@article { author = {volf, suzan}, title = {معناى زندگى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {27-37}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {معناى زندگى, موضوعى مبهم و در عین حال اساسى در فلسفه است. به نظر مى رسد پرسشِ (معناى زندگى چیست؟), که اغلب ملازم است با این پرسش که آیا انسان ها بخشى از یک هدف بزرگ تر یا هدف الهى اند یا نه, پاسخى دینى طلب مى کند. اما بسیارى از بحث هاى فلسفى در ضرورت این ملازمه تردید کرده اند. غالباً به نظر آمده است که توجه به گریزناپذیرى1 مرگ, معناى زندگى را مشکل آفرین مى کند, اما معلوم نیست مسئله جاودانگى2 چگونه مى تواند میان معنا و عدم معنا تمایز ایجاد کند. مسئله پوچى3 به سرعت به بسیارى از مباحث کسانى که جهان را بى احساس4 مى دانند, راه یافته است. اینان استدلال مى کنند که گرچه زندگى ما معنا ندارد, اما باید چنان زندگى کنیم که گویى زندگى معنادار است. در برابر این پوچى بعضى از خودکشى5, دیگران از مخالف خوانى6 و بعضى دیگر از رندى7 دفاع مى کنند. مى توان از مسئله معنادارى کیهانى نیز صرف نظر و معنا را در جاى دیگرى جست وجو کرد.}, keywords = {}, title_fa = {معناى زندگى}, abstract_fa = {معناى زندگى, موضوعى مبهم و در عین حال اساسى در فلسفه است. به نظر مى رسد پرسشِ (معناى زندگى چیست؟), که اغلب ملازم است با این پرسش که آیا انسان ها بخشى از یک هدف بزرگ تر یا هدف الهى اند یا نه, پاسخى دینى طلب مى کند. اما بسیارى از بحث هاى فلسفى در ضرورت این ملازمه تردید کرده اند. غالباً به نظر آمده است که توجه به گریزناپذیرى1 مرگ, معناى زندگى را مشکل آفرین مى کند, اما معلوم نیست مسئله جاودانگى2 چگونه مى تواند میان معنا و عدم معنا تمایز ایجاد کند. مسئله پوچى3 به سرعت به بسیارى از مباحث کسانى که جهان را بى احساس4 مى دانند, راه یافته است. اینان استدلال مى کنند که گرچه زندگى ما معنا ندارد, اما باید چنان زندگى کنیم که گویى زندگى معنادار است. در برابر این پوچى بعضى از خودکشى5, دیگران از مخالف خوانى6 و بعضى دیگر از رندى7 دفاع مى کنند. مى توان از مسئله معنادارى کیهانى نیز صرف نظر و معنا را در جاى دیگرى جست وجو کرد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20983.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20983_d8e5133b27700e1ca424721727e292e8.pdf} } @article { author = {vigenz, Dayvid}, title = {حقیقت، جَعْل، و معناى زندگى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {38-91}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {حقیقت، جَعْل، و معناى زندگى}, abstract_fa = {هیچ کس، براى دست یازیدن به یک کار، به امید نیاز ندارد; و هیچ کس نیز به یُمْنِ پشتکار کامیاب نمیشود.ویلیام خاموش1 بقاء ابدى، پس از مرگ، از تحقّق بخشیدن به هدفى که این بقاء همیشه براى آن هدف در نظر گرفته شده یکسره ناتوانست. و گرنه آیا رازى با بقاء همیشگى ى من گشوده میشود؟ آیا این حیات ابدى به اندازه ى زندگى کنونى ما راز نیست؟ ویتگنشتاین 2}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20984.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20984_dc9a54864df1546c3286adea768ffff8.pdf} } @article { author = {Nigel, Tams}, title = {پـوچـى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {92-107}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {پـوچـى}, abstract_fa = {نیگل، در این مقاله، در عین این که معتقد است که تاکنون تبیین قویّ اى براى پوچى و بى معنایى زندگى عرضه نشده است، قبول دارد که بسیارى از انسان ها احساس پوچى و بى معنایى در زندگى دارند و خودش را نیز در زمره همین انسان ها محسوب مى دارد و در صدد برمى آید که راه موجّه و معقول مواجهه با این احساس را نشان دهد، و سرانجام این راه را همان رندى و با طنز و طیبت مواجه شدن با جهان و زندگى مى داند. در عین این که در بعضى از مقالات دیگر این شماره به بعضى از مضامین این نوشته به دیده نقد نگریسته شده است، با این همه، امید مى بریم که نقدى اختصاصى بر کلّ مقاله، در شماره آینده به چاپ بسپریم. غالب مردم گهگاه احساس مى کنند که زندگى پوچ و عبث است، و برخى به صورتى قوى و دائمى چنین احساسى دارند. ولى معمولاً دلایلى که براى دفاع از این اعتقاد عرضه مى دارند به وضوح ناکافى است: آن ها نمى توانند واقعاً تبیین کنند که چرا زندگى پوچ و عبث است. پس چرا به صورتى طبیعى این احساس را بیان مى کنند که زندگى چنین است؟