ایمانى که فى حد ذاته نه استدلال پذیر است و نه نتیجه یک فرآیند عقلانى رشد یا تحول انسانى, بلکه صرفاً (موهبتى الهى) است. مسئله باور به خدا به عنوان یک موهبت الهیِ تبیین ناپذیر, داده اى است که منشأ و پیش فرض هر نظام الهیاتى (اعتقادى) است که این مسئله در قالب اصطلاحات بشرى, و قطعاً در قالب اصطلاحات روان شناختى یا جامعه شناختى, فهم و تبیین شود. و همه (براهین اثبات وجود خدا) ـ شیوه اى که در آن برخى از افراد نسلهاى پیشین به این مسئله پرداخته اند ـ از یک سو در حکم فرآورده تفرعنى گناه آلود و از سوى دیگر به منزله مسئله اى کاملاً نامتقاعدکننده براى (انسان متجدد) مورد تحقیر قرار مى گرفتند. اما این اعلام که (خدا مرده است!) آشکار کرده است که امپراتور راست کیش جدید واقعاً هیچ لباسى بر تن ندارد و بنابراین باید یک بار دیگر به طور آشکار به مسئله دلایل به سود باور ـ اعم از دلایل روان شناختى, جامعه شناختى, تاریخى یا مابعدلطبیعى ـ پرداخت.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21016_b21c269b39dc50ab9e360a726a991de2.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
151
165
21017
Professional
گناه ایمان گرایى ویتگنشتاین
گناه ایمان گرایى ویتگنشتاین
محمد لگنهاوسن ترجمه سیدمحمود موسوی
1
(ویتگنشتاین) داراى شخصیت پیچیده اى است و در واقع, همین پیچیدگى شخصیت اوست که وى را تا این حد, جذاب ساخته است.گرچه افکار و اندیشه هاى وى اغلب پیچیده است و در قالب واژگان خاصى بیان مى شود, اما واقع امر این است که پیچیدگى شخصیت وى, ناشى از افکار پیچیده و یا واژگان مبهم و دشوار وى نیست; بلکه این پیچیدگى, از خصایص دوران اوست; دورانى که دو جنگ جهانى به خود دید و در فاصله آن دو جنگ, اوضاع نابسامان اقتصادى حکمفرما بود. نیمه نخست قرن بیستم, دوره بارورى و خلاقیت فرهنگ غرب به شمار مى رفت; هرچند این بارورى, ابعاد مخرّب شدیدى نیز به همراه داشت. در این دوره بود که استالینیزم جایگزین آرمان گرایى انقلاب بلشویکى شد و در آن, نغمه هاى آهنگ سازان قرن نوزدهم جاى خود را به کارهایى آزمایشى به سبک آتانولیزم1 داد و در نتیجه, براى تمجید و ستایش از نوآوریهاى ماشین وار فوتوریست2 ها (آینده گرایان) و پوچ گرایى آشکار نهضت دادا ـ3 که بر آزادى کامل سبک و روش تأکید مى ورزید ـ چشم اندازهاى روشن دوران پس از آمپرسیونیسم4 به کنار زده شد. گمان بر این بود که همه چیز را مى توان به چند اصل علمى تأویل برد, چه آن شىء یک اثر هنرى باشد و یا امرى مربوط به موسیقى, روان شناسى و یا سیاست. در نتیجه چنین وضعیتى, نظامهاى دست و پاگیر قرن نوزدهم درهم ریخت و به جاى آن جهان بینى علمى جدیدى پدیدار شد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21017_1d43d87eab8f8edf57758f1778dc45b6.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
166
207
21018
Professional
فهمپذیرى گفتگو درباره خدا
فهمپذیرى گفتگو درباره خدا
نلسون کای ترجمه احمدرضا جلیلی
1
