این مقاله، با عطف توجه به الاهیات عملیِ سنتِ شیعی و جایگاه «رنج وجودی» در آن، میکوشد مدلی از هویت مشترک دینی و انسجام اجتماعی مبتنی بر «یاد رنج وجودی» در درون و در میان ادیان ابراهیمی و حتی غیرابراهیمی را پیشنهاد نماید. رنج وجودی و رهاییبخش که نمونۀ تاریخی آن را میتوان در آلام پیامبر خاتم9 و اهل بیت: مشاهده کرد رنجی است خاتم و کمالیافته (بهلحاظ تاریخی) که کمال آ ن را میتوان در چهار عنصر اجتماعی بودن، عقلانیبودن، احساسیبودن، و وجودیبودن مشاهده کرد. یاد چنین رنجی که در گذشته رخ داده، میتواند راهی باشد مشترک، برای همزیستی اجتماعی و بین الادیانی در زمان کنونی، برای دوری گزیدن و رهایی از رنجهای انسانی در حال و آینده، و برای تقریب افقهای مشترک معنایی از زندگی. [i]. این مقاله، که ثمرۀ مطالعات نویسنده در دانشگاه ویرجینیای آمریکا (در سال 2008ـ 2009) است، با اساتید مختلف در دپارتمان دینشناسی، همچون عبدالعزیز ساشادینا(اسلامشناس)، پیتر اکس (استاد در فلسفه یهودی)، پُل جونز (استاد در الاهیات لیبرال)، لَری بوشارد (استاد در ادبیات و الاهیات تراژیک)، کیون هارت(استاد در پدیدارشناسی)، چارلز متیوز (استاد در اخلاق و الاهیات سیاسی)، و برخی از اساتید در دپارتمان جامعهشناسی مانند جیمز هانتر (استاد در دین و فرهنگ)، و بسیاری از دانشجویان دینشناسی و جامعهشناسی در دوره دکترا مورد گفتوگو قرار گرفته و سرانجام در میان اعضای هیئت عملی و محققینِ «مؤسسه مطالعات پیشرفته در فرهنگ» (IASC) وابسته به دپارتمان جامعهشناسی دانشگاه ویرجینیا در ماه مِی 2009 بهطور رسمی ارائه گردیده است.
Considering practical theology of Shi‛ite tradition and status of existential suffering in it, this article attempts to suggest a model of religious common identity and social solidarity based on remembrance of liberative existential suffering in Abrahamic and even non-Abrahamic religions. liberative existential suffering which is exemplified historically in the suffering of the Prophet Muhammad (mpbuh) and his Household (as) is that of last and perfected suffering in view of its four dimensions of being social, rational, emotional and existential. Remembrance of such a suffering which took place in the past could be a common ground in both attaining social and interreligious coexistence in present time and in liberating from present human sufferings as well as avoiding those to come, contributing to convergence of horizons of life and philosophy and its significance.