}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20985.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20985_4eb5956e9588701a368811061443c425.pdf} } @article { author = {T. Estis, Valter}, title = {در بى معنایى معنا هست}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {108-123}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {در بى معنایى معنا هست}, abstract_fa = {در این مقاله، استیس به بررسى این امر مى پردازد که چگونه انسان هاى جدید مى توانند با فقدان بینش دینى که به نسل هاى بى شمارى از انسان ها معنا مى بخشید، کنار بیایند. او با داستایفسکى و کرکگور در این نکته موافق است که با ناپدید شدن خدا از صفحه آسمان همه چیز عوض شده و ما ظاهراً در جهان مرده اى زندگى مى کنیم که تاریکى آن دامنگستر است. او به شرح چگونگى پدید آمدن این اوضاع و احوال مى پردازد و در باب چگونگى بهبود بخشیدن به این اوضاع و احوال توصیه مى کند تا بتوانیم با هدفى کافى و وافى و با معنادار ساختن زندگى، به حیات خود ادامه دهیم.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20986.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20986_a60ea1606424c6291e2f868145ca17a1.pdf} } @article { author = {Esmart, G.G.C}, title = {قلمرو فلسفه}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {124-140}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {قلمرو فلسفه}, abstract_fa = {نویسنده این مقاله بر این عقیده است که، تا در قلمرو فلسفه، یعنى در قلمرو کوشش براى تفکّر واضح و جامع درباره ماهیّت جهان و مبادى رفتار آدمى، گام مى زنیم (پیش فرض هاى اسطوره اى و دینى را در کار نمى آوریم)، انسان را چیزى بیش از یک ساختار فیزیکى پیچیده نمى بینیم، بنابراین، هرگونه انسان مدارى خطاست. لازمه این سخن این است که جهان هستى براى آدمى ساخته و پرداخته نشده است و آدمى چیزى جز جزء کوچکى از این جهان نیست; جهانى که خودش داراى معنا و هدفى نیست و، در نتیجه، آدمى نیز، که جزء آن است، معنا و هدفى ندارد که قابل کشف باشد. اگر معنا و هدفى در زندگى انسان باشد چیزى است که خود انسان آن را جعل مى کند نه کشف.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20987.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20987_2808a96e810cf581e3c58df6cbc663e7.pdf} } @article { author = {hap vaker, louis}, title = {دین به زندگى معنا مى بخشد}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {141-148}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {دین به زندگى معنا مى بخشد}, abstract_fa = {لوییس هاپ واکر نام مستعار نویسنده اى است که خوش دارد گمنام بماند. در این مقاله، واکر مى گوید: دین، به خصوص دین خداباورانه، معناى خاصى به زندگى مى بخشد که در جهان بینى هاى غیر دینى وجود ندارد. وانگهى، استقلالى که سکولاریست ها برایش ارزش قائلند (و گاهى آن را بیش از ارزش واقعى اش ارج مى نهند) با ایمان دینى کاهش معتنابهى نمى یابد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20988.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20988_46f9191cfed2978a57b52596ddbac5ee.pdf} } @article { author = {Metz, Tedos}, title = {آیا هدف خداوند مى‌تواند سرچشمه معناى زندگى باشد؟