پاره اى باورهاى دینى اساسى وجود دارند که براى کل جهان بینى1 دینى ضرورى اند; زیرا این باورها سنگ زیربناى کل این عمارت را تشکیل مى دهند.2 اگر این باورها فهم پذیر, بى ضبط و ربط, خردگریز یا کاذب باشند, کل شیوه زندگى که حول محور آنها مى چرخد (کف روى آب)3 است. پاره اى از بخشهاى آن ممکن است همچنان داراى ارزش تلقى شوند, در صورتى که از منظر دیگرى نگریسته شوند, ولى اگر از این باورهاى دینى اساسى عیب و ایراد بگیرند, خود جهان بینى دینى تضعیف شده است. اگر این جهان بینى دینى تضعیف شده باشد و مردم پى ببرند که تضعیف شده است و با این همه, پیوسته به آن باور داشته باشند, اصول عقاید4 آن را بپذیرند و بر وفق آن عمل کنند, آن گاه آنان افراد بسیار بى خردى هستند. و از آنجا که با فروتنى باید بپذیریم که همه ما گرفتار گرایشهایى به بى خردى هستیم و چه بسا در برخى از حوزه هاى زندگى خود چاره اى جز بى خرد بودن نداریم, باید در مقابل این گرایش ایستادگى کنیم; زیرا بى خرد بودن به معناى انجام دادن کارى است که نمى بایست انجام دهیم.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21018_96ad6d2d628441f90529b825ad04b6e7.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
208
239
21019
Professional
پَرَگِیا و ویگیانه: فراشناخت و عقل
پَرَگِیا و ویگیانه: فراشناخت و عقل
ع. پاشایی
1
موماً براى شهود2 یا فراشناخت لغت پرگیا را به کار مى برند و براى (عقل) یا تعقل یا فهم نظرى, ویگیانه را.3 ویگیانه و پرگیا همیشه در تقابل بوده اند…. پرگیا به آن سوى ویگیانه مى رود. ما ویگیانه را در جهان حواس و عقل به کار مى بریم. نشانه اش دویى است. به این معنا که یکى هست که مى بیند و آن دیگرى که دیده مى شود, و این دو در تقابلند. در پرگیا, این دویى یا اختلاف صورت نمى گیرد: آنچه دیده مى شود و آن که مى بیند یکى اند; بیننده, دیده [دیده شده] است و دیده, بیننده. هنگامى که پرگیا به دو عامل تقسیم شود, مثل مورد ویگیانه, دیگر پرگیا نیست. پرگیا به خود راضى است. تقسیم کردن نشانه ویگیانه است, حال آن که پرگیا درست ضد آن است. پرگیا خودْشناختِ کلّ است, در تقابل با ویگیانه که به اجزاء مى پردازد. پرگیا اصلِ کُل ساز است, اما ویگیانه همیشه تجزیه مى کند. اگر پرگیا پشتِ ویگیانه نباشد از ویگیانه کارى برنمى آید; اجزاء, اجزاء یک کل اند و هرگز به تنهایى وجود ندارند, که اگر وجود مى داشتند دیگر اجزاء نبودند, حتى بگو وجود نمى داشتند. توده هاى صِرف معنایى ندارند و از اینجاست که در فلسفه بودایى مى گویند همه دَرْمَه ها (مفردات), موقعى که وجودهاى فردى به شمار آیند, آتمَن4 ندارند. آتمن یک اصل یگانه کننده است, و اندیشه این است که تا زمانى که دَرْمَه ها را بدون ارجاع به آنچه آنها را یگانه مى کند تصور کنیم, آنها فقط اجزاء جدا از هم هستند, یعنى نیستند. به پرگیا نیاز است تا آنها را پیوسته روشن و بامعنا کند. مفهوم بودایی نپایندگى و رنج را نباید صرفاً از دیدگاه اخلاقى و پدیده شناختى تبیین کرد; یک زمینه معرفت شناختى (اپیستمولوژیک) دارد. ویگیانه بدون پرگیا مى کُشد; ویگیانه کارش فردیت دادن است, و هر فرد را با جدا کردن او از دیگران نپاینده و تابع قانون کَرمَه مى کند. از پرگیا است که همه درمه ها از یک دیدگاه یگانه مشاهده پذیرند و حیات و معنایى تازه کسب مى کنند. پرگیا همیشه جویاى یکتایى یا وحدت در بزرگ ترین مقیاسِ ممکن است, تا آنجا که دیگر یکتایى دیگرى به معناى دیگر نتواند باشد; به این ترتیب, بیانها یا سخنهایى که مى آورد که طبعاً وراى نظم ویگیانه است.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21019_370fce3720310a2e871700cd8aa78bb0.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
240
265
21020
Professional
آمیزه عقل و ایمان در آموزه اسلام
آمیزه عقل و ایمان در آموزه اسلام
علیرضا شجاعی زند
1
یکى از بخشهاى حیات او, مشارکت مى جوید. از یک سو در یک رابطه جذبه و تعلق, (عواطف) خویش را درگیر شورى ایمانى مى سازد و از سوى دیگر, مخازن ذهن و ظرفیتهاى (اندیشه)اى خود را به روى آموزه هاى دین مى گشاید, و سرانجام نیز این فرامین دینى است که اراده و (رفتار) او را در اختیار مى گیرد و جهت مى بخشد. دین پژوهانى که کوشیده اند تا از طریق تجزیه و جداسازى ابعاد مختلف دین ـ به اعتبار حیطه هاى وجودى بشرِ دین ورز ـ چهره نمایان ترى از حقیقت دین عرضه نمایند, عموماً به این ابعاد سه گانه (عواطف, اندیشه, رفتار) اشاره کرده اند; هرچند در معرفى مصادیق خویش بر این نکته نیز پاى فشرده اند که یکى از علل تنوع پذیری ادیان, ارزش و جایگاه متفاوتى است که هریک از این اجزاى تشکیل دهنده, در ترکیب نهایى یک دین اشغال مى کند. آنچه بدیهى مى نماید, این حقیقت است که حتى در ادیان به اصطلاح تک بعدى نیز هیچ گاه وزن ابعاد دیگر به صفر نمى رسد. این گمان را حتى درباره ابتدایى ترین ادیان و گوشه گیرانه ترین گونه هاى تعلقِ دینى هم نمى توان به سادگى روا داشت و آنها را از حیث تک بعدى بودن, ناقص قلمداد کرد. آنچه از یک دوره به دوره دیگر و از شرایطى به شرایط دیگر و از یک دین به دین دیگر تفاوت کرده و تنوع پذیرفته است, نه در کم و زیاد شدنِ ابعاد وجودى انسانِ درگیر در تعلق خاطرِ دینى, بلکه در شدت و ضعفى است که بر حسب نیازهاى فردى و اجتماعی انسان و قابلیتهاى موجود در آن دین, در این ابعاد سه گانه رخ داده است. از این رو وقتى که نیچه مى گوید: مسیحیت دین (عمل) است و نه (عقیده)(1352:81), یا هنگامى که پولس رسول, (نجات) مؤمنِ مسیحى را به ایمانِ صِرف متکى مى سازد و آن را از بندِ (عمل) ـ اعم از اعمالِ نیک و عمل به شرایع1 ـ مى رهاند به هیچ روى, به معنى نفى کامل مثلاً, بُعد (اندیشه اى) یا بُعد (رفتاری) دین نیست; بلکه صرفاً بیانگر تأکید بیشتر مسیحیت از دید قائل آن سخن, بر یکى از اضلاع سه گانه آن دین است و نه چیزى بیشتر. شاید (عمل گرا) بودن یا نبودنِ مسیحیت, براساس دو مدعاى به ظاهر معارض فوق, محل تردید و اختلاف باشد ـ چنانکه در متن کتاب مقدس نیز در اقوال پولس و یعقوب این اختلاف دیده مى شود2 ـ اما در باب کم اعتنایی مسیحیت به بعد عقلانى و نظری ایمان, نوعى اجماع و توافق عمومى وجود دارد و حتى روآورى کلیسا در مقاطعى از تاریخ خویش به سوى فلسفه و فربه سازى بعد اعتقادى و الهیاتى مسیحیت از طریق میدان دادن به تأملات عقلى و نظرى در فحواى ایمان مسیحى, باعث نشده است تا این برداشتِ نسبتاً شایع درباره مسیحیت, مورد تشکیک واقع شود. دین پژوهان و مسیحیت شناسان, تلقى خویش در این باره را با نظر به آموزه هاى مستقیماً اخذ شده از (کتاب مقدس) و بررسى برداشتهای (آباى کلیسا), به عنوان نخستین دریافت کنندگان و ناقلان پیام مسیحى به نسلهاى بعدى3 و همچنین با دنبال کردن (سرگذشت تاریخی) رویاروییهاى کلیسا با مقوله اندیشه و معرفت به دست آورده اند و در این باور, همچنان که اشاره شد, به نوعى اجماع و توافق جمعى رسیده اند; گرچه اینان نیز در استنتاج نهایى و تعیین میزان تأکید بر مغفول گذاردن نقش آگاهى در تحکیم ایمان, از یکدیگر جدا شده اند. اختلاف موجود میان گرایشهاى رایج در بین مسیحیان درباره نسبت میان (عقل) و (ایمان), هیچ گاه بر سر نفى کامل و مطلق نقشِ (آگاهى) در حلول و تحکیم (ایمان) نبوده است; بلکه درباره (مقابلْ نشاندن), (برابر طلبیدن), (اصل و فرع کردن), (بدیل گرفتن) و (خودکفا و خودبنیاد گمان نمودن) یکى از این دو, یعنى عقل و ایمان, است. به گفته نویسندگان کتاب عقل و اعتقاد دینى, بحث بر سر این نیست که عقل در قلمرو دین, جایى دارد یا نه; بلکه موضعِ اختلاف در پاسخى است که به این سؤال داده مى شود: عقل چه جایگاهى در دین, و چه نسبتى با ایمان دارد؟ (1377:72) در این مقاله, قصد بر این است که در نگاهى سریع و کوتاه, نقش و جایگاه عقل را در ایمان اسلامى بررسى کنیم و برخى از وجوه ممیز آن را نمایان سازیم. این بررسى در عین حال, متکى بر این فرضیه است که آیا تفاهم و سازگارى میان عقل و ایمان در آموزه اسلام, مى تواند فرآیندهاى عرفى شدن را متأثر سازد و الگوهایى متفاوت از تجربه مسیحى پدید آورد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21020_c827d0bdd241250ebda69a68ef7ec42c.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
266
289
21021
Professional
ستایش قرارداد یا اداره آن
ستایش قرارداد یا اداره آن
ناصر کاتوزیان
1
فردگرایان بر این باور بودند که انسان به قراردادهاى خویش پایبند است. در حقوق عمومى, قرارداد اجتماعى پایه و مبناى اقتدار عمومى است و در حقوق خصوصى, قرارداد در حکم قانون دو طرف عقد است. این اعتقاد بدین گونه توجیه مى شود که قرارداد زاده اراده است و اراده تنها نیرویى است که مى تواند براى انسان حق و تکلیف به وجود آورد و به منزله قانونى است که دو طرف براى تنظیم روابط خود وضع کرده اند. این قیاس نشان احساس احترام عمیقى است که حقوقدانان فردگرا براى قرارداد قائل بودند. از سوى دیگر, قاعده اخلاقى نیز انسان آگاه را پایبند عهد و پیمان خویش مى بیند و نقض عهد را مذموم مى شمارد و همین دستور منتهى به اعتبار قرارداد براى کسانى مى شود که براى انعقاد آن تراضى کرده اند. ولى, نه ستایش فردگرایان توانست مانع از نگرانى اندیشمندان نسبت به شروط گزاف و خدعه آمیز قرارداد شود, نه دستور اخلاقى اطاعت از قرارداد. براى نمونه, چگونه مى توان شروطى را که مانع آگاهى بیمه گذار از مسئولیت بیمه گر مى شود, نافذ شناخت؟ این است که امروز بیشتر اندیشمندان تمایل دارند که, به جاى ستایش قرارداد, سخن از اداره قرارداد بگویند. در این مقاله, ما در جستجوى راه حلى میانه هستیم; راه حلى که هم از خودخواهیها بکاهد و هم به شخصیت و استقلال انسان صدمه نزند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21021_93bca650a51b556807177b400f67497c.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
290
319
21022
Professional
ارزشها و قاعدهها
ارزشها و قاعدهها
عادل تئودور خوری و گتفرید وانونی ترجمه رضازاده
1
هدف از این مقاله نشان دادن آن دستورات الهى است که در کتاب مقدس و قرآن به طور مشترک بیان شده اند. در بخش اول به طور اختصار و از نظر فنومنولوژى به دستورات الهى در قرآن اشاره مى کنیم. در فصل دوم مى کوشیم تا این دستورات را با فرامینى که در کتاب مقدس آمده است, مقایسه کنیم و وجوه مشترک آنها را نشان دهیم و بالاخره در قسمت سوم به دستورات مربوط به اخلاق اجتماعى توجه خاصى خواهیم کرد و تلاش مى کنیم تا بین مسیحیت و اسلام پل و رابطه اى ایجاد کنیم.