}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {149-183}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {آیا هدف خداوند مى‌تواند سرچشمه معناى زندگى باشد؟}, abstract_fa = {در این مقاله، به کندوکاو در تفسیر دینى متعارف از آنچه مى تواند زندگى را معنادار سازد مى پردازم، یعنى به کندوکاو در این نظر که زندگى از این حیث که آدمى هدفى را که خدا تعیین کرده است تحقّق مى بخشد، کسب معنا مى کند. این نظر را (نظریّه هدف [الهى]) بنامیم. در مکتوبات [مربوط به این بحث]، اشکالاتى آمده است که ظاهراً نشان مى دهند که نظریه هدف [الهى] مستلزم این محالات منطقى است که خدا اخلاقى، قادر مطلق، یا سرمدى نیست. نشان خواهم داد که تقریرهایى از نظریّه هدف [الهى] در اختیار داریم که مشمول این براهین خُلْف واقع نمى شوند. ولى خود من معتقدم که نظریّه هدف [الهى] با مشکلى روبه روست که هیچ یک از تقریرهاى این نظریّه از این مشکل راه رهایى ندارد. سخن من این است که بهترین دلیل براى قائل شدن به نظریّه اى خدامحورانه در باب معناى زندگى منطقاً مانع از این مى شود که نظریّه هدف [الهى] بتواند تقریر صحیح آن نظریّه خدامحورانه باشد. بالاخصّ، سخن من این است که اگر براى این که زندگى آدمى کسب معنا کند ضرورت دارد که ارتباطى با خدا در کار آید، این، على القاعده، بدین جهت است که خدا اوصافى همچون لازمانى و بساطت دارد که کمالاتى اند که با هدف دارى ناسازگارند. نتیجه اى که خواهم گرفت این است که متفکّران دینى دلیل موجّهى دارند بر این که در باب شیوه معنابخشى خدا به زندگى نظریّه هاى دیگرى بپردازند.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20989.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20989_8429d93c200bc99cd15b8692cc7eb8a1.pdf} } @article { author = {Fonrayt, G.H}, title = {خیر انسان}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {184-216}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {خیر انسان}, abstract_fa = {1. مفهوم خیر انسان که در این جا از آن بحث مى شود، مفهوم محورى در تمام تحقیق ماست و مسائل مرتبط با آن از مشکل ترین مسائل است. ممکن است بسیارى از سخنانى که درباره آن ها مى گویم، کاملاً خطا باشد. شاید بیش ترین امید و آرزویم این است که آن چه مى گویم آن قدر جالب باشد که ارزش ردّ و انکار را داشته باشد.ما قبلاً درباره این سؤال که چه نوع موجودى داراى خیر است، بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که سخن گفتن درباره خیر هر چیزى که بحث درباره زندگى آن، معنادار باشد، معنادار است. براساس این حکم، بدون تردید، انسان داراى خیر است.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20990.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20990_5a7bb5e9a8262ae111450a2b44a877c9.pdf} } @article { author = {mosavi, seyyed mahmud}, title = {معناى زندگى گزارشى از یک کتاب}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {217-265}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {معناى زندگى گزارشى از یک کتاب}, abstract_fa = {پرسش از معناى زندگى یکى از کهن ترین، جذاب ترین و در عین حال دشوارترین پرسش هایى است که انسان تاکنون مطرح ساخته است. جان کاتینگهام در معناى زندگى مى کوشد این پرسش را از زوایاى مختلف مورد بحث قرار دهد. پیام اصلى این کتاب این است که در دنیاى معاصر تنها در سایه دین مى توان به زندگى آدمى معنا و اهمیت بخشید.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20991.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20991_0733ad46a90bacb79833f25e2f3f662c.pdf} } @article { author = {Metz, Tedos}, title = {آثار جدید درباره معناى زندگى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {266-313}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {آثار جدید درباره معناى زندگى}, abstract_fa = {اگر چیزى هست که زندگى را معنادار مى کند، آن چیست؟ این پرسش آشکارا مهم است، اما توجه چندان زیادِ نظریه پردازان هنجارى را جلب نکرده است. اگرچه آثار فلسفى درباره معناى زندگى به نسبت کم است، بیش از آن است که اکثر خوانندگان احتمالاً مى دانند. و این آثار به حدّى است که تأمّل درباره وضعیت کنونى آن ها و نیز جایگاهى را که لازم است بدان دست یابند، مفید مى سازد.در این مقاله، من بخش خاصى از آثار جدید درباره معناى زندگى را مرور مى کنم. اولاً، به آثارى مى پردازم که حیات معنادار را مطلوب ترین صورت زندگى انسان مى شمارند.1 من آثارى که حیات معنادار را صرفاً یک ویژگى توصیفى به حساب مى آورند یا معناى هر چیزى را به صورت فرا فردى مانند نژاد انسانى یا عالم مورد بحث قرار مى دهند، کنار مى گذارم.2 به علاوه، آثار فلسفى انگلیسى ـ آمریکایى را در نظر خواهم گرفت و به بصیرت هایى که در آثار ادبى، روان شناختى، دینى و یا حتى فلسفه اروپاى متصل پیدا مى شود، کارى ندارم.3 و نیز مواردى را که انحصاراً به مسائل کاربردى پرداخته اند، کنار خواهم گذاشت تا جایى براى پرداختن به آثارى که رویکرد کاملاً فلسفى دارند باز باشد.4 بالاخره، به آثارى توجه دارم که از سال 1980 به بعد منتشر شده اند.5}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20992.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20992_ed8dac70c32fc04f2aeb1b8cd4a34feb.pdf} } @article { author = {Legenhousen, mohammad}, title = {نقد و بررسى کتاب اخلاق اصالت}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {319-357}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نقد و بررسى کتاب اخلاق اصالت}, abstract_fa = {مقاله حاضر نقد و بررسى کتاب اخلاق اصالت، اثر چارلز تیلور است. پیش از ورود به این بحث مقدمه اى در دو بخش جداگانه با عنوان هاى (درباره اخلاق اصالت) و (درباره چارلز تیلور و آثار او)، آورده شده است تا زمینه مناسبى براى بحث فراهم آورده و علاوه بر آن، غناى بیش ترى به مباحث مقاله ببخشد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20993.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20993_f130183df61ae956d83441443debd0da.pdf} } @article { author = {yusefian, Hasan}, title = {برهان شرط‌بندى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {358-371}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {برهان شرط‌بندى}, abstract_fa = {وجود خدا (و حقّانیت آموزه هایى چون معاد) اگر هم قابل اثبات یقینى نباشد، یگانه گزینه پذیرفتنى است، چرا که براى پرهیز از زیان احتمالى الحاد ـ که به مراتب، بالاتر از سود یقینى آن است ـ چاره اى جز ایمان یا سلوک مؤمنانه نیست. این، شکل اجمالى برهانى است که پاسکال ـ به احتمال ـ از غزالى وام گرفته و با بهره گیرى از حساب احتمالات آن را پرورانده است. مستند غزالى روایتى از امام على(ع) است که نظیر آن در سخنان امام صادق و امام رضا(ع) نیز به چشم مى خورد. این برهان امروزه با چالش هایى نیز روبه رو شده است که در این نوشتار مهم ترین آن ها بررسى مى شود.قال المنجّم والطبیب کلاهمالایحشر الاجساد قلتُ الیکمااِن صحَّ قولُکما فلستُ بخاسرٍاو صحَّ قولى فالخسار علیکما1}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20994.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20994_730acc5eaf2df8af9cde338ee4bb6f47.pdf} } @article { author = {Tavakoli, Gholam huseain}, title = {عدل الهى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {372-409}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {عدل الهى}, abstract_fa = {آن چه خداوند را نزدیک و دوست داشتنى مى کند، نوعى الفت و عشق میان انسان با او پدید مى آورد و زمینه را براى پرستش و راز و نیاز آماده مى سازد نه صفات مابعدالطبیعى خداوند، بلکه صفات اخلاقى اوست و از جمله مهم ترین این صفات عدالت است. این است که تقریباً در همه ادیانى که به خدایى متشخص اعتقاد دارند، یکى از صفات خداوند عدالت اوست. قرآن در موارد مختلف خداوند را قائم به قسط مى داند،1 در روایات نیز فراوان از عدل خداوند و این که وى به بندگان ظلم نمى کند، سخن رفته است: و قامَ بِالقِسطِ فى خَلقِه و عَدَل عَلیهم فى حُکمِه،2 و عَدَل فى کلِ ما قَضى3.