هدف از این مقاله نشان دادن آن دستورات الهى است که در کتاب مقدس و قرآن به طور مشترک بیان شده اند. در بخش اول به طور اختصار و از نظر فنومنولوژى به دستورات الهى در قرآن اشاره مى کنیم. در فصل دوم مى کوشیم تا این دستورات را با فرامینى که در کتاب مقدس آمده است, مقایسه کنیم و وجوه مشترک آنها را نشان دهیم و بالاخره در قسمت سوم به دستورات مربوط به اخلاق اجتماعى توجه خاصى خواهیم کرد و تلاش مى کنیم تا بین مسیحیت و اسلام پل و رابطه اى ایجاد کنیم.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21022_a66de42a63d54bd83e6289198a878395.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
320
341
21023
Professional
زن و صنایع فرهنگى
زن و صنایع فرهنگى
مارگارت گالاگر ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند
1
فرهنگ, صنایع فرهنگى و تولید معانى
درک نقش درجه دوم و عمدتاً تأیید نشده زنان در نظام سیاسى ـ اجتماعى, بلافاصله باعث طرح این پرسش در ذهن مى شود که چرا و چگونه عده اى از زنان این وضع را طبیعى و غیرقابل اجتناب مى دانند. یکى از پاسخها نفس قرار دادن زن در حیطه اى شخصى و نه اجتماعى است. گرامشى در یادداشتهاى زندانمى نویسد: براى یک گروه تابع [=زنان ] صرف کارکردن از طریق تجربه مستقیم شخصى و عقل سلیم موجب تشکیل یک جهان بینى مخالف و برخوردار از همبستگى نمى شود. ممکن است آنچه تجربه مى شود با توضیحات [راجع به] وضع موجود در تضاد باشد, اما دریافت علت و درک شیوه عمل بسیار دشوار است. بنابراین,با وجود (تجربه) تضاد [میان زن و مرد] آنچه اغلب (حس) مى شود, طبیعى بودن امور در وضعیت فعلى است. نقش مسلط فرهنگ ـ که مى توان آن را فرآیند تولید معانى داراى جایگاه اجتماعى و تاریخى نامید ـ در این فرآیند جامع شکل گیرى هویت و نقش, اساسى است. خود زنان نیز شروع به توجه به (غیبت و محرومیت) فرهنگى خود کرده اند. بدین شکل,زنان مى بینند که (در فرهنگى که در آن زاده شده ایم تعریفى منفى از ما به دست داده شده و تمایل برآن بوده است که تجربه ما از دیده ها نهان ماند),یا مى توانند از (عدم توانایى نسبت به یافتن خویش به آن صورت که خود, آن را در فرهنگ موجود تجربه کرده ایم) سخن به میان آورند.با این حال,در دنیایى که ـ حتى نزد اکثر زنان ـ معناى فرهنگ آن است که (زن یعنى عشق ورزى و خانه,و مرد یعنى کار و جهان خارج) فاصله اى بزرگ بین درک تضاد و اقدام به منظور از میان برداشتن آن وجود دارد. اهمیت بنیادى محرومیت فرهنگى یا معرفى ناتمام زنان را مى توان در رابطه فرآیندهاى فرهنگى با نظام اجتماعى ـ اقتصادى و در جبر اقتصادى رویه ها و محصولات فرهنگى مشاهده کرد. در نتیجه, مى توان صنایع فرهنگى و محصولات آن را حلقه ارتباطى دیگرى دانست که زنان را در قید و بند رابطه ویژه خود با ساختارهاى اجتماعى ـ اقتصادى قرار مى دهد. ریموند ویلیامز در تحقیقى ناب پیرامون ارتباطات نوین در بریتانیا,از (انقلابى طولانى) در فرهنگ,که با گسترش دامنه نظامهاى تعلیم و تربیت و ارتباطات آغاز شد,یاد مى کند و آن را جریان سوم دگرگونیهابه موازات انقلاب صنعتى در اقتصاد و انقلاب دموکراتیک در میدان سیاست,مى نامد. به اعتقاد وى, مجموعه این سه فرآیند,توصیفگر بافت و آهنگ حرکت تجربه معاصر است.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21023_0d0b9823eeb459dd1c15a74742d6b6e6.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
342
354
21024
Professional
مذهب و جهانىشدن
مذهب و جهانىشدن
جیمز کرث ترجمه حمید بشیریه
1
جهانى شدن1 را غالباً, فرآیندى توصیف کرده اند که پیوسته در زمان به پیش مى رود, به شکلى فراگیر در اینجا و آنجا گسترش مى یابد, و توسعه آن نیز امرى آشکارا اجتناب ناپذیر است. اما جهانى شدن را باید یک انقلاب, و به عبارتى یکى از بنیادى ترین انقلابهایى دانست که جهان تاکنون به خود دیده است. براستى هم این نخستین انقلاب جهانى به معناى حقیقى آن است. همه انقلابها سنتها و رسوم مردمان را در هم مى شکنند, و از این رو, در واقع احساس ایمنى, امنیت و حتى هویت آنان را در معرض تهدید قرار مى دهند. انقلاب عالمگیرى که جهانى شدن نام گرفته است نیز به سهم خود, امنیت هریک از مردمان روى زمین را به درجاتى تهدید مى کند.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21024_b4639aec89ec941aa4dc79c21e389079.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
355
363
21025
Professional
حکم ارتداد از نگاه مبانى اجتهادى
حکم ارتداد از نگاه مبانى اجتهادى
محمدمهدی جناتی
1
پیش از ورود به اصل بحث, بجاست با بررسى ابعاد آن از حیث شرایط, موضوع آن مشخص شود. زیرا تا موضوع به گونه کامل مشخص نشود, فقیه نمى تواند حکم آن را بیان کند. شاید مهم ترین مشکل بر سر راه شناخت حکم به طور دقیق, مشخص شدن موضوع آن باشد. برخى از موضوعات در طول تاریخ مورد بررسى کارشناسانه, براساس ادله معتبر قرار نگرفته و یا اگر قرار گرفته اند, به شرایط زمانى و مکانى و اوضاع جغرافیایى و ویژگیهاى آنها که با تحول زمان متحول مى شوند توجه کافى نشده است; به گمان این که وظیفه فقیه تنها بیان حکم است. با این که تا موضوع مشخص نشود حکم براى آن معنایى ندارد. پس گمان و نظریه مذکور نادرست و ناتمام است. ییکى از موضوعاتى که به گونه کامل جوانب آن و نیز شرایط آن براساس ادله مورد بررسى اندیشه مندان جامعه اسلامى قرار نگرفته و یا اگر قرار گرفته است, به گونه اى واضح و روشن و خالى از هرگونه ابهام, براى دیگران تبیین نشده, موضوع ارتداد است. امروز بیش از زمانهاى پیشین, ضرورت تبیین حدود و شرایط تحقق این موضوع احساس مى شود. زیرا رخدادهاى بحران خیز کنونى در صحنه هاى جهانى و پیدایش شگردها و جریانهاى جدید در صحنه بین المللى از طرف دشمنان اسلام براى مقابله با مسائل دینى و احکام شرعى, و نیز رویدادهاى سیاسى کنونى, در جامعه اسلامى از طرف برخى از سیاست بازان و سودجویان ناآگاه براى مقابله با صاحب نظران و نواندیشان از راه وسیله قرار دادن آن براى به در کردن آنها از مراکز علمى, فرهنگى, سیاسى, اجتماعى و… سبب شده است که این موضوع و حکم آن از زوایاى مختلف و با حساسیت بیشترى مورد نقد و بررسى محافل علمى دینى سیاسى قرار گیرد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21025_350ce49ab2afbe20ed4e467845c16370.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