در کتاب مقدّس نیز چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید از عدالت خداوند سخن بسیار به میان آمده است.4 اشعیاى نبى یهوه را موطن عدالت مى نامد،5 هم چنین داورى هاى او از روى عدل و انصاف دانسته شده است.6بنابراین، مسلمانان، یهودیان و مسیحیان، همه بر عدالت خداوند متفقند. اما در باب معناى عدالت وسازوارى آن با سایر صفات خداوند و هم خوانى آن با برخى از آموزه هاى دینى، مثل خلود گناهکاران در جهنم وبرخى از واقعیات زندگى، مثل شرور پرسش هایى مطرح شده و فیلسوفان و متکلمان مدافع دین نیز به دفع این شبهات کوشیده اند: (به این هدف که این آراى غلط را از ذهن افراد بزدایند، آرایى که خداوند را به عنوان شهسوارى خود کامه ارائه مى کند که چون قدرتى مطلقه و مستبدانه را به کار مى گیرد، مناسب نیست تا دوست داشته شود و شایستگى محبوب بودن را ندارد.)7}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20995.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20995_a232ebba27dd2d74f2c874f0e1420d12.pdf} } @article { author = {Akbari, Reza}, title = {نگاه انتقادى معرفت‌شناسی اصلاح شده به الهیات طبیعى}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {410-428}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {نگاه انتقادى معرفت‌شناسی اصلاح شده به الهیات طبیعى}, abstract_fa = {آن چه تقدیم مى شود خلاصه اى است از آن چه مایکل سودس (Michael Sudduth) در دست نوشت هاى فصل اول کتاب خود با نام اشکال اصلاح گرایى به الهیات طبیعى (Reformed Objection to Natural Theology) آورده است. این کتاب هنوز به اتمام نرسیده و منتشر نشده است. مایکل سودس تاکنون دست نوشت هاى هشت فصل از این کتاب را در اختیار علاقه مندان به مباحث معرفت شناسى اصلاح شده قرار داده تا از نظریات انتقادى اندیشمندان برخوردار شود و در نهایت، کتاب را منتشر سازد. با توجه به جدید بودن بحث، فرصت مغتنمى است تا به صورت دقیق تر با اندیشه هاى اصلاح گرایان، هرچند به شکل مرورى و گذرا آشنا شویم. امید است این نوشتار زمینه ساز بحث هاى تطبیقى در حیطه مباحث مربوط به وجود خداوند شود.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20996.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20996_8dbd70224d35d8ef683339f5969af74e.pdf} } @article { author = {Poursina, Zahra}, title = {تأثیر گناه بر معرفت در اعترافات آگوستین قدّیس}, journal = {Naqd Va Nazar}, volume = {8}, number = {شماره 30-29}, pages = {429-451}, year = {2003}, publisher = {Islamic Propagation Office, Qom Seminary Islamic Science and Culture Academy}, issn = {1062-8952}, eissn = {2716-960X}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تأثیر گناه بر معرفت در اعترافات آگوستین قدّیس}, abstract_fa = {آن چه در این مقاله مى آید تصویرى از چگونگى تأثیر گناه بر معرفت در یکى از مهم ترین آثار آگوستین قدّیس، یعنى اعترافات است. از دید آگوستین قدّیس، گناه جهت عشق هاى انسان را، به جاى خدا، به خود معطوف مى کند. این رویگردانى انسان از خدا به سوى خود، که جهت احساس ها و خواسته هاى او را تغییر مى دهد، در حوزه معرفت و ساحت باورهاى انسان نیز اثر خود را بر جاى مى گذارد و سبب مى شود که در حوزه هاى گوناگون معرفتى، به نسبت هاى مختلف، امکان تحصیل معرفت از انسان سلب شود.}, keywords_fa = {}, url = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20997.html}, eprint = {https://jpt.isca.ac.ir/article_20997_ae69d83cbabb4d19551e058ead1da914.pdf} }