364
397
21026
Professional
برهان تجربه دینى
برهان تجربه دینى
محسن قمی
1
اشاره
ر تفکر دینى, نسبت به گواهى و شوق قلبى انسان و جنبه هاى شهودى وى در مورد امور ماوراى طبیعى, تأکید بسیار شده است و اهمیت این امور در نزد دین باوران بر کسى پوشیده نیست. بدیهى است که این تأکید فوق العاده به معناى نفى توانایى عقل نظرى نسبت به امور ماوراى طبیعى نخواهد بود. از سوى دیگر, در جهان غرب, شبهات حس گرایان و مخصوصاً دیوید هیوم (1711ـ1766) در مورد برهانهاى اثبات وجود خدا, بویژه برهان نظم و برهان معجزات, و پس از آن که ایمانوئل کانت (1724ـ1783) نسبت به توانایى عقل نظرى در ادراک امور ماوراى طبیعى ایجاد تردید نمود, در میان فلاسفه و متکلمان مغرب زمین گرایشى را پدید آورد که رویکرد آن به تجربه دینى, به منزله برهانى براى اثبات وجود خدا و همچنین, احیاناً, به عنوان گوهر و مخّ دین بود. این نوشتار در مقام بررسى برهان تجربه دینى به منزله یکى از برهانهاى ذکر شده در اثبات وجود خداوند, به بررسى دیدگاههاى ویلیام جیمز, سى. دى. براد, والیس ماتسون, خواهد پرداخت.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21026_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
per
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نقد و نظر
1062-8952
2716-960X
2000-12-21
7
شماره 26-25
398
440
21027
Professional
درآمدى بر اخلاقشناسى حِکَمى و فلسفى
درآمدى بر اخلاقشناسى حِکَمى و فلسفى
مسعود امید
masoud_omid1345@yahoo.com
1
مقدمه
یکى از مسائل مهمى که مرحوم استاد محمدتقى جعفرى, در کنار مباحث متعدد و متنوع دیگر, بدان پرداخته و در آن زمینه, تأملات و اشارات ژرف و قابل توجهى را فراهم آورده و چشم اندازهاى قابل تأملى را مطرح ساخته اند, مسئله (اخلاق) است. با تأمل در آثار متنوع ایشان و توجه به زوایاى متعددى که مطرح ساخته اند, مى توان به تأملات, نکته سنجیها و مباحث متعددى دست یافت. در یک جمع بندى کلى, براى طرح اخلاق شناسى حکمى و فلسفى و یا به تعبیر دیگر, فلسفه اخلاق استاد جعفرى مى توان به عنوان گام نخستین, با توجه به مجموعه آثار استاد, نظرات ایشان را در پنج بخش کلى مورد تحقیق و بررسى قرار داد که عبارتند از: الف. اخلاق ب. (اخلاق), حوزه ها و ساحتهاى دیگر ج. مباحث علم النفس فلسفى در باب اخلاق د. مباحث معرفت شناختى در مورد اخلاق هـ. نقد و بررسى مکاتب این نوشتار در صدد آن است تا در باب چهار بخش نخست, نکات و تأملاتى را که از آثار استاد استخراج و یا استنباط شده است, مطرح سازد.
https://jpt.isca.ac.ir/article_21027_7fe8949ba33df3aa709c5928aa3f3c79